کامِ تلخ
ریشه ناکامیهای اقتصادی دولت روحانی چیست؟
دستاورد کنترل تورم؛ در انبوهی از آوارهای بهجای مانده از دولت قبل. این، اصلیترین چیزی است که درباره عملکرد اقتصادی حسن روحانی در سه سال گذشته میتوان گفت؛ سالهایی که بخش عمده آن در انتظار دستیابی به توافق هستهای و اجرای برجام سپری شد. مدافعان دولت معتقدند عملکرد اقتصادی دولت به مراتب بیش از صرف کنترل تورم بوده است: خروج از رکود، کاهش سود بانکی، حاکمیت ثبات و آرامش و چند مورد دیگر. در مقابل منتقدان عملکرد اقتصادی او، که الزاماً منحصر به مخالفان سیاسی او نیستند، میگویند کارهای انجام نداده فراوانی روی میز روحانی است. به گفته آنها، رشد فعلی نه کافی است و نه پایدار و نه باکیفیت؛ مشکلات اساسی محیط کسبوکار از جمله انبوهی قوانین و مجوزها و مقررات دستوپاگیر به جای خود باقی است؛ اجرای هدفمندی یارانهها به شکلی پراشتباه و بدون اصلاح اساسی کماکان ادامه دارد؛ و دولت گام اساسی بزرگی برای حل دو معضل تنگنای مالی و اعتباری برنداشته. به لیست ناکامیها، میتوان انبوهی از مشکلات ساختاری اقتصادی ایران را افزود که شاید مدیریت آنها به عمر یک یا دو دولت نرسد. در یک نگاه از بیرون، شاید بتوان گفت کارنامه روحانی ترکیبی از هر دوی اینهاست؛ کما اینکه بسیاری از منتقدان عملکرد اقتصادی او، در عرصه سیاست هنوز مدافع و حامی دولت هستند. باوجود این، سوال اساسی آن است که دلیل نمرات پایینی را که در کارنامه روحانی به چشم میخورد در کجا باید جستوجو کرد؟ سیاستگذاریهای اقتصادی نادرست بوده، یا ضعف در اجرا به چنین نتیجهای انجامیده است؟ اصلاً دولت برای دوران پیشرو، چه فرصتها و تهدیدهایی در پیش دارد و چه باید انجام دهد؟ این سوالها، محور اصلی پروندهای است که در صفحات پیشرو آمده و در آن تلاش بر این بوده که با نگاهی نقادانه، ریشههای ناکامی دولت واکاوی شود.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.