جادوی برجام
آیا اگر برجام تصویب نمیشد، صادرات نفت ایران به صفر میرسید؟
«اگر این دولت میخواست راه گذشته را ادامه دهد، امروز صادرات نفت کشور به صفر میرسید. در حالی که اگر برجام نبود، قدم به قدم حتی یک بشکه نفت را هم نمیتوانستیم صادر کنیم، اما به زودی با یاری خداوند و تلاشهای دولت، به نقطهای خواهیم رسید که حق و سهم حضور ما در بازار بوده است.»۱ این سخنان رئیسجمهور در ۱۶ فروردین امسال، که طی دیدار او با وزیر، مدیر و کارکنان وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات گفته شد، نقطه آغاز بحثهایی دامنهدار درباره تاثیر تحریمها بر صادرات نفت ایران بود که هنوز ادامه دارد؛ چرا که کارشناسان و حتی مقامهای رسمی دولتی، درباره نتیجه ادامه راه گذشته، یعنی روندی که در آن نه از توافق ژنو خبری باشد و نه برجام، اتفاقنظر ندارند. منتقدان گفته رئیسجمهور معتقدند چنان سخنی در خوشبینانهترین حالت، آمیخته با اغراق به نظر میرسد. از جمله این منتقدان، محمدعلی خطیبیطباطبایی، نماینده سابق ایران در اوپک، است که اینگونه به توضیح مساله میپردازد: «آن چیزی که در عمل اتفاق افتاد فروش بیش از یک میلیون بشکه نفت در بدترین شرایط تحریمی بود و نمیتوان با احتمالات، ظن و گمان ادعا کرد که فروش نفت در صورت ادامه آن روند به صفر کاهش پیدا میکرد؛ آنچه آمار و ارقام نشان میدهد در بدترین شرایط تحریم هم فروش نفت به صفر نرسید. طرح مسائلی مانند اینکه اگر تحریم ادامه داشت صادرات صفر میشد، با توجه به اینکه بر اساس آمار و ارقام واقعی نبوده، درست نیست و با حدس و گمان نمیتوان به این مساله پرداخت.»۲ باوجود اهمیت تحلیل رئیسجمهور، به نظر میرسد اگر این تحلیل از سوی فرد دیگری صورت میگرفت تا این اندازه بازتاب نداشت؛ چنانکه نظیر همین سخنان را محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران، ماهها قبل بر زبان آورده و گفته بود: «اگر توافق ژنو یا برنامه جامع اقدام مشترک نبود، ما امروز با صادرات نفت صفر مواجه بودیم. بعضی دوستان فراموش میکنند که فروش نفت ما در سال ۱۳۹۰، ۵ /۲ میلیون بشکه بود و در سال ۱۳۹۲ که دولت تدبیر و امید مسوولیت را بر عهده گرفت، فروش نفت ایران بر اساس آمارهای بینالمللی نزدیک به ۹۰۰ هزار بشکه شد. اگر دوستان معتقدند چنین ادعایی باطل است بروند نگاهکنند که چگونه فروش نفت ما را از ۵ /۲ میلیون بشکه در مدت دو سال به ۹۰۰ هزار بشکه رساندند و همان ابزاری که فروش نفت ایران را به ۹۰۰ هزار بشکه رساند، میتوانست در چند ماه فروش نفت ما را بیشتر کاهش دهد. مخصوصاً در بدو ورود دولت تدبیر و امید به مسوولیت، قانون جدیدی تصویب شده بود که بر اساس آن فروش نفت ایران ظرف یک سال به صفر برسد و این قانون را همان محل ظالمانهای تصویب کرد که قانون قبلی را تصویب کرده بود.»۳
داستان تحریمهای نفتی
جرقه تحریم: در اواخر سال ۱۳۹۰، اتحادیه اروپا و دولت آمریکا گامهای جدی برای تحریم صادرات نفت ایران برداشتند که از نیمه نخست سال ۱۳۹۱ اجرای آن به صورت جدی در دستور کار قرار گرفت. با توجه به وابستگی بسیاری از واردکنندگان نفت و به ویژه کشورهای آسیایی به نفت ایران، معافیتهای موقتی برای واردات نفت از ایران در نظر گرفته و چندین بار تمدید شد. این معافیتها به صورت مشروط به برخی کشورها اجازه میداد به واردات نفت از ایران ادامه دهند. اما در اتحادیه اروپا، نفت ایران با سرعت بیشتری با نفت دیگر کشورها جایگزین شد و واردکنندگان به سمت استفاده از محصولاتی با ویژگی مشابه حرکت کردند. بر اساس گزارشی از اداره اطلاعات انرژی آمریکا۴، واردکنندگان پیشین، نفت ایران را با درجات مشابه نفت کشورهای عربستان سعودی، کویت، نیجریه، آنگولا و عراق جایگزین کردند. بر اساس این گزارش، کشورهای آسیایی، که بیشتر خریدار نفت سنگین ایران بودند، از سال ۲۰۱۱ خرید نفت با درجات مشابه را از عربستان سعودی و کویت در دستور کار قرار دادند. چین، نفت ایران را با نفت عراق و آنگولا جایگزین کرد و دیگر کشورهای آسیایی نفت بیشتری را از نیجریه خریداری کردند. اتحادیه اروپا که بیشتر خریدار نفت سبک ایران بود، واردات از نیجریه و عربستان سعودی را به صورت جدی در پیش گرفت. آفریقای جنوبی نیز به جای ایران از عربستان سعودی، نیجریه و آنگولا نفت وارد کرد. در کنار کشورهای یادشده، پنج مقصد اصلی صادرات نفت ایران یعنی کره جنوبی، هند، چین، ژاپن و ترکیه کماکان بخش قابلتوجی از نفت خود را از ایران وارد میکردند.
سیدحمید حسینی، عضو هیاتمدیره اتحادیه صادرکنندگان فرآوردههای نفت، گاز و پتروشیمی، در گفتوگو با «تجارت فردا» به تشریح فرآیند تحریم و تاثیر آن بر صادرات نفت ایران میپردازد: «وقتی در خرداد سال ۱۳۹۱ ایران با تحریم نفتی و بانک مرکزی از سوی اتحادیه اروپا مواجه شد و صادرات به این اتحادیه از حدود ۴۸۰ هزار بشکه در روز به صفر رسید، برنامهای در دستور کار قرار گرفت که بر اساس آن به بعضی کشورها اجازه دادند واردات نفت ایران را ادامه دهند تا جایگزین پیدا کنند؛ ولی این تعهد وجود داشت که این کشورها هر شش ماه ۱۰ درصد از واردات خود را از مبدأ ایران کاهش دهند. لذا صادرات نفت ایران در حال کاهش بود تا اینکه با توافق ژنو در سال ۱۳۹۲ (اواخر سال ۲۰۱۳ میلادی) این روند متوقف شد. لذا حرف آقای روحانی کاملاً درست است؛ چرا که در صورت تداوم روند قبلی، هر شش ماه ۱۰۰ هزار بشکه از تولید کشور کم میشد و کشورهای واردکننده نیز به این سمت میرفتند که جایگزینی برای نفت ایران پیدا کنند. آن زمان برخی میگفتند پالایشگاههای اروپایی متناسب با نفت ایران طراحی شدهاند و revamp کردن هزینهزا و دشوار است، لذا نخواهند توانست نفت ایران را جایگزین کنند؛ اما شاهد بودیم که توانستند و موفق شدند. در بحث صادرات به کشورهای آسیایی نیز میتوانستند نفت ایران را جایگزین کنند و بعید نبود بعد از دو تا سه سال، صادرات نفت ایران به صفر برسد. مکانیسم طراحیشده برای فشار بر ایران تحت عنوان «تحریمهای هوشمند»، مکانیسمی بود که خودبهخود صادرات نفت را به صفر میرساند؛ هرچند امکان داشت این فرآیند زمانبر باشد. اگر توافق سال ۲۰۱۳ نبود، امروز صادرات ایران قطعاً کمتر از ۵۰۰ هزار بشکه در روز بود. حتی اگر بخش خصوصی در عرصه صادرات نفت فعال بود، باز هم تحریمها صورت میگرفت و فشارها پابرجا بود، اگرچه امکان دور زدن تحریمها بیشتر وجود داشت؛ همانطور که صادرات فرآوردههای نفتی و محصولات پتروشیمی هیچگاه متوقف نشد. البته راهحل بهتر این بود که بخش خصوصی خارجی در پروژههای صنعت نفت ایران فعال بود تا اصلاً ایجاد چنین فشاری میسر نشود. اگر بعد از سال ۱۳۸۴ انعقاد قراردادهای نفتی با شرکتهای خارجی ادامه پیدا میکرد، قطعاً با چنین تحریمی مواجه نمیشدیم.»
تاثیر تحریم بر قیمت نفت: پیش از مطرحشدن تحریمهای نفتی به صورت جدی، بسیاری گمان میکردند که تحریم نفت ایران هزینههای غیرقابل تحملی بر اقتصاد و امنیت کشورهای واردکننده نفت وارد خواهد کرد و در نتیجه ناممکن است. دیماه سال ۱۳۹۰ و تنها چند ماه پیش از شروع تحریمها، رستم قاسمی، وزیر نفت وقت ایران، در گفتوگویی به اخبار تحریم ایران اینگونه واکنش نشان داد: «در اینکه قیمت نفت خیلی افزایش پیدا میکند و بازارهای بینالمللی باید بهای سنگینی را بپردازد تردیدی نیست. شاید نتوان خیلی دقیق پیشبینی کرد اما تحریم نفت ایران قیمت نفت را حداقل بالای ۲۰۰ دلار خواهد برد.»۵ با وجود این، تحریم نفت ایران شوک قیمتی به بازار نفت وارد نکرد. میانگین قیمت سبد نفتی اوپک که در سال ۲۰۱۱ مساوی ۴۶ /۱۰۷ دلار بود، در سال ۲۰۱۲ تنها حدود دو دلار افزایش یافت و به ۴۵ /۱۰۹ دلار رسید. سبد یادشده، که متشکل از قیمت نفت صادراتی ۱۲ کشور عضو سازمان کشورهای صادرکننده نفت است، در سال ۲۰۱۳ میانگین قیمتی برابر با ۸۷ /۱۰۵ دلار داشت. در سال ۲۰۱۴ باوجود تثبیت نسبی صادرات نفت ایران، افت کمسابقه قیمت نفت در بازار جهانی شروع شد و در نتیجه سبد نفتی اوپک با سقوط به کمتر از ۱۰۰ دلار، میانگین سالانه ۲۹ /۹۶ دلار را در هر بشکه ثبت کرد. این میانگین سالانه در حالی ثبت شده که بهای سبد نفتی اوپک در آخرین روز سال ۲۰۱۴ میلادی، تنها ۵۲ دلار در هر بشکه بود. نگاهی به روند قیمت نفت پس از تحریم ایران نشان میدهد با توجه به افزایش تولید نفت از محل منابع غیرمتعارف و به ویژه نفت شیل در آمریکا، و همچنین رشد تولید نفت کشورهایی مثل عربستان و عراق، در کنار رشد کمتر از انتظار تقاضای نفت در بازار جهانی، وضعیت بازار به گونهای بود که خروج ایران از بازار عملاً تاثیر چندانی بر قیمت نفت نداشت.
روزنه آسیا: تاثیر تحریمها بر اقتصاد ایران از دو کانال عمده بود: نخست فروش نفت و دیگری دریافت و انتقال درآمدهای نفتی. آمارهای نشریه mees، که بر اساس اطلاعات واردات کشورها محاسبه شده و با دیگر منابع آماری تطابق قابلقبولی دارد، میتواند تصویری نسبتاً کامل از مقاصد صادرات نفت و میعانات گازی ایران به دست دهد. ایران در سال ۲۰۱۱ روزانه به طور میانگین بیش از ۵ /۲ میلیون بشکه نفت و میعانات گازی صادر کرد که حدود ۶۰۰ هزار بشکه آن به مقصد اتحادیه اروپا بود. پنج کشور آسیایی چین، هند، کره جنوبی، ژاپن و ترکیه مجموعاً روزانه ۶ /۱ میلیون بشکه نفت وارد کردند. آفریقای جنوبی و چند کشور آسیایی دیگر از جمله واردکنندگان نفت ایران در سال مذکور بودند. با آغاز تحریم، در سال ۲۰۱۲ میانگین صادرات نفت ایران به اتحادیه اروپا بیش از ۷۵ درصد و به آفریقای جنوبی بیش از ۵۰ درصد کاهش یافت. همزمان صادرات نفت و میعانات گازی ایران به پنج مقصد اصلی آسیا نیز ۲۵ درصد کاهش پیدا کرد و دیگر مقاصد آسیایی نیز با افت واردات نفت از ایران مواجه شدند. در سال ۲۰۱۳، بیش از ۹۳ درصد از صادرات ۱ /۱ میلیونبشکهای نفت خام و میعانات گازی ایران به پنج مقصد آسیایی بود. در سال ۲۰۱۴، صادرات ایران به ۲ /۱ میلیون بشکه در روز و سهم پنج مقصد اصلی به بیش از ۹۶ درصد رسید. این رقم و نسبت در سال ۲۰۱۵ تغییرات ناچیزی داشت. همانطور که گفته شد، ارقام یادشده تطابق قابلقبولی با دیگر منابع آماری دارند. آمارهای اداره اطلاعات انرژی آمریکا نشان میدهد صادرات نفت و میعانات گازی ایران که در سال ۲۰۱۱ بیش از ۶ /۲ میلیون بشکه در روز بود، طی نخستین سال پس از اجرایی شدن تحریمها، یعنی ۲۰۱۳، به کمتر از ۳ /۱ میلیون بشکه در روز کاهش پیدا کرد و در سال ۲۰۱۴ در نتیجه اجرای توافق ژنو، با رشد ۱۵۰ هزار بشکه در روز، به سطح ۴ /۱ میلیونبشکهای بازگشت.»
گزارشهای تفریغ بودجه منتشره از سوی دیوان محاسبات کشور، روایتی داخلی از صادرات نفت طی دوران تحریم به دست میدهند. بر اساس گزارش تفریغ بودجه سال ۱۳۹۱، ایران در آن سال روزانه ۸ /۲ میلیون بشکه نفت خام و ۴۰۰ هزار بشکه میعانات گازی تولید کرده است. از این ارقام به ترتیب روزانه یک میلیون بشکه نفت خام و ۳۰۰ هزار بشکه میعانات در روز صادر شده است. گزارش تفریغ بودجه سال ۱۳۹۲ نشان میدهد تولید و صادرات روزانه نفت خام ایران در آن سال به ترتیب ۸ /۲ میلیون بشکه و ۹۴۰ هزار بشکه بوده است. ارقام مذکور برای میعانات گازی در همان سال به ترتیب ۴۲۷ هزار بشکه و ۱۷۵ هزار بشکه گزارش شده است. در سال ۱۳۹۳، تولید نفت خام ایران به حدود ۸ /۲ میلیون بشکه در روز و صادرات آن به یک میلیون و ۶۸ هزار بشکه در روز رسید. همزمان تولید میعانات گازی به ۴۶۳ هزار بشکه در روز و صادرات میعانات گازی به ۲۸۷ هزار بشکه در روز افزایش پیدا کرد که در نتیجه افتتاح فازهای جدید پارس جنوبی بود. بررسی گزارشهای تفریغ بودجه از روند تولید و صادرات نفت طی سالهای ۱۳۹۱ تا ۱۳۹۳ نشان میدهد تحریمها بلافاصله بر تولید نفت ایران اثر گذاشت؛ چرا که تولید نفت ایران، که در سال ۱۳۹۰ بیش از ۶ /۳ میلیون بشکه در روز بود، در نخستین سال اجرای تحریمها (۱۳۹۱) به کمتر از سه میلیون بشکه در روز سقوط کرد.
اعلام رسمی سیدمحسن قمصری، مدیر امور بینالملل شرکت ملی نفت ایران، میتواند بهترین برآورد را از تاثیر تحریم بر صادرات نفت ایران به دست دهد. او در پاسخ به «تجارت فردا» میگوید: «در دوران تحریم به طور رسمی و متوسط، صادرات نفت خام ایران پیوسته روزانه حدود یک میلیون بشکه بود.» قمصری که پس از آغاز دوران جدید وزارت نفت زنگنه، مجدداً سمت مدیریت امور بینالملل شرکت نفت را در دست گرفته است، اینگونه به سوالی درباره تلاش کشورهای غربی برای کاهش صادرات نفت ایران به صفر پاسخ میدهد: «احساسی مبنی بر اینکه غربیها درصدد کاهش صادرات نفت ایران به صفر بودهاند، نداریم بلکه آنها بیشتر در فکر ایجاد محدودیت برای ما بودهاند.»
الهام حسنزاده، مدیر شرکت مشاوره نفت و گاز Energy Pioneers، در گفتوگو با «تجارت فردا» اینگونه به تحلیل روند افت تولید نفت ایران، قبل و بعد از تحریم، میپردازد: «حتی پیش از تحریمها نیز اقدامات صورتگرفته در داخل برای افزایش تولید کافی نبود. بر اساس آمارهای داخلی، IEA و EIA، نرخ متوسط افت طبیعی تولید در مخازن نفت ایران شش تا هشت درصد است و پیش از شروع تحریمها افت تولید در میادین نفتی ایران شروع شده بود. تداوم آن روند میتوانست ادامه حضور ایران را در بازار نفت دچار مخاطره کند و ممکن بود زمانی برسد که تولید نفت تنها برای مصرف داخلی کفایت کند و نفتی برای صادرات باقی نماند. شاید در بخش گاز شرکتهای ایرانی توانستند با هزینه و زمان بیشتر پروژهها را به سرانجام برسانند، اما در نفت اینگونه نبود و شرکتهای خصوصی و شبهدولتی به دلیل عدم دسترسی به تکنولوژی و منابع مالی مورد نیاز با شکست مواجه شدند. سیاستهای مبتنی بر تقابل با جهان، که در نهایت به تحریم منجر شد، به کاهش تولید نفت ایران انجامید و ادامه آن میتوانست حتی همان یک میلیون بشکه نفت صادراتی ایران را به صفر برساند؛ چرا که دو برابر آن میزان در بازار مازاد عرضه وجود دارد و جای نفت ایران میتوانست به سادگی پُر شود. اگرچه گفته میشد نفتی که عیناً مشخصات مشابه نفت ایران را داشته باشد وجود ندارد و البته این حرف هم درست بود، ولی مشابه آن وجود دارد و با انجام تغییرات فنی در پالایشگاهها میتوان از نفت کشورهای دیگر استفاده کرد. اگر توافق ژنو و برجام نبود، صادرات نفت ایران با چشمانداز خوبی مواجه نبود. حتی کشورهای آسیایی مثل بزرگترین خریداران نفت ایران یعنی چین و هند در صورت تداوم آن وضعیت، قطعاً نفت ایران را جایگزین میکردند یا با شرایط قراردادی نامناسب مثل درخواست تخفیف یا پرداخت پول نفت با ارزی به جز دلار و یورو واردات نفت را در سطح اندکی ادامه میدادند. سوال اصلی این بود که چرا باید شرایط به جایی میرسید که برای فروش نفت، مجبور به دریافت روپیه و یوآن یا تهاتر نفت با کالاهای بیکیفیت هند و چین میشدیم؟»
آمریکا بدون نفت ایران: به منظور بررسی و کنترل تاثیر تحریم نفت ایران بر امنیت انرژی ایالات متحده آمریکا، اداره اطلاعات انرژی آمریکا موظف شد هر ۶۰ روز گزارشی با عنوان «دسترسپذیری و قیمت نفت و فرآوردههای نفتی تولیدشده در کشورهایی به جز ایران» به کنگره ارائه دهد. برای تهیه گزارش مذکور، مشاوره نزدیکی با دپارتمانهای خزانهداری و دولت آمریکا صورت میگیرد. نخستین نسخه از گزارش یادشده در فوریه سال ۲۰۱۲ و متعاقباً گزارشهای بعدی در ماههای زوج هر سال منتشر میشود. بر اساس نسخه فوریه ۲۰۱۲ گزارش یادشده، تولید کل سوختهای مایع ایران در ژانویه ۲۰۱۲ معادل ۱ /۴ میلیون بشکه در روز بوده است. درست یک سال بعد این رقم به ۴ /۳ میلیون بشکه در روز کاهش یافت. طی تمامی دوران بعد از آن یعنی در سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۵، کل تولید سوختهای مایع ایران در محدوده ۳ /۳ تا ۵ /۳ میلیون بشکه در روز متغیر بود و آخرین گزارش ماهانه منتشره در فوریه نیز رقم ۵ /۳ میلیون بشکه در روز را نشان میدهد. در یک نگاه گذرا ممکن است به نظر رسد که حتی اگر توافق ژنو بر افزایش تولید نفت ایران بیاثر بود، اجرای برجام و افزایش صادرات نفت باید بر میزان تولید و در نتیجه آمار تولید سوختهای مایع ایران نمایان شود. گزارش اداره اطلاعات انرژی اینگونه به موضوع مذکور میپردازد: «برداشته شدن تحریمهای مرتبط با انرژی هستهای به افزایش تولید و صادرات نفت ایران منجر خواهد شد، اگرچه هیچ اطمینانی درباره سرعت این افزایش وجود ندارد. به احتمال بسیار زیاد، افزایش اولیه صادرات نفت ایران در پساتحریم از ذخایر صورتگرفته خواهد بود و افزایش تولید پس از آن روی خواهد داد که بخشی از ذخایر خالی شدند.»۶
تهیه این گزارش ادواری درباره امنیت تامین نفت از کشورهایی به جز ایران، میتواند نشاندهنده برنامهریزی صورتگرفته از سوی سیاستگذاران آمریکایی برای مدیریت دقیق تبعات تحریم نفت ایران؛ به ویژه پس از خروج کامل ایران از بازار جهانی نفت باشد. غلامحسین حسنتاش، تحلیلگر ارشد بازار نفت و عضو هیات علمی موسسه مطالعات بینالمللی انرژی، در این خصوص به «تجارت فردا» میگوید: «به وضوح هدف از این گزارش این بود که فشار بر روی صادرات نفت ایران را به گونهای تنظیم کنند که بازار نفت هم دچار کمبود و مشکل نشود و قیمتها بیش از حد زیاد نشود. این گزارش نشان میداد که آخرین وضعیت بازار چیست و بازار جهانی نفت بدون ایران چقدر کمبود دارد و آمریکاییها متناسب با آن در قالب تحریمها، صادرات نفت ایران را در حدی تنظیم میکردند که بازار دچار کمبود نشود و هرچقدر شرایط بازار اجازه میداد فشار را بر روی صادرات ایران بیشتر میکردند. از اواسط سال ۱۳۹۳ بازار جهانی نفت با اضافه عرضه روبهرو شد. من در مقالهای که بر روی وبلاگم موجود است و در آذرماه ۹۲ نوشته شده است، پیشبینی کرده بودم که در سال ۱۳۹۳ بازار با مازاد عرضه روبهرو میشود و فشار بر ایران بیشتر میشود. مازاد عرضه بازار در سال ۱۳۹۴ به حدود دو میلیون بشکه در روز هم رسید یعنی حدود دو برابر صادرات باقیمانده ایران مازاد عرضه وجود داشت. لذا روشن است که اگر همان روند تحریمها ادامه یافته بود و مذاکرات برجام و تلاشهای دولت نبود، زمینه فراهم بود که صادرات نفت ایران را حتی تا حد صفر کردن آن تحت فشار قرار دهند.»
کرسی از دست رفته: کاهش صادرات نفت ایران، با توجه به محدودیت طبیعی ذخیرهسازی نفت، به سرعت موجب کاهش تولید نفت نیز شد. تولید نفت خام ایران، که بر اساس آمارهای اوپک به نقل از منابع ثانویه پیش از تحریمها در سال ۲۰۱۱ روزانه ۶ /۳ میلیون بشکه بود، در سال ۲۰۱۲ به زیر سه میلیون بشکه در روز سقوط کرد. ایران در سال ۲۰۱۳ روزانه کمتر از ۷ /۲ میلیون بشکه نفت تولید کرد و از سال ۲۰۱۴ با اجرایی شدن توافق ژنو بود که این روند متوقف شد و تولید نفت ایران به بیش از ۷ /۲ میلیون بشکه در روز افزایش یافت. تولید نفت ایران در سال ۲۰۱۵ بالغ بر ۸ /۲ میلیون بشکه در روز بود. در سالهایی که تولید نفت ایران و متناسب با آن قدرت چانهزنی کشور در دیپلماسی نفتی رو به تنزل بود، کشورهایی همچون عربستان و عراق از فرصت بهرهمند شدند. عراق تولید نفت خود را، که در سال ۲۰۱۱ کمتر از ۷ /۲ میلیون بشکه در روز بود، در سال ۲۰۱۲ به مرز سه میلیون بشکه در روز رساند و در سال ۲۰۱۳ به طور میانگین، روزانه کمی بیش از سه میلیون بشکه نفت تولید کرد. رشد تولید نفت عراق در سالهای بعد نیز ادامه داشت و این کشور که در سال ۲۰۱۴ روزانه کمتر از ۳ /۳ میلیون بشکه نفت تولید میکرد، در سال ۲۰۱۵ به رکورد ۹ /۳ میلیون بشکه دست یافت؛ رقمی بیش از تولید فعلی نفت ایران و تقریباً معادل برآوردهایی که از ظرفیت تولید نفت ایران صورت میگیرد. با ذخایر نفتی نزدیک به ذخایر نفتی ایران، و صادراتی بیش از کشورمان، اکنون میتوان عراق را کشوری دانست که سالهاست بر کرسی ایران در اوپک تکیه زده است و با وجود این، روابط بسیار خوبی با همسایه قدیمی خود دارد. عربستان نیز همچون عراق طی سالهای اخیر تولید نفت ایران را افزایش داده و از حدود ۲ /۹ میلیون بشکه در روز در سال ۲۰۱۱، به بیش از ۱ /۱۰ میلیون بشکه در روز رسانده است.
نگاهی به سهم ایران از تولید نفت اوپک میتواند جلوه بهتری از افت جایگاه ایران در این سازمان به دست دهد. در سال ۲۰۱۱ و بر اساس گزارش منابع ثانویه، کل تولید نفت اعضای اوپک (با احتساب عراق) حدود ۸ /۲۹ میلیون بشکه در روز و سهم ایران ۲ /۱۲ درصد بوده است. در سال ۲۰۱۲ با کاهش تولید نفت ایران و افزایش تولید اوپک به ۱ /۳۱ میلیون بشکه در روز، این سهم به ۵ /۹ درصد کاهش یافت. در سال ۲۰۱۳ باوجود کاهش تولید نفت اوپک، سهم ایران به ۸ /۸ درصد تنزل پیدا کرد. این روند نزولی در سال ۲۰۱۴ متوقف شد و سهم ایران به ۹ درصد رسید. یک سال بعد یعنی در سال ۲۰۱۵، باوجود رشد تولید نفت ایران، سهم این کشور از کل تولید نفت اوپک با اندکی کاهش به ۹ /۸ درصد تنزل پیدا کرد که در نتیجه رشد قابلتوجه تولید نفت عربستان و عراق بوده است. در فوریه امسال، سهم ایران از کل تولید نفت اوپک باوجود افزایش تولید نفت این سازمان به بیش از ۲ /۳۲ میلیون بشکه در روز، به ۷ /۹ درصد افزایش یافت. پیشبینی میشود در ماههای آتی این روند ادامه پیدا کند، اگرچه راه بسیار دشواری در پیش است.
پس از برجام
جدال امید و نومیدی: اگر یک سال پیش این سوال مطرح میشد که در صورت لغو تحریمها، بازگشت ایران به بازار نفت چقدر زمان نیاز خواهد داشت، اغلب تحلیلگران یا لااقل اکثریت تحلیلگران غیرایرانی، از حداقل یک تا دو سال زمان سخن میگفتند. فرض اولیه اغلب تحلیلها در آن زمان، فرسودگی تاسیسات نفتی و مشکلات فنی چاهها در نتیجه کاهش سرمایهگذاری و کاهش تولید در نتیجه تحریمها بود. پل استیونس، تحلیلگر شناختهشده مسائل بینالمللی نفت، در گزارشی که درست یک سال قبل از سوی انستیتوی امور بینالمللی «چتم هاوس» منتشر شد اینگونه از راه دشوار بازگشت ایران به بازار نفت سخن میگوید: «حتی اگر این اتفاق روی دهد که تحریمها به سرعت لغو شوند، زمان قابل توجهی به طول خواهد انجامید تا ظرفیت تولید شروع به افزایش کند. قطعاً نمیتوان انتظار هیچ چیز مهمی را پیش از سال ۲۰۱۶ داشت، و اکنون اثبات شده که ادعای زنگنه پس از اجلاس دسامبر ۲۰۱۳ اوپک مبنی بر اینکه ایران یک سال بعد به تولید چهار میلیون بشکه در روز بازخواهد گشت، به شکل نومیدکنندهای خوشبینانه بوده است. اغلب ناظران معتقدند رقم ۳ تا ۵ /۳ میلیون بشکه در روز طی مدت یک سال پس از رفع تحریمها، هدف واقعبینانهتری است؛ البته اگر زمان بیشتری به طول نینجامد. ایران باید تلاش کند بازارهایی را که طی دوران تحریم از دست داده، بازیابد. این حداقل شامل ارائه تخفیفهای بسیار سنگین قیمتی خواهد بود.»۷ نگاهی به ادعای مورد اشاره در گزارش مذکور نشان میدهد که بیژن زنگنه، وزیر نفت، افزایش تولید نفت را به چهار میلیون بشکه در نفت با شرایط روشنی مطرح کرده بود که هیچ یک محقق نشدند: «این افزایش به چند مساله مختلف بستگی دارد که مهمترین آن سیاسی است. ما به لحاظ تکنیکی مشکلی برای افزایش تولید و صادرات نداریم. میتوانیم ظرفیت تولید خود را به سطح چهار میلیون بشکه بازگردانیم.»۸ شرط حل سیاسی مساله، هیچگاه میسر نشد و دستیابی به توافقی که تمامی محدودیتها را بر صادرات نفت ایران لغو کند، دو سال دیگر به طول انجامید.
گزارش اخیر اکونومیست درباره اقتصاد ایران، اینگونه به موضوع بازگشت ایران به بازار نفت میپردازد: «ایران اعلام کرده اکنون پس از لغو تحریمها، به تولید نفت خود ۵۰۰ هزار بشکه در روز میافزاید و خوشبینانهتر از آن، گفته است که شش ماه پس از آن ۶۰۰ هزار بشکه دیگر به تولید نفت اضافه خواهد کرد. به هر حال، در شرایطی که عرضه کافی به بازار صورت گرفته و پیشبینی رشد نهچندان قابل توجه مورد انتظار در سال جاری، شرایط جهانی برای تلاشهای ایران در راستای باز پس گرفتن سهم بازار، به هیچوجه ایدهآل نیست. با در نظر گرفتن این مورد، ایران احتمالاً قیمتهایی را پیشنهاد میدهد که با دیگر فروشندگان قابل رقابت باشد و همزمان از روشهایی مثل سوآپ محصولات نفتی با نفت خام و مهلت پرداخت به منظور تشویق فروش بیشتر استفاده خواهد کرد. اشباع بازار توسط ایران با هر نرخی، دور از انتظار است و همچنین بعید به نظر میرسد این کشور بدون ضرورت به تداوم دوره کاهش قیمت دامن بزند. لذا تقریباً با اطمینان میتوان گفت فرآیند افزایش تولید نفت ایران تدریجی است.»۹
درست در همان زمانی که برآوردهایی درباره ناتوانی ایران در بازگشت سریع به بازار صورت میگرفت، کارشناسانی بودند که میگفتند توان تولید چاههای نفت ایران بیش از آن چیزی است که معمولاً در بررسیهای غیرایرانی عنوان میشود. به تدریج اعلام برخی مسوولان رسمی کشور نیز به این اظهارنظرهای کارشناسان اضافه شد و از جمله در اظهارنظری کمسابقه، بیژن عالیپور، مدیرعامل شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب، اعلام کرد ظرفیت تولید و صادرات نفت ایران طی سه روز میتواند به سطح قبل از تحریمها بازگردد.۱۰ متعاقب این اظهارنظر رسمی، نورالدین موسی، کارشناس فنی باسابقهای که از قضا به عنوان منتقد بسیاری از برنامههای بیژن زنگنه شناخته میشود، اینگونه به توضیح ماجرا پرداخت: «اگر ما تولید خود را روی تنها تعدادی از مخازن چاهها متمرکز میکردیم و سایر مخازن و چاهها را غیرفعال میگذاشتیم بازگشت در چنین زمانی به هیچ عنوان امکانپذیر نبود اما با توجه به اینکه شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب و مدیریت فنی این شرکت دوران پساتحریم را پیشبینی کرده بود از همه چاههای خود به طور متناوب تولید میکرد. ۸۵ تا ۹۰ درصد از میزان کاهش تولید تکلیفی شرکت بلافاصله پس از لغو تحریمها بازخواهد گشت و ۱۵ تا ۲۰ درصد باقیمانده نیز در کمتر از سه ماه و بعد از پایان overhaul کارخانهها و بازگشت آنها به مدار بازخواهد گشت.»۱۱
چشمانداز رشد: احتمالاً بهترین شیوه داوری درباره اظهارنظرهای خوشبینانه و بدبینانه یادشده، مراجعه به آمارهاست. آمارهای اوپک به نقل از منابع ثانویه نشان میدهد تولید نفت ایران طی ماههای اخیر روند صعودی داشته و از دو میلیون و ۸۸۷ هزار بشکه در روز در دسامبر ۲۰۱۵، به سه میلیون و ۱۳۲ هزار بشکه در روز در فوریه امسال رسیده است؛ یعنی رشدی ۲۵۰ هزاربشکهای طی دو ماه. این روند طی ماههای پیشرو میتواند با سرعت ادامه یابد؛ زیرا همانطور که در گزارش چتم هاوس نیز اشاره شده است، به دلیل ذخیره شدن میعانات گازی در نفتکشها طی دوران تحریم، ابتدا باید این ذخایر به فروش برسند و بعد تولید نفت افزایش یابد. سیدحمید حسینی درباره رشد صادرات نفت ایران پس از اجرای برجام میگوید: «قرار بود در اسفند صادرات نفت افزایش پیدا کند که به دلایلی از جمله حملونقل و قیمت اینگونه نشد؛ اما در فروردین صادرات رشد کرد و به طور میانگین طی این دو ماه روزانه ۷ /۱ میلیون بشکه نفت صادر شده است. بر اساس اعلام اخیر مدیر امور بینالملل شرکت ملی نفت ایران، ۳۵ درصد نفت ایران به اروپا صادر میشود که این مربوط به همان محمولههایی است که بخشی از آن قرار بود در اسفند صادر شود و تمامی آن به فروردین منتقل شد. من همواره نظرم این بود که میتوانیم با استفاده از ابزارهای قیمتی یا تهاتر، به سرعت به بازار نفت برگردیم.» حسینی همچنین درباره خبر بلومبرگ مبنی بر ارائه تخفیف به خریداران میگوید: «در بازار نفت، قیمتهای فروش رسمی (Official Selling Price) وجود دارد. معمولاً ابتدا عربستان، بعد ایران و سپس عراق قیمتهای OSP خود را اعلام میکنند. معمولاً این قیمتها با یکدیگر همخوانی دارند. به نظر میرسد خبر اخیر بلومبرگ درست نباشد؛ چنانکه از سوی مدیریت امور بینالملل شرکت ملی نفت ایران هم تکذیب شده است. قیمت نفت خام سبک ایران، جای مانور چندانی ندارد و تخفیف لازم نیز در نفت خام سنگین دیده شده است؛ لذا نیازی به ارائه تخفیف بیشتر وجود ندارد؛ به ویژه در شرایط فعلی بازار که بسیاری از مشتریان برای بازگشت به بازار ایران، هم برخی فرآوردههای نفتی را با قیمت بالاتر خریداری کردهاند و هم بنزین را با قیمتی پایینتر به ایران فروختهاند. این اتفاق در نفت خام هم میافتد و برخی از مشتریان برای تثبیت حضور خود در بازار ایران، نفت را به قیمتی خریداری میکنند که اصلاً هیچ تخفیفی روی آن در نظر گرفته نشده است. برای پالایشگاههای نفت، مهم این است که یک منبع دائمی و طولانیمدت برای تامین نفت خام خود داشته باشند. مدیریت امور بینالملل شرکت ملی نفت ایران هماکنون برای صادرات نفت به بازارهای ترکیه، اسپانیا، یونان و ایتالیا هیچگونه مذاکرهای را برای تخفیف نمیپذیرد و این یعنی حتی در برخی از کشورهای اروپایی هم ایران دست بالا را در معامله دارد.» الهام حسنزاده درباره افزایش تولید نفت طی دوران پس از تحریم میگوید: «میانگین افزایش صادرات نفت ایران در ماههای اخیر بعد از لغو تحریمها حدود ۲۵۰ تا ۳۰۰ هزار بشکه در روز بوده است که البته همین رشد هم یک عملکرد فوقالعاده دستگاه نفت کشور را نشان میدهد، چرا که بازار با مازاد عرضه روبهرو است، قیمتها در سطح پایینی قرار دارد و خریداران نفت ایران در اروپا نیز با کارشکنیهای عربستان و متحدانش برای دسترسی ایران به مخازن نفتی در مسیر صادرات به اروپا مواجه هستند و از همه مهمتر مشکلات بانکی که هنوز به طور کامل رفع نشده است. با وجود این چالشها ایران میتواند به صورت پایدار، تا ماه سپتامبر حدود ۸۰۰ هزار بشکه در روز به رقم صادرات نفت خود در پساتحریم اضافه کند.»
همزمان با بازگشت ایران به سطح پیش از تحریمها، افزایش تولید نفت از میادین جدیداً توسعهیافته غرب کارون شامل یادآوران، یاران جنوبی و آزادگان شمالی میتواند رشد بیشتری را برای کل عرضه نفت ایران رقم بزند. در میدان یادآوران، تولید نفت در سال گذشته به ۵۵ هزار بشکه در روز رسید و امسال بهرهبرداری از آن با ظرفیت ۸۵ هزار بشکه در روز صورت خواهد گرفت. میدان نفتی یاران جنوبی نیز قرار است امسال روزانه ۳۰ هزار بشکه نفت تولید کند. تولید روزانه ۷۵ هزار بشکه نفت از میدان آزادگان شمالی را نیز باید به این لیست افزود. علاوه بر تولید نفتخام، تولید میعانات گازی در پارس جنوبی با رشد مواجه بوده که با چشمانداز فعلی توسعه این میدان، در سال ۱۳۹۶ به بیش از ۸۵۰ هزار بشکه در روز خواهد رسید. البته تمامی این رقم صرف صادرات نخواهد شد و بخشی از آن به مصرف پتروشیمیها و پالایشگاههای داخلی خواهد رسید. سیدمحسن قمصری آخرین آمار صادرات نفت ایران را اینگونه اعلام میکند: «حجم صادرات نفت خام و میعانات گازی ایران هماکنون بیش از دو میلیون بشکه در روز است. برنامه ما صادرات دو میلیون بشکه در روز است که کمتر از ۵۰۰ هزار بشکه آن به مقصد کشورهای غربی خواهد بود.»
باوجود خوشبینی به رشد تولید تا سطح پیش از تحریمها، این رقم با رکورد تولید نفت ایران پیش از تحریم فاصله دارد. بر اساس گزارشهای بانک مرکزی، تولید نفت ایران حتی طی دوران پیش از تحریم نیز روند نزولی داشته و از ۱ /۴ میلیون بشکه در روز در سال ۱۳۸۴، به ۶ /۳ میلیون بشکه در روز در سال ۱۳۹۰ رسیده است. این افت تولید طی دوران تحریم تشدید شده و در نتیجه به نظر میرسد حتی اگر بتوان (بدون در نظر گرفتن تولید از میادین جدید) به ارقام پیش از تحریم بازگشت، دستیابی به رکورد میانگین تولید سالانه ۱ /۴ میلیون بشکه در روز (که در برخی ماهها حدود ۲ /۴ میلیون بشکه در روز بوده است) زمانبر خواهد بود. به عبارت دیگر، بدون در نظر گرفتن میادینی که اخیراً توسعه یافتهاند، تولید نفت ایران احتمالاً مرز چهار میلیون بشکه در روز را درنمینوردد. غلامحسین حسنتاش در این باره میگوید: «طی دو دولت نهم و دهم بیتوجهی زیادی به صنعت نفت شده و این بیتوجهی در کنار تحریمها موجب شده تاسیسات و تجهیزات در واحدهای بهرهبرداری دچار فرسودگی و مشکل شوند. لذا فکر میکنم دستیابی کامل به حدود آخرین رکورد قبلی تولید نفتخام چند سالی طول بکشد، اما در مورد صادرات نفتخام با وجود افزایش تولید گاز طبیعی و بهرهبرداری از فازهای جدید پارس جنوبی و جایگزینی گاز به جای فرآوردههای نفتی در مصارف داخلی و نیز در صورت به بهرهبرداری رسیدن پالایشگاههای میعانات گازی مانند ستاره خلیج فارس ممکن است زودتر بتوانیم به رکوردهای قبلی صادراتی برسیم.» حسنزاده نیز همچون حسنتاش، با تردید به رشد تولید نفت ایران در سالهای آتی مینگرد: «وضعیت فعلی نفت ایران با کارشکنیهای مغرضانهای که صورت میگیرد نگرانکننده است. شرکتهای بزرگ نفتی تحولات ایران را به دقت دنبال میکنند و به شدت از سیاستزدگی در این صنعت ابراز نگرانی میکنند چرا که این موضوع را ریسکی برای سرمایهگذاری خود قلمداد کرده و در شرایط نامناسب قیمتهای فعلی نفتی اولویت را به سرمایهگذاری در بازارهایی قرار میدهند که به دور از ریسکهای سیاسی و اقتصادی سرمایهگذاری باشد. با این شرایط شاید بازگشت نفت ایران به شرایط عادی دو تا سه سال به طول بینجامد. باوجود اینکه ایران تا جایی که میتواند باید ظرفیت تولید نفت خود را افزایش دهد و این نیازمند سرمایه و دانش فنی و مدیریتی شرکتهای بینالمللی است، متاسفانه به نظر میرسد آنها نگاه چندان خوشبینانهای به شرایط سیاسی حاکم بر صنعت نفت ایران ندارند. با این وضعیت رسیدن به چشمانداز تولید ۷ /۵ میلیون بشکه در نفت نیز چندان آسان به نظر نمیرسد.»
نه به فریز: دو سال قبل و با آغاز روند نزولی قیمت نفت، همه نگاهها به سازمان کشورهای صادرکننده نفت بود تا با کاهش تولید، به ثبات قیمتها کمک کنند. تصمیمگیری در اوپک بر اساس اجماع صورت میگیرد و همین باعث شد نشستهای پیاپی اوپک از آن زمان تاکنون بدون تصمیمگیری درباره کاهش سقف تولید به پایان رسد. اصلیترین مخالفان کاهش سقف تولید، عربستان و دیگر کشورهای عربی همپیمان با آن بودهاند که در مقابل اکثریتی موافق، از اولویت حفظ سهم بازار بر حداکثر کردن درآمدهای نفتی طی کوتاهمدت، تاثیر قریبالوقوع افت قیمت نفت بر کاهش تولید نفت شیل آمریکا و عدم همراهی تولیدکنندگان خارج از اوپک با تولیدکنندگان این سازمان میگفتند. با وجود این تحلیلها و کاهش سریع تعداد دکلهای نفتی آمریکا در نتیجه افت قیمت نفت، سقوط نفت ادامه پیدا کرد؛ چرا که باوجود کاهش شدید حفاریهای چاههای جدید، تولید نفت آمریکا با سرعتی کمتر روند نزولی را در پیش گرفت. توضیح چرایی این پدیده چندان پیچیده نیست: نرخ افت تولید (Decline) در مخازن نفت شیل بسیار بالاست و در نتیجه همواره انجام حفاریهای جدید ضرورت دارد. کاهش قیمت نفت، سودآوری پروژههای جدید را تحت تاثیر قرار میدهد و در نتیجه حفاریهای جدید متوقف میشوند. اما تولید از چاههای موجود کماکان طی دوران افت قیمتها ادامه مییابد؛ چرا که باوجود غیراقتصادی بودن شروع پروژههای جدید، هنوز در بسیاری از چاهها، هزینه عملیاتی (Operational Expenditure) کمتر از درآمد حاصل از فروش نفت است و در نتیجه تداوم تولید میتواند منجر به کاهش زیان کل شود.
سقوط نفت آنقدر ادامه یافت که قیمت سبد نفتی اوپک به کانال ۲۰دلاری سقوط و پس از آن رشد مختصری را تجربه کرد؛ چنانکه بهای سبد نفتی اوپک در زمان نگارش این گزارش بیش از ۳۰ دلار است. اکنون عربستان، همپیمانان آن در اوپک و حتی تولیدکنندگان خارج از اوپک نیز همچون ایران با کاهش درآمدهای نفتی دست و پنجه نرم میکردند. اگر روزگاری وزیر انرژی ونزوئلا از لزوم برگزاری نشست اضطراری اوپک سخن میگفت و برای راضی کردن اعضای این سازمان یا دریافت کمکهای مالی کشورها به سراسر جهان سفر میکرد، اکنون وزیر انرژی قطر به تهران میآید تا با سه عضو دیگر اوپک رایزنی کند، عربستان و روسیه به قطر میآیند تا پشت درهای بسته و دور یک میز با دو کشور دیگر به توافقی در زمینه تثبیت تولید (مشروط به همراهی دیگر تولیدکنندگان نفت) دست پیدا کنند و در نهایت همه به این جمعبندی میرسند تا طی نشستی تاریخی در دوحه، به راهحلی مشترک برای معضل نفت بیندیشند. این نشست، در زمانی برگزار میشود که شماره حاضر تجارت فردا روی دکههاست و نتیجه آن، به سرعت قیمت نفت را تحتتاثیر قرار خواهد داد. موضع ایران در مقابل تصمیم کشورها برای فریز نفتی، نسبتاً قاطعانه و بدون تغییر در مقایسه با موضع یک یا دو سال قبل بوده است. وزیر نفت همچون گذشته بر حق ایران برای رسیدن به تولید پیش از تحریم تاکید داشته است. او در نشست خبری پس از نشست چهارجانبه تهران در روزهای پایانی بهمن سال ۱۳۹۴، هیچ اقدامی را از سوی ایران نپذیرفت و به اظهاراتی در تایید همکاری تولیدکنندگان نفت عضو و غیرعضو اوپک بسنده کرد: «ایران از هر اقدامی به منظور تثبیت شرایط بازار و بهبود قیمت نفت خام حمایت میکند. تصمیمی که گرفته شد برای اینکه اعضای اوپک و غیراوپک سقف تولید خود را به منظور تثبیت بازار و بهبود قیمتها به نفع مصرفکننده و تولیدکننده، نگه دارند، مورد حمایت ما نیز هست.»۱۲ کمتر از یک هفته بعد از این اظهارات، زنگنه در همایش تبیین برنامه ششم توسعه سخنانی گفت که اگرچه توسط بسیاری از خبرگزاریها پوشش داده نشد، در تطابق کامل با موضعگیریهای پیشین او و احتمالاً بیانگر موضع فعلی وزارت نفت ایران است: «این شبیه جوک است که به ما میگویند ما تولیدمان را بالای ۱۰ میلیون بشکه در روز فریز میکنیم و شما هم در یک میلیون بشکه فریز کنید.»۱۳ این سخن زنگنه البته دور از واقعیت بازار نیست. در شرایطی که کاهش صادرات نفت ایران با افزایش صادرات توسط دیگر تولیدکنندگان نفت جبران شد، میتوان انتظار داشت پیوستن ایران به طرح فریز نفتی پس از بازگشت به تولید پیش از تحریمها باشد و نه اکنون.
پینوشتها:
۱- خبر ۹۲۷۶۷ پایگاه اطلاعرسانی ریاستجمهوری
۲- خبر ۶۹۷۹۷۷ سایت دانا
۳- خبر ۲۴۹۷۵۲ شانا
۴- خبر شماره ۲۱۷۹۲ اداره اطلاعات انرژی
۵- شماره ۱۳ دوره جدید هفتهنامه آسمان
۶- The Availability and Price of Petroleum and Petroleum Products Produced in Countries Other Than Iran, EIA, February 2016
۷- Prospects for Iran’s Oil and Gas Sector, Chatham House, Paul Stevens, March 2015
۸- خبر ۲۱۰۱۴۸ شانا
۹- All that glitters (Assessing opportunities and risks in post-sanctions Iran), Economist Intelligence Unit, 2016
۱۰- خبر ۲۸۶۱۸۱۹ مهر
۱۱- خبر ۹۴۰۵۱۲۰۶۲۸۷ ایسنا
۱۲- خبر ۲۵۵۳۹۳ شانا
۱۳- خبر ۱۰۰۹۵۴۰ تسنیم
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.