دو نیمه یک رویا

سهم ما و قطر از یک میدان مشترک گازی

گزارش جدید بریتیش پترولیوم نشان می‌دهد ایران اکنون دارنده بزرگ‌ترین ذخایر گاز جهان به شمار می‌رود. تجدیدنظر در ذخایر گاز روسیه با توجه به تعاریف استاندارد غربی (که در آن ذخایر گاز بر مبنای حجم گاز قابل برداشت به لحاظ فنی و اقتصادی محاسبه می‌شوند) موجب شد در گزارش سال ۲۰۱۳، ایران با ۶/۳۳ تریلیون مترمکعب ذخایر گازی، در صدر کشورهای دارنده ذخایر گاز جهان قرار گیرد. اصلی‌ترین میدانی که این حجم از ذخایر را برای ایران به ارمغان آورده است، پارس جنوبی با ذخایر قابل برداشت حدود ۱۰ تریلیون مترمکعب است. میدان گنبد شمالی (بخشی از میدان مشترک گازی که در قطر واقع است) نیز ذخایر قابل استحصال بیش از ۲۵ تریلیون مترمکعبی دارد. عظمت میدان گازی پارس جنوبی از همین‌جا مشخص می‌شود: اگر میدان پارس جنوبی متعلق به یک کشور بود، بزرگ‌ترین دارنده ذخایر گازی جهان به شمار می‌رفت.

اپیزود اول: وقتی همه خوابیم
قطری‌ها، میدان گنبد شمالی را در سال ۱۹۷۱ کشف کردند و ۲۰ سال، یعنی تا سال ۱۹۹۰ طول کشید تا این میدان به تولید برسد. در ایران، زمان اولین افتتاح رسمی پروژه‌ها سال ۱۳۸۱ (۲۰۰۳ میلادی) بوده است و بنا بر اعلام معاون اسبق برنامه‌ریزی وزارت نفت، برداشت ایران از سال ۲۰۰۱ کلید خورده است. این تاخیر حداقل ۱۱ساله در آغاز تولید، موجب شده است کشور قطر گاز بیشتری را از این میدان مشترک برداشت کند. هر چند عدد دقیقی از مجموع تولید دو کشور برای مقایسه وجود ندارد، برخی تخمین‌ها مجموع کل تولید گاز قطر را دو برابر ایران برآورد می‌کنند.

اپیزود دوم: المپیک گازی در پارس جنوبی
قطر احتمالاً بدون حضور شرکتی همچون اگزون‌موبیل نمی‌توانست طرح‌های بلندپروازانه تولید LNG را به اجرا برساند. اگزون‌موبیل، شریک اغلب طرح‌های توسعه گازی قطر است و در این راه شرکت‌های بزرگ دیگری مثل شل، توتال و کونوکوفیلیپس نیز همراه قطر شده‌اند. البته ایران نیز روزگاری در پارس جنوبی،‌ از حضور شرکت‌های توسعه‌دهنده بزرگی مثل توتال، انی و استات‌اویل بهره می‌برد و بسیاری از خدمات نیز توسط پیمانکاران سطح اول جهانی همچون هالیبرتون، ودرفورد و شلمبرژه صورت می‌گرفت. امروزه اما به هر علتی، خبری از حضور غول‌های جهانی در تیم ایران نیست و به نظر می‌رسد المپیک گازی جهان، به محلی برای کسب تجربه برخی پیمانکاران ایرانی بدل شده است. چنان که مدیرعامل نفت و گاز پارس نیز می‌گوید: «با توجه به اینکه توسعه فاز‌های یک تا هشت توسط پیمانکاران خارجی صورت گرفت، اما الان توسعه ۱۴ فاز توسط پیمانکاران ایرانی انجام می‌شود بنابراین اگرچه پیشرفت این پروژه‌ها کند بود اما تجربه گرانبهایی کسب شد.» اغلب فازهای در حال تولید فعلی، مربوط به زمانی هستند که از حضور پیمانکاران بین‌المللی بهره‌گیری می‌شد. سطح فناوری مورد نیاز برای توسعه مطلوب پارس جنوبی و منابع مالی مورد نیاز برای این حجم از کار موجب می‌شود توسعه چنین میدان بزرگی بدون حضور شرکت‌های خارجی چندان میسر به نظر نرسد. پروژه فازهای ۶، ۷ و ۸ آخرین پروژه‌ای بود که پیمانکاران خارجی در آن سهم عمده‌ای داشتند و البته افتتاح این فازها نیز تا حدودی با مشکلات و تاخیراتی همراه بود. بعد از آن، تنها پروژه‌ای که به بهره‌برداری رسید، پروژه فازهای ۹ و ۱۰ بود. بهره‌برداری‌ای که به صورت مرحله به مرحله و ناقص و با اشکالات فنی فراوان صورت گرفت و البته کماکان نیز تولید از کل چاه‌های این پروژه صورت نمی‌گیرد. این مساله، دستاویز انتقادات رئیس‌جمهور منتخب در مناظره‌های تلویزیونی نیز شد و او به عدم بهره‌برداری کامل از این دو فاز اشاره کرد.

اپیزود سوم: دو نیمه یک رویا
قطر در سال ۲۰۰۶، بزرگ‌ترین صادرکننده LNG جهان شد. صادرات گاز این کشور در سال ۲۰۱۱،‌ بیش از ۱۱۹ میلیارد مترمکعب بوده است، یعنی بیش از سه برابر بقیه کشورهای خاورمیانه. در سال ۲۰۱۲ نیز از مجموع بیش از ۱۰۳۳ میلیارد مترمکعب صادرات در جهان، بیش از ۱۲۴ میلیارد مترمکعب آن به تنهایی در اختیار قطر بوده است تا این کشور بعد از روسیه، در مجموع صادرات گاز از طریق خط لوله و به صورت LNG، در جایگاه دوم قرار گیرد. تمام این موفقیت‌ها، در گرو تولید از میدان گازی گنبد شمالی بوده است. در سمت مقابل، ایران قرار دارد که هر چند در تمامی سال‌های اخیر بیش از قطر گاز تولید کرده است، به دلیل مصرف بالای داخلی سهم چندانی در بازار صادرات گاز جهانی ندارد. در فصول سرد از ترکمنستان گاز وارد می‌کند و بنا بر اعلام مدیرعامل شرکت ملی گاز ایران، سالانه حدود ۱۰ میلیارد مترمکعب گاز به ترکیه صادر می‌کند. ایران در سال ۲۰۱۲، بیش از ۱۶۰ میلیارد مترمکعب گاز تولید کرد که کمتر از نصف آن از میدان گازی پارس جنوبی بوده است. از همین‌جا می‌توان به راحتی دریافت قطر حدود دوبرابر ایران از پارس جنوبی تولید می‌کند. البته قطر تقریباً هر چه دارد، در گنبد شمالی متمرکز است و در مقابل، کمتر از نصف ذخایر ایران در پارس جنوبی متمرکز است.

اپیزود چهارم: گازی که «نفرین» ندارد
نفرین منابع طبیعی، توصیفی رایج درباره وضعیت کشورهایی است که اقتصادشان به منابع طبیعی و از جمله نفت یا گاز وابسته است. اما ظاهراً قطر از این جریان به کلی مجزاست. بنا بر آمارهای صندوق بین‌المللی پول، کشور قطر در سال‌های ۲۰۱۰ و ۲۰۱۱، بیشترین درآمد سرانه بر حسب قدرت خرید را در جهان داشته است. در سال ۲۰۱۱، درآمد سرانه این کشور بیش از ۹۸ هزار دلار بوده است. بانک جهانی نیز آمارهای نسبتاً مشابهی در مورد درآمد سرانه این کشور دارد که بر اساس آن قطر در جایگاه دوم جهان بعد از لوکزامبورگ قرار دارد. سهم اصلی از این توسعه اقتصادی، متعلق به میدان گنبد شمالی است. بنا بر گزارش توسعه اقتصادی قطر منتشرشده در اواخر سال ۲۰۱۲، در برخی سال‌ها همچون سال‌های ۲۰۱۰ و ۲۰۱۱، حدود نصف یا بیش از نصف رشد اقتصادی قطر به مدد درآمدهای بخش هیدروکربنی حاصل شده است. در بخش درآمدهای مالی نیز اوضاع کمابیش به همین شکل است و در سال‌های اخیر، بخش عمده درآمدهای این کشور از طریق منابع بخش نفت و گاز بوده است. به عنوان مثال در سال ۲۰۱۱ از مجموع ۵/۱۷۸ میلیارد دلار درآمد قطر، ۴/۱۱۴ میلیارد دلار آن مربوط به عواید بخش نفت و گاز بوده است. البته قطر نه‌تنها به طور مستقیم از عواید حاصل از صادرات گاز برای توسعه اقتصادی کشور خود بهره می‌گیرد، بلکه با در پیش گرفتن سیاست متنوع‌سازی، سعی کرده است از این درآمدها برای توسعه بخش‌های دیگر کشور خود نیز استفاده کند.

اپیزود پنجم: رویای دوبرابر شدن تولید
رئیس‌جمهور، دی‌ماه سال گذشته در مراسم افتتاح مخزن ذخیره‌سازی گاز سراجه قم گفت تولید گاز پارس جنوبی تا پایان دولت دهم دو برابر خواهد شد. هر چند همان زمان بر اساس پیشرفت طرح‌ها به نظر می‌رسید هیچ‌کدام از فازهای پارس جنوبی تا پایان دولت دهم به بهره‌برداری نخواهند رسید، گذشت چند ماه و عدم افتتاح حتی یک پروژه، نشان داد نه‌تنها تولید گاز پارس جنوبی دو برابر نخواهد شد، بلکه به کلی هر گونه افزایشی در بازه زمانی نزدیک صورت نخواهد گرفت. هم‌اکنون و با گذشت مهلت قرارداد طرح‌های ۳۵ماهه پارس جنوبی، که قرار بود ظرف کمتر از سه سال ظرفیت گاز کشور را افزایش دهند، پیش‌بینی می‌شود هیچ کدام از این طرح‌ها امسال و سال آینده به تولید نرسند. برخی دیگر از طرح‌ها نیز که از پیشرفت حدود ۹۰ درصدی و حتی بیشتر برخوردارند در خوش‌بینانه‌ترین تخمین‌ها، تا پایان سال به صورت ناقص به تولید خواهند رسید، آن هم در شرایطی که بعید نیست افتتاح این پروژه‌ها مثل فازهای ۹ و ۱۰، همراه با مشکلاتی باشد که تا سال‌ها بهره‌برداری از کل چاه‌های یک فاز را به تاخیر می‌اندازند. در این سال‌های تاخیر، برداشت کشور قطر از میدان مشترک نیز بر وضعیت تولید از چاه‌های گازی پارس جنوبی موثر بوده است. همان‌طور که مهدی کرباسیان، مدیرعامل اسبق منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس می‌گوید، برداشت از پارس جنوبی مثل نوشیدن دو نفر از کاسه‌‌ای مشترک است: هر کس سریع‌تر و بیشتر استفاده کند، در نهایت سهم بیشتری خواهد برد.

منتشرشده در شماره ۴۶ تجارت فردا

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *