پایان سیل شیل
کاهش قیمت نفت چه تاثیری بر تولید نفت شیل آمریکا خواهد داشت؟
رشد تولید روزانه نفت آمریکا از پنج میلیون بشکه در سال ۲۰۰۸ به بیش از ۵ /۹ میلیون بشکه در اواسط سال ۲۰۱۵، دستاوردی قابلتوجه از نوآوری و ریسکپذیری فنی در روزگار قیمتهای بالا و باثبات نفت بوده است. افزایش تولید نفت بلافاصله پس از توسعه عظیم ظرفیت تولید گاز طبیعی از سازندهای غیرمتعارف (Unconventional Formations)، که به عنوان فشرده (Tight) یا شیل (Shale) هم شناخته میشوند، صورت گرفت. توسعه منابع نفتی غیرمتعارف جریان تجارت جهانی نفت خام را تغییر داده، انتظارات قیمتی بلندمدت را متحول ساخته و منطق بلندمدت متعارف را در سیاستگذاری انرژی آمریکا به چالش کشیده است؛ منطقی که در روزگار کمبود نفت ترویج میشد. آمریکا هماکنون با تولید روزانه ۵ /۱۳ میلیون بشکه نفت خام و سوختهای مایع، در کنار روسیه و عربستان سعودی به عنوان یک تولیدکننده پیشتاز نفت و گاز شناخته میشود. اگرچه عوامل متعددی بر کاهش قیمت جهانی نفت موثر بودهاند، شتاب تولید نفت آمریکا را میتوان یکی از اصلیترین آنها دانست.
با وجود آنکه قیمتهای پایین نفت در سال ۲۰۱۵ منافع زیادی را برای مصرفکنندگان اصلی به همراه داشته، موجب کاهش شدید هزینههای سرمایهای توسعه منابع نفت و گاز، به ویژه در حوزههای منابع غیرمتعارف آمریکا، شده است. یکی از بزرگترین سوالهای بیپاسخ پیشروی بازار نفت نیز همین است که آیا تولید نسبتاً پرهزینه نفت شیل آمریکا در زمانی که قیمت نفت پایین (کمتر از ۶۰ دلار در هر بشکه) است ادامه مییابد یا نه. در واقع انقلاب نفت شیل، اکنون با نخستین آزمون اقتصادی خود مواجه شده و در حالی که تولید نفت شیل به عللی همچون بهبود کارایی، کاهش هزینه خدمات و تمرکز بر مناطق پربازده تاکنون توانسته انعطاف لازم را در مقابل کاهش قیمتها نشان دهد، نشانههایی از زوال آن نیز در حال نمایان شدن است. با این مقدمه، در ادامه به چند سوال مهم پرداخته میشود:
– آیا افزایش کارایی بهدست آمده طی ماههای گذشته، کماکان موجب حفظ سطوح فعلی تولید خواهند بود؟
– آیا بدهی و ورشکستگی، موجب افزایش ریسک تولید نفت و شرکتهای آمریکایی شده است؟
– آیا شرکتهای فعال در حوزه نفت شیل، نقش تولیدکننده نوسانگیر (Swing Producer) را ایفا خواهند کرد؟
جغرافیای تولید
گزارش حاضر بر سه ناحیه اصلی متمرکز است که بیشترین رشد تولید نفت در آمریکا از آنها صورت گرفته است:
– باکن (Bakken) در حوزه ویلینستون شامل داکوتای شمالی، مونتانای شرقی، بخش شمالی داکوتای جنوبی و دو ایالت مانیتوبا و ساسکاچوان در کانادا
– پرمین (Permian) در جنوب نیومکزیکو و تگزاس غربی
-ایگل فورد (Eagle Ford) در جنوب تگزاس (که بخشی از آن تا مکزیک هم ادامه دارد).
از سال ۲۰۰۸ تمرکز فعالیتهای غیرمتعارف حفاری در مناطق مذکور بوده است و دیگر حوزههای اصلی در شکل ورودی مشخص هستند. محل تامین عمده رشد تولید نفت آمریکا، داکوتای شمالی، تگزاس و نیومکزیکو بوده است. ایالتهایی که در شکل ۱ مشخص هستند، همگی در انقلاب شیل و بخش عمده افزایش تولید نفت از سال ۲۰۰۸ نقشآفرین بودهاند. کاهش اخیر قیمت نفت پس از سالها حفاری و رشد مداوم تولید نفت به وقوع پیوسته است. قیمتهای بالای گاز طبیعی در دهه اول قرن حاضر، تولیدکنندگان مستقل آمریکایی را واداشت هزاران متر زیر زمین در مخازن غیرمتعارف را برای دستیابی به گاز حفاری کنند و فناوریهای مورد استفاده نیز به سرعت برای مخازن نفتی مورد استفاده قرار گرفتند. از سال ۲۰۰۸ حفاری افقی (Horizontal Drilling) و شکست هیدرولیکی (Hydraulic Fracturing) به واسطه دستگاههای حفاری (Drilling Rig) بهتر، متههای قویتر، فناوریهای دقیقتر و استفاده بهینه از توان موجود توسعه پیدا کرد. نتیجه اینکه تولید نفت در آمریکا افزایش و واردات (به ویژه واردات نفت سبک شیرین از غرب آفریقا) کاهش یافت. افزایش اندک اخیر تولید نفت آمریکا در نتیجه افزایش ۱۵۰ هزار بشکهای تولید در خلیج مکزیک از ژوئن تا ژوئیه بوده که کاهش تولید تگزاس و دیگر ایالتها را جبران کرده است.
قیمت نفت و فعالیتهای حفاری
قیمت نفت در سال ۲۰۰۸ کاهش یافت که توقفی کوتاه را در توسعه صنعت نفت شیل به همراه آورد. افزایش قیمتها در سال ۲۰۰۹ از حدود ۳۰ دلار در هر بشکه موجب شد قیمتها به حدود ۱۰۰ دلار در هر بشکه برسد. در ژوئیه ۲۰۱۴، قیمت هر بشکه نفت وست تگزاس اینترمدییت (WTI) بیش از ۱۰۰ دلار بود و فعالیت دستگاههای حفاری به صورت گسترده ادامه داشت. حتی با وجود آغاز نوسان قیمتها، تعداد دستگاههای حفاری در ماه آگوست آن سال افزایش یافت.
تاثیر افت قیمتها بر کاهش تعداد دستگاههای فعال حفاری، از ماه دسامبر ۲۰۱۴ آشکار شد. تا ژانویه ۲۰۱۵، قیمت نفت WTI 60 دلار کاهش یافته و از ۱۰۶ دلار در ژوئیه ۲۰۱۴ به ۴۶ دلار رسیده بود. از آن زمان تاکنون روند نزولی تعداد دستگاههای حفاری در مناطق نفتی ادامه داشته و البته همزمان تعداد دستگاههای فعال بر روی چاههای گازی نیز کاهش پیدا کرده است.
برای اغلب شرکتهای بهرهبردار، نهتنها انقلاب منابع غیرمتعارف در قیمتهای نفت بیش از ۸۰ دلار به وقوع نپیوسته است؛ بلکه در نقطه مقابل، شرکتهای فعال در راکیز و داکوتای شمالی با تفاوت قیمتگذاری منطقهای ناشی از محدودیت زیرساختها و برخی موانع موجود کنار آمدهاند. این کاهش قیمتها، علاوه بر تفاوت قیمتی است که به طور کلی بین نفت برنت و وستتگزاس اینترمدییت وجود دارد. در برخی مناطق، نفت به قیمتی کمتر از وست تگزاس اینترمدییت به فروش میرسد. ترکیبی از موارد دیگری همچون فقدان گزینهای برای انتقال نفت از نوار شمالی (راکیز و داکوتای شمالی) و دیگر مسائل جدی مرتبط با کیفیت نفت خام، به کاهش بیشتر قیمت منجر شده است. برای مثال در تگزاس، حجم بالای نفت خام بسیار سبک و به ویژه میعانات گازی، پالایشگاههای خلیج مکزیک را اشباع کرده است. در داکوتای شمالی نیز اختلافات کیفیت، با تخفیف در قیمت همراه شده است.
تعداد دکل و نفت WTI
در اکتبر ۲۰۱۴ تعداد دستگاههای فعال حفاری به ۱۶۰۹ رسید که نسبت به رقم ۱۵۶۲ ماه ژوئیه همان سال از افزایش نسبی حکایت میکرد. پس از اکتبر، تعداد دستگاههای فعال کاهش یافت و در پایان ژانویه سال جاری میلادی، ۳۸۶ دستگاه از کل ناوگان فعال حفاری در آمریکا کاسته شد. روند مذکور با شدت ادامه داشته و در میانه ژوئیه تعداد دستگاههای فعال به ۶۳۸ رسیده است. هفته آخر ژوئیه افزایش اندکی در تعداد دستگاههای حفاری فعال به وجود آمد و این گمانه مطرح شد که روند نزولی به پایان رسیده و دوران ثبات آغاز شده است. اما قیمتها از ژوئیه مجدداً رو به کاهش نهاد و زمانی که آخرین دستگاه حفاری جدید کار خود را شروع کرد، قیمت نفت در بالاترین سطح خود در کانال ۴۰ دلار قرار گرفت. تنها در هشت هفته منتهی به نوامبر امسال، ۷۹ دستگاه از ناوگان فعال حفاری کاسته شد. روند آتی نامشخص است؛ اما به نظر میرسد با قیمتهای نفت حدود ۴۰ دلار، احتمالاً کاهش تعداد دستگاههای فعال ادامه خواهد داشت.
تحولات تعداد دستگاههای فعال حفاری، نمایانگر استراتژیها و برداشتهای شرکتها از بازار است. برخی از شرکتهای اکتشاف و تولید باوجود کاهش قیمتها، رویکرد افزایش تولید را در پیش گرفتهاند؛ دستهای دیگر در حال کاهش تعداد دستگاههای فعال و افزایش تعداد چاهها با روندی آرامتر هستند و دیگران منتظرند تا توفان آرام گیرد و انتظارشان تا زمان رشد دوباره قیمتها ادامه خواهد یافت. باوجود قیمت پایین نفت، شرکتها مشوقهای متعددی برای ادامه حفاری و ابزارهای گوناگونی برای انجام عملیات در اختیار دارند. در موارد متعددی شرکتها حفاری را انجام میدهند تا بر اساس قرارداد اجارهشان، زمینهای موجود در برخی نواحی خاص را در اختیار نگه دارند و هزینه صورتگرفته (Sunk) را به یک ارزش مولد تبدیل کنند؛ حتی اگر در حال تجربه شرایط اقتصادی دشواری باشند. دستهای از شرکتها برای تامین مالی عملیاتهای در حال اجرا، تلاش میکنند جریان نقدینگی را مثبت نگه دارند؛ حتی اگر هزینه افزایش تعداد دستگاههای حفاری با استفاده از وام یا فروش سهام تامین شود.
افزایش کارایی و کاهش هزینه حفاری
با بهرهگیری شرکتهای اکتشاف و تولید از کاراترین دستگاههای حفاری مجهز به فناوریهای پیشرفته، راندمان حفاری در سالهای اخیر بهبود فراوانی داشته است. امکان حفاری با دقت بالاتر، راندمان بیشتر و استفاده از فناوریهایی که موجب کاهش زمان بین حفاری یک چاه تا چاه دیگر میشود، کارایی را افزایش داده و زمان حفاری را کم کرده است. تولیدکنندگان نیز در حال تمرکز بر روشهای پیشرفته تکمیل هستند که به افزایش قابلتوجه تولید اولیه چاهها منجر شده است. البته هنوز تایید نشده که آیا این روش موجب افزایش عمر تولید یا بازیافت نهایی تخمینی (Estimated Ultimate Recovery) میشود یا نه.
مجموع عوامل مذکور برخی از شرکتهای اکتشاف و تولید را قادر ساخته است با وجود حفظ تولید و حتی افزایش آن نسبت به فصل پیشتر، تعداد دستگاههای حفاری خود را کاهش دهند. کاهش هزینه حفاری و تکمیل از دیگر عوامل موثر بر انعطافپذیری تولید نفت شیل به شمار میرود. اعلام درآمدهای اخیر شرکتهای خدماتدهنده و اکتشاف و تولید از کاهش ۳۰درصدی هزینهها در اغلب نواحی آمریکا حکایت میکند؛ اگرچه برخی از تولیدکنندگان ممکن است به دلیل ساختار قراردادی، منطقه حفاری و دیگر عوامل شاهد کاهش بیشتر یا کمتر هزینههای خدمات باشند. این هزینههای پایین، نهایتاً در هزینههای کل حفاری و تکمیل چاهها منعکس میشود. به عنوان مثال، بسیاری از شرکتهای بهرهبرداری در حوزه باکن در داکوتای شمالی هزینههای تعمیر و تکمیل خود را دو میلیون دلار کمتر از سال گذشته اعلام کردهاند. به گفته آنها بخشی از این کاهش هزینه به دلیل کاهش هزینههای خدمات و افزایش راندمان بوده است.
توانایی مالی شرکتهای نفتی
علاوه بر افزایش غیرقابل تصور راندمان عملیاتی، برخی از تحلیلگران حوزه مواد اولیه و کارشناسان مالی، پیشبینیهایی درباره افزایش ورشکستگی و گسترش فروش داراییهای تولیدکنندگان کوچک و مستقل نفت داشتهاند. برخی از شرکتها ورشکسته شدهاند که البته تعداد آنها کمتر از حد انتظار بوده است. بر اساس اعلام آژانس رتبهبندی مودی (Moody)، اغلب ورشکستگیهای روی داده در شرکتهای آمریکایی، مربوط به بخش نفت و گاز بوده است. علاوه بر این، رتبه تعداد زیادی از شرکتهای نفت و گاز تنزل یافته و چشمانداز آنها منفی گزارش شده است که در نتیجه احتمال افزایش ورشکستگی شرکتها و فروش داراییها نیز وجود دارد. بعضی از شرکتها نتوانستهاند بدهی خود را بپردازند و رتبه برخی دیگر به دلیل بدهی فراوان و فقدان نقدینگی، به طور اساسی کاهش پیدا کرده است. به هر روی، این اتفاق برای اغلب شرکتهای مستقل اکتشاف و تولید روی نداده است. بسیاری از شرکتهایی که به صورت عمومی خرید و فروش میشوند، برای افزایش سرمایه کوتاهمدت خود به منظور پشتیبانی از برنامههای حفاری بدون افزایش بار بدهیها، اقدام به انتشار سهام جدید کردهاند. این اقدام آنها را قادر ساخته است که حفاری را ادامه دهند و تولید واقعی را در کوتاهمدت افزایش دهند که در نتیجه تامین جریان نقدینگی (و اشتیاق و خوشبینی سهامداران) آنها تسهیل شده است. شرکتها همچنین از امکان افزایش سرمایه به کمک استقراض نیز برخوردار بودهاند؛ به ویژه در زمانی که سرمایهگذاران به دنبال بازده هستند و با توجه به نرخهای پایین بهره، حاضرند وارد سرمایهگذاریهای پرریسکتر نیز شوند. صندوقهای خصوصی سهام شرکتهای پرریسک را تحت پوشش قرار دادهاند و حتی بعضاً اقدام به خرید برخی از شرکتهای اکتشاف و تولید به طور کامل کردهاند.
کاهش تعداد دستگاههای حفاری
تعداد زیادی از شرکتهای بهرهبرداری در گزارش درآمدهای فصل دوم سال ۲۰۱۵ خود، طرحهایی برای حفظ تولید نسبت به فصل پیش از آن ارائه کردهاند و این در حالی است که بقیه شرکتها از احتمال افزایش یا کاهشی اندک در تولید سخن گفتهاند. اصلیترین نکته این است که حتی اگر شرکتهایی وجود داشته باشند که تغییرات عمده تولید را در برنامه قرار دهند، تعداد آنها اندک است.
اطلاعات هفتگی تولید نفت و تعداد دستگاههای حفاری قطعاً میتواند موید اعلام شرکتها مبنی بر عدم تاثیر کاهش تعداد دستگاههای حفاری بر تولید باشد. دو عامل عمده از فرضیه مذکور حمایت میکند: نخست اینکه بسیاری از دستگاههای حفاری هماکنون از کاراترین نمونههای موجود در بازار هستند و دوم اینکه برخی از شرکتهای خدماتدهنده بزرگ توانستهاند تخفیفهای قابلتوجه و محصولات رایگان ارائه دهند. این کاهش هزینه و خدمات رایگان (در کنار اشتیاق شرکتهای خدماتدهنده برای گذر از توفان سقوط نفت و حفظ سهم بازار) قطعاً میتواند بر وضعیت تولید اثر مثبت داشته باشد.
از آنجا که تولید امروز حاصل فعالیتهای حفاری ماههای گذشته است، بررسی تعداد دستگاههای حفاری امروز به منظور برآورد سطح تولید آینده اهمیت دارد. با تخمین ۹۰ روز زمان مورد نیاز برای تکمیل چاه پس از حفاری، میتوان گفت اطلاعات تولید ژوئیه حاصل دستگاههای حفاری فعال در ماه آوریل است؛ یعنی زمانی که میانگین تعداد نسبتاً بالا و حدود ۷۵۰ دستگاه بود. با این روش بررسی رابطه بین تعداد دستگاههای حفاری و تولید، بهرهگیری از ۷۵۰ دستگاه مذکور، تولید ۳۵ /۹ میلیونبشکهای را نتیجه داده است. تعداد دستگاههای حفاری فعال در ماه ژوئیه ۶۴۹ بود. اثر این کاهش بر تولید نفت، پیش از انتشار اطلاعات تولید ماه اکتبر ۲۰۱۵ مشخص نخواهد شد و حتی احتمالاً در ماه دسامبر در دسترس خواهد بود. اگرچه این واقعیت به قوت خود باقی است که تولید بیشتری به ازای استفاده از هر دستگاه حفاری صورت میگیرد و بهبود راندمان دستگاههای حفاری تداوم دارد، اثر بهبود راندمان بر کاهش تعداد دستگاههای حفاری، به ویژه با توجه به نرخ بالای افت تولید چاههای نفت فشرده؛ کماکان محل تردید است.
باید در نظر داشت که تعداد زیادی از چاهها در انتظار تکمیل هستند؛ یعنی حفاری شدهاند ولی هنوز تکمیل آنها صورت نگرفته و به مدار تولید نیامدهاند. تعداد چاههای در انتظار تکمیل یکی از عوامل موثر بر تولید آینده است. تعدادی چاههای در انتظار تکمیل طی ماههای گذشته و همزمان با افزایش تخفیف برای نرخهای عملیات حفاری و انتظار شرکتهای تولیدکننده برای صرف سرمایه اضافی باقیمانده در زمینه شکست هیدرولیکی، تکمیل چاه و آوردن آن به مدار تولید، افزایش یافته است.
در هر حوزه نفتی برای جبران کاهش تولید چاههای قدیمی، تعداد مشخصی از چاههای جدید باید تکمیل و به مدار تولید وارد شوند. باوجود بهبود کارایی حفاری، کاهش قابلتوجه تعداد دستگاههای حفاری و متعاقب آن افت تولید ماهانه نفت، که در اطلاعات ماههای می و ژوئن مشاهده میشود، به روشنی نشان میدهد که تعداد دستگاههای حفاری شدیداً کاهش یافته است و تعداد چاههایی که هر ماه به تولید میآیند کافی نیست. در نتیجه، افت بیشتر تولید گریزناپذیر است. شکل ۴ پیشبینی تولید نفت در سال ۲۰۱۵ و اوایل ۲۰۱۶ را با این فرض نشان میدهد که کاهش تعداد دستگاههای حفاری ادامه داشته باشد و تولید حدود ۱۲۵ هزار بشکه در ماه کاهش یابد. با این نرخ، تولید نفت مارس ۲۰۱۶ حدود ۳۶ /۸ میلیون بشکه در روز خواهد بود و در مقایسه با ماه مشابه امسال، ۲ /۱ میلیون بشکه کاهش خواهد یافت.
تولید پرمخاطره
نزول تعداد دستگاههای حفاری در تمامی حوزههای عمده نفت فشرده در نتیجه کاهش هزینههای سرمایهای (CAPEX) در بودجه شرکتهای بهرهبردار بوده است. تولید نفت و میعانات گازی حوزههای تولید نفت فشرده آمریکا طی ماههای آتی و با در نظر گرفتن بازه قیمتی حدود ۴۰ دلار در هر بشکه، افزایش نخواهد یافت. سطح فعالیت در حوزههای عمده شیل و از جمله باکن، پرمین و ایگل فورد در حال نزول است و البته این نزول فعالیت فقط محدود به حوزههای مورد اشاره در این گزارش نمیشود. نواحی دیگر مثل حوزه پودر ریور (Powder River) در وایومینگ، دنور ژولزبرگ (Denver Julesburg) در کلرادو و وایومینگ (که عموماً به عنوان نایوبارا (Niobara) شناخته میشود) و حوزه آنادارکو (کانزاس و اوکلاهاما)، در حال مواجهه با کاهش فعالیت و تحمل فشار قیمتی ناشی از هزینههای سربهسری بالا و حجم بالای میعانات گازی و مایعات گاز طبیعی (NGL) هستند. تعداد زیادی از شرکتهای نفتی کوچک و بزرگ، کاهش قابلتوجه هزینههای سرمایهای را از فصل دوم سال ۲۰۱۵ مقرر داشتهاند. در حالی که صنعتگران توانستهاند به تدریج با هزینههای کمتر تولید بیشتری را صورت دهند، به نظر میرسد مجموع این کاهشها و از دست دادن صدها دستگاه حفاری موجب کاهش حتمی تولید در حوزههای نفت فشرده آمریکا خواهد شد. شکل ۵ نشاندهنده کاهش هزینههای سرمایهای (تاکنون) برای تعدادی از شرکتهاست که بسیاری از آنها تنها در آمریکا مشغول فعالیت هستند. تاکنون میانگین کاهش هزینههای سرمایهای سال ۲۰۱۵ در مقایسه با سال ۲۰۱۴، معادل ۳۹ درصد بوده است.
سوال مهمی که باید به آن پاسخ داد این است که شرکتها چگونه کاهش قیمت نفتی را که به نظر میرسد تا سال ۲۰۱۶ نیز ادامه خواهد یافت، تحمل خواهند کرد؟ نزول قیمت WTI در تابستان گذشته هماکنون در حال تغییر روند کاهش هزینههای سرمایهای است که پیشتر به آن اشاره شد. افزایش اخیر تعداد دستگاههای حفاری در برخی از حوزهها در حال رنگ باختن است. همزمان با دشوارتر شدن ایجاد جریان نقدینگی برای شرکتهای بهرهبرداری، نگرانیهای مالی در حال افزایش است. ورشکستگی اخیر سامسون ریسورسز (Samson Resources) موجب افزایش برخی از این نگرانیها شد. توسعه شیل به وسیله شرکتهای نفتی بینالمللی و ثروتمند صورت نمیگیرد؛ بلکه به وسیله شرکتهای کوچکتر و مستقل آمریکایی صورت میگیرد که بسیاری از آنها برای ایجاد جریان نقدینگی مثبت حتی در قیمتهای نفت ۱۰۰دلاری نیز تقلا میکردند و سودآوری، حجم بدهی و ثبات مالی کلی آنها محل نگرانی است.
از آنجا که در ابتدا تامین مالی بخش قابلتوجهی از انقلاب نفتی به وسیله وام صورت گرفت، شرکتهای بهرهبردار هماکنون که تلاش میکنند وام قدیمی را بپردازند و وام جدید را نیز معمولاً با نرخ بهره بالاتر به دست آورند، با محدودیتهای جریان نقدینگی بیشتری مواجه شدهاند. مقادیر بیشتری از جریان نقدینگی به منظور بازپرداخت وامها به کار میرود؛ و نه برای سرمایهگذاری در فعالیتهای عملیاتی مثل حفاری و تهیه زمین. شکل ۶ نشاندهنده افزایش درصد بازپرداخت وام از جریان نقدینگی حاصل از عملیات است.
از زمان افت قیمتها، تعدادی از شرکتها اعلام ورشکستگی کردهاند. در حالت کلی ورشکستگیهای بیشتری روی خواهد داد، اما باید توجه داشت که تاکنون هیچیک از تولیدکنندگان مستقل بزرگ به این وضعیت دچار نشدهاند. اغلب ورشکستگیها محدود به شرکتهای با تولید نفت ۲۰ هزار بشکه در روز یا کمتر بوده است که پورتفولیوی دارایی آنها شامل نفت خام، میعانات گازی، مایعات گاز طبیعی و گاز خشک (dry gas) میشده و نفت، سهم زیادی در آن نداشته است. علاوه بر کاهش هزینههای سرمایهای، شرکتها در حال اتخاذ تدابیر متعددی برای نجات یافتن هستند. بسیاری از شرکتها به پورتفولیوی خود سامان بخشیده و فروش داراییهای فرعی را که در موقعیتهای اصلی واقع نیستند، در پیش گرفتهاند. تعداد زیادی از شرکتهای بهرهبرداری نفت فشرده آمریکا هماکنون داراییهای میاندستی خود را به قیمت بالایی فروختهاند و در نتیجه ترازنامهشان را تقویت کردهاند. شرکتهای بهرهبرداری همچنین در حال فروش داراییهای مرتبط با گاز طبیعی و خدمات هستند. دیگران سهام جدید برای افزایش وجوه منتشر کردهاند یا وام گرفتهاند تا ترازنامه خود را ارتقا دهند. در شرایطی که نرخ بهره پایین است، گروههای گوناگون تامین مالی، پول را به سرمایهگذاریهایی آوردهاند که ریسک بالاتر و بازده بیشتر دارد. این به شرکتهای فعال در بهرهبرداری نفت فشرده امکان داده است که کماکان از سطوح بالای وام بهرهمند باشند.
مودی در پایان ژوئیه گزارشی درباره ضعف نقدینگی و رتبهبندی اعتباری شرکتهای اکتشاف و تولید آمریکا منتشر کرد. نفت و گاز و خدمات نفتی، بیشترین سهم را در میان شرکتهای رتبههای پایین اعتباری (رده Caa2 یا پایینتر) و وضعیت بد نقدینگی (SGL-4) داشتهاند. از ۴۳ شرکت با ردهبندی پایین اعتباری، ۱۴ مورد مربوط به نفت و گاز و خدمات نفتی بوده است. در میان ۳۷ شرکت با بدترین وضعیت نقدینگی، ۱۹ شرکت مربوط به بخش نفت و گاز بودهاند. گزارش همچنین از افزایش سطح ورشکستگی خانواده شرکتهای آمریکایی در فصل دوم سال ۲۰۱۵ حکایت کرده که وزن عمده آن را انرژی و به ویژه شرکتهای اکتشاف و تولید تشکیل داده است: هفت مورد از ۱۵ ورشکستگی مربوط به شرکتهای فعال در اکتشاف و تولید نفت و گاز بوده است.
درسها و پیشبینیها
نفت غیرمتعارف آمریکا نشان داده که بیش از پیشبینیهای اولیه منعطف است. تولیدکنندگان شیل طی ماههایی که قیمت نفت پایین بوده است، توانستهاند تولید را در سطوح نسبتاً بالا حفظ کنند و تنها در همین اواخر تولید رو به کاهش گذاشته است. در واقع شرکتها دارند با آوردههای کمتر، بیشتر از گذشته به دست میآورند: از هزینهها میکاهند و میانگین تولید اولیه هر چاه را افزایش میدهند. با توجه به اینکه شرکتهای خدماتدهنده با ارائه تخفیف تلاش میکنند سهم بازار خود را نگه دارند، هزینههای حفاری و تکمیل به طرز قابلملاحظهای پایین آمده است. بهبود کارایی بیش از انتظار بوده است که میتوان آن را نتیجه عوامل متعددی همچون تجهیزات بهتر، کاهش زمان حفاری، استفاده بهتر از توان دستگاهها و آگاهی از لزوم کاهش هزینهها دانست. این باعث شده هزینههای سربهسری کمتر از سطوح مورد انتظار باشند.
باوجود افزایش راندمان، تعداد دستگاههای حفاری چاههای نفت با کاهش قیمتها، رو به نزول خواهد گذاشت. تاثیر کاهش تعداد دستگاههای حفاری بر افت تولید نفت، به تازگی آغاز شده است و در ماههای آینده بیشتر خواهد بود. تولید نفت از بانک طی ماههای اخیر در سطح ۲ /۱ میلیون بشکه در روز حفظ شده است، ولی انتظار میرود در ماههای آتی به طرز قابلتوجهی کاهش یابد. کاهش تولید در حوزه پرمین شروع شده، ولی در سطح ۹ /۱ میلیون بشکه در روز باقی خواهد ماند. در ناحیه ایگل فورد، تولید نفت نسبت به ماه مارس ۱۶۰ هزار بشکه در روز کاهش یافته و به ۴۶ /۱ میلیون بشکه در روز رسیده است. با در نظر گرفتن تعداد فعلی دستگاههای حفاری، اختلاف زمان میان انجام فعالیتهای حفاری و آغاز تولید و افزایش تعداد چاههایی که حفاری شدهاند و در انتظار تکمیل هستند، تولید نفت آمریکا در اوایل سال آینده بیش از یک میلیون بشکه در روز نسبت به رقم ۶ /۹میلیونی آوریل کاهش خواهد یافت. پیشبینی مذکور با فرض این است که افت تولید ماهانه ۱۲۵ هزار بشکه در روز باشد.
شرکتها کاراتر و هوشمندانهتر از گذشته هزینه انجام میدهند، اما حتی در دوران نفت ۱۰۰دلاری نیز سودآوری دشوار بود و مجموع بدهی شرکتها در هر فصل میلیاردها دلار بیشتر میشد. علاوه بر ریسک قیمت نفت، افزایش نرخ بهره و کاهش تمایل به ریسک وامدهندگان به برخی از اپراتورها، تعداد شرکتهایی را که برای دریافت وام و نجات یافتن تا زمان افزایش قیمت برنامهریزی کردهاند، کاهش میدهد. بازسازی ساختاری وامها و وام دادن کماکان ادامه خواهد داشت، اما منجر به افزایش سطح تولید نخواهد شد. تحکیم بیشتر بخش شیل آمریکا میتواند انعطافپذیری بلندمدت بخش مذکور را افزایش دهد.
اینکه قیمت نفت تا چه زمانی پایین باقی خواهد ماند، یک عامل تعیینکننده کلیدی در انعطافپذیری تولید نفت آمریکاست. در معنای متعارف اوپک، آمریکا یک تولیدکننده نوسانگیر، به این معنا که بتواند تولید خود را به سرعت کم یا زیاد کند، نخواهد بود. اگر قیمت نفت طی سال ۲۰۱۶ کماکان پایین باقی بماند، افزایش تولید زمان بیشتری به طول خواهد انجامید. بسیاری از مردم هماکنون بیکار شدهاند و تداوم تعدیل بیشتر کارکنان یک واقعیت است. شرکتهای خدماتدهنده بیکار خواهند شد. باوجود اینکه آمریکا یک بازار سیال و منعطف به شمار میرود، حتی پس از افزایش قیمتها نیز بازگشت نیروها به کار زمانبر خواهد بود.
قیمت پایین نفت صنعت شیل آمریکا را نابود نخواهد کرد، ولی ممکن است آن را به خوابی زمستانی فرو ببرد. برای پیشبرد صنعت و کاهش هزینهها، باید بررسیهای بیشتری بر روی سنگ مخزن و پیشرفتهای فناورانه صورت گیرد و این در حالی است که کاهش شدید هزینههای سرمایهای در کوتاهمدت چنین اقداماتی را کاهش خواهد داد.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.