تراژدی دود و آتش
حادثه خیابان جمهوری، مساله خسارتهای آتشسوزی را در کانون توجه عموم قرار داد
پیش از ظهر روز ۲۹ دی ۱۳۹۲، تهران شاهد یکی از غمانگیزترین حوادث امسال بود. حادثهای که تمام مولفههای لازم برای تبدیل شدن به یک تراژدی را داشت: دو زن، در یک روز تعطیل عمومی (که احتمالاً اغلب افراد و به ویژه خانمها آن را به خانوادهشان اختصاص میدهند)، در یک کارگاه تولیدی مشغول کار بودند که آتش شروع میشود. نردبان کار نمیکند. تشک نجاتی هم در کار نیست. تنها مردم هستند و انبوه گوشیها و دوربینهایی که به ثبت واقعه میپردازند و البته آتش و دود. دو زن، سقوط میکنند و جان خود را از دست میدهند. حادثه اما انگار تازه شروع شده است. مسوولان از عجله قربانیان و عدم تواناییشان در استقرار مستحکم میگویند و منتقدان از لزوم برخورد با مسببان اصلی. این میان، یک چیز برای همه اثبات شده است: برای آتش، فرقی نمیکند قربانی در مرکز پایتخت کشور باشد یا در روستایی دورافتاده. فرقی نمیکند جولانگاهش اتوبوس اسکانیا باشد یا پژو ۴۰۵، مدرسهای در شینآباد باشد یا مجتمعی در تهران. آتش بدون مرز و محدوده قربانی میگیرد. سوال این است که آتشنشانی، چقدر برای مقابله با آتش آماده است؟
میراث روسیه تزاری
آتشنشانی مدرن در ایران، میراث روسهاست. در سال ۱۲۲۱، ماموران روسی امکاناتی را برای مقابله با آتش در شهر تبریز ایجاد کردند که عملاً محدود به مبارزه با آتش بود. ۷۵ سال بعد، آتشنشانی جدیدی در این شهر توسط قاسمخان والی تاسیس شد که علاوه بر آتشنشانی، رسیدگی به حوادث دیگر را نیز عهدهدار بود. این اداره، «اطفائیه» نام داشت. به منظور اطلاع یافتن از آتشسوزی در اسرع وقت، برجی نیز در آن قرار داشت که دیدهبانها با قرار گرفتن در آن، میتوانستند در اسرع زمان ممکن دود و آتش را در مناطق مختلف شهر تبریز رصد کنند. بعد از تبریز، مناطق نفتی مسجدسلیمان و آبادان به مدد حضور نیروهای انگلیسی، از اداره آتشنشانی محلی برخوردار شدند و در زمان رضاخان، نوبت به تهران رسید تا صاحب اداره آتشنشانی شود. در نخستین سالهای دهه ۱۳۰۰، اطفائیه تهران با یک اتومبیل آبپاش آغاز به کار کرد و به تدریج گسترش یافت. این گسترش بسیار کند و نامتناسب با وضعیت توسعه شهری تهران بود. چنان که در آتشسوزی گسترده سینمایی در لالهزار، آتشنشانی عملاً نتوانست هیچ اقدام مناسبی انجام دهد. در نهایت پس از چند سال، به تدریج اطفائیه تهران از اوایل دهه ۱۳۱۰ دارای ساختمان مستقل شد. در سال ۱۳۱۱، اداره اطفائیه به میدان حسنآباد منتقل شد که در آن محل هماکنون ایستگاه شماره یک آتشنشانی پابرجاست. تلاش برای راهاندازی و گسترش اطفائیه در تهران آن روز، بیشتر بر عهده «کریمآقا بوذرجمهری» بود و پس از او، «حسن خان معتضدی» در سال ۱۳۱۳ این مسوولیت را بر عهده گرفت. در همین دهه بود که آتشنشانی به عنوان یک شغل تخصصی و حرفهای شناخته شد. در سال ۱۳۳۳، نام «اطفائیه» به «آتشنشانی» تغییر کرد و سه شعبه دیگر آتشنشانی تهران در خیابانهای خاقانی، شوش و بهار راهاندازی شد. در سالهای قبل، ماموران آتشنشانی اغلب از تجهیزات فردی مناسب محروم بودند و البته خود ایستگاهها نیز عملاً دستگاههای کافی برای مبارزه با آتش در اختیار نداشتند. بهبود وضعیت تجهیزات فردی و آتشنشانی از جمله مجهز شدن به لباس مناسب، ماسک گاز، تانکرهای آب مجهز و … محصول این دوران است. همانطور که از نام «سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی» مشخص است، تنها وظیفه این سازمان، مبارزه با آتش نیست. بحث خدمات ایمنی از سال ۱۳۴۰ و با راهاندازی گروه امداد و نجات در ایستگاه حسنآباد شروع شد. با وجود این، آتشنشانی به لحاظ کمی هنوز در مضیقه به سر میبرد. در سال ۱۳۵۰ و با گذشت حدود نیم قرن از تاسیس آتشنشانی تهران، تعداد کل ایستگاههای این شهر به هفت رسید. این رقم در سال ۱۳۵۵ به ۱۳ رسید. در دهه ۱۳۵۰، اساسنامه سازمان آتشنشانی هم به تصویب رسید که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، این سازمان زیر نظر شهرداری شهرها قرار گرفت. تعداد ایستگاههای آتشنشانی تهران در تابستان امسال به ۱۰۳ ایستگاه رسید که به گفته مسوولان قرار است تا پایان سال، ۱۰ ایستگاه دیگر به آن اضافه شود. به گفته رضا خوشزاد، مدیرعامل سازمان آتشنشانی، این رقم کماکان کمتر از استاندارد ۱۲۰ ایستگاهی است که باید با توجه به جمعیت، در شهر تهران وجود داشته باشد. خوشزاد همچنین معتقد است با توجه به وجود بافتهای فرسوده، تعداد ایستگاهها باید به ۱۵۰ افزایش یابد. اگر همین رقم ۱۵۰ ایستگاه مورد نیاز تهران را مبنا بگیریم، میتوان گفت تعداد ایستگاههای شهر تهران حدود ۳۰ درصد کمتر از میزان مورد نیاز است و شاید اگر همین مساله کمی مرتفع شود، شاهد خسارتهای مالی و جانی کمتری باشیم.
آتشسوزی، معضل جهانی
برخلاف آنچه ممکن است در نگاه نخست به نظر رسد، آتشسوزی مشکلی است که کمابیش تمام کشورهای جهان با آن دست به گریبان هستند. بر اساس آخرین آمار سازمان بهداشت جهانی در این زمینه (که مربوط به سال ۲۰۰۸ است)، سالانه حدود ۱۹۵ هزار نفر در اثر حوادث سوختگی مرتبط با آتش جان خود را از دست میدهند. حدود ۹۵ درصد این حوادث، در کشورهای با درآمد متوسط و پایین روی میدهد که به نظر میرسد این امر تا حدودی بیانگر نقش توسعهیافتگی در پیشگیری از مرگومیر ناشی از آتشسوزیها باشد. برای مثال، متوسط مرگومیر جهانی در اثر آتش به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر حدود سه نفر است. این رقم در کشورهای با درآمد بالا، کمتر از یک است. در حوادث غیرعمدی، شامل حوادث جادهای، مسمومیت، سقوط، آتشسوزی، غرق شدن و دیگر موارد، مردان بیش از زنان آسیب میبینند. چنان که از مجموع ۶/۳ میلیون مرگومیر سالانه در اثر این حوادث، ۳/۲ میلیون مورد گریبان مردان را میگیرد. در این میان تنها یک استثنا وجود دارد: آتشسوزی. سالانه از مجموع ۱۹۵ هزار مورد مرگومیر بر اثر آتشسوزی، سهم زنان ۱۱۲ هزار مرگ است. آتش سالانه پنج درصد از مرگومیر ناشی از حوادث غیرعمدی را به خود اختصاص میدهد. کودکان، اصلیترین قربانیان آتشسوزی هستند. حدود یکچهارم قربانیان آتشسوزی در جهان، ۱۵ سال و کمتر سن دارند.
همیشه در کمین
آتش، همیشه در کمین است. اگر در خانه یا محل کار یا مکانهای عمومی مثل فروشگاه یا سینما حضور داشته باشید؛ یا با وسیله نقلیه شخصی (مثل پژو ۴۰۵) یا وسیله نقلیه عمومی (مثل اتوبوس اسکانیا) یا حتی هواپیما باشید، امکان آتشسوزی و خسارتهای مربوط به آن وجود دارد. آموزش نحوه پیشگیری از آتشسوزی و مواجهه و مبارزه با آن به عموم شهروندان، از اصلیترین راهکارهایی است که میتواند بر کاهش خسارتها موثر باشد. در کنار این مورد، ایمنسازی ساختمانها و استفاده از وسایل گرمایشی مناسب راهکار دیگر است و البته تجهیز مناسب سازمانهای آتشنشانی شهری، مسالهای است که نباید فراموش شود. حادثه خیابان جمهوری، نمونهای است که در آن، ضعف در هر سه مورد مشاهده و گزارش شده است. عدم آموزشهای مناسب و پیشگیری از آتشسوزی و نحوه مواجهه با آن، ناایمن بودن ساختمان و اخطار قبلی به آن و عدم وجود پله اضطراری و در نهایت مشکل نردبان و تشک، همه و همه دست به دست هم داد تا دو تن از شهروندان جان خود را از دست دهند. به گفته معصومه آباد، رئیس کمیسیون ایمنی و مدیریت بحران شهرداری تهران، حادثه خیابان جمهوری زنگ خطری برای ۹۹ درصد از ساختمانهای مناطق ۱۱ و ۱۲ شهر تهران است. زنگ خطری که اگر جدی گرفته نشود، ممکن است به تکرار حادثه بینجامد و البته در این میان، اگر حادثه غیرمترقبهای همچون زلزله روی دهد، با توجه به شبکههای گازرسانی و وجود مناطق متراکم و بافتهای فرسوده شهری، احتمال هر نوع پیشامد فاجعهبار دور از ذهن به نظر نمیرسد.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.