بازگشت به پایتخت نفت خاورمیانه
غولهای نفتی به ایران بازمیگردند؟
وقتی هواپیمای حامل رئیسجمهور به مقصد نیویورک بدون حضور «بیژن زنگنه» از زمین بلند شد، بسیاری از آنان که با آمدن شیخالوزرا رویای مذاکره با شرکتهای بینالمللی نفت و حضور دوباره آنها را در سر میپروراندند، امید خود را برباد رفته دیدند. چه در خیال آنها، حضور زنگنه به همراه روحانی در نیویورک، دوباره درهای صنعت نفت ایران را به روی غولهای نفتی میگشود و اکنون با لغو سفر زنگنه در دقیقه ۹۰، دیگر اینگونه نبود. برای کسانی که سالیان نهچندان دور عسلویه، روزهای پررفتوآمد نفتکشها در خارک و تولید چندمیلیون بشکهای نفت در میادین خوزستان را به یاد داشتند، نرفتن زنگنه به نیویورک پایانی بود بر رویای وزارت نفتی که قرار بود «وزارت خارجه دوم» باشد. بیژن زنگنه به دلیلی که هنوز هم بهطور دقیق مشخص نشده است، «تهران» را به «نیویورک» ترجیح داد؛ اما این پایان کار نبود. این روزها میتوان حدس زد این «نرفتن»، با اخبار کمسابقهای که از تهران، لندن و واشنگتن به صورت همزمان شنیده میشود مرتبط است. اخباری که سرفصل همه آنها یک عبارت مشترک است: بازگشت غولهای نفتی اروپایی و آمریکایی به ایران. خلاصه همه تحرکات و برنامههای بیژن زنگنه در روزهای قبل و بعد از نرفتن به نیویورک، از بازگشت حسین کاظمپوراردبیلی به نمایندگی ایران در اوپک تا تشکیل کمیته ۹ نفره بازنگری در قراردادهای نفتی به ریاست سیدمهدی حسینی و از دیدار با لئونید بوخانفکسی، دبیرکل مجمع کشورهای صادرکننده گاز، گرفته تا معرفی محمدحسین عادلی به عنوان کاندیدای ایران برای دبیرکلی مجمع کشورهای صادرکننده گاز را میتوان در جملهای دید که منصور معظمی، یکشنبه هفته قبل در گفتوگو با یکی از خبرگزاریهای داخلی اعلام کرد: «مذاکرات با شرکتهای بزرگ نفت و گاز جهان آغاز شده است.» جملهای که مشابه آن در لندن هم به کرات شنیده شد؛ جایی که کریستف دو مارژری، مدیرعامل توتال، در کنفرانس «نفت و پول» از امید به بازگشت و لغو تحریمها و بازی «برد-برد» با ایران گفت و پیتر ووسر، مدیرعامل شرکت شل، توسعه منابع نفت و گاز ایران را «حیاتی» میشمرد. علاوه بر لندن، از واشنگتن هم صدای بازگشت به گوش میرسد. خبرگزاری رویترز گزارش داده است شرکتهای نفتی آمریکایی که برای مذاکره با زنگنه در نیویورک برنامه ریخته بودند، اکنون قصد دارند برای حضور و سرمایهگذاری مجدد، با مدیران نفتی ایرانی دیدار کنند. این شرکتها در تمامی سالهای بعد از انقلاب، بازی حضور در ایران را به شرکتهای اروپایی و حتی آسیایی باختهاند و اگر امروز تابوی «مذاکرات سیاسی» شکسته میشود، چرا مذاکرات «نفتی» که در آنها چنین ممنوعیتهایی هم وجود نداشت و مانع اصلی فقط «تحریم» بود، اینگونه نباشد؟ از یکسو سرپرست معاونت بینالملل وزارت نفت ایران میگوید این وزارت مشکلی با شرکتهای نفتی آمریکایی ندارد و از سوی دیگر رویترز خبر میدهد مدیر ارشد یک شرکت نفتی آمریکایی (که مطابق روال معمول و در نتیجه تحریمها نمیخواهد نامش فاش شود) از علاقهمندی به مذاکره و سرمایهگذاری در ایران سخن به میان میآورد. اگر آنگونه که برخی تحلیلگران سیاسی معتقدند، نیویورک و در آینده ژنو مسیری به سوی لغو تحریمها باشند، میتوان ادعا کرد شل و توتال قبل از همه رقبای بزرگ خود، بهار نفتی را باور کردهاند.
تلاشهای ایرانی
نخستین شاهد از تلاشهای ایران برای دعوت از شرکتهای نفتی غربی، خبری بود که توسط خبرگزاری فارس منتشر شد. در این خبر آمده بود: معاونت بینالملل وزارت نفت ایران، «در تماس با شرکتهای نفتی شل انگلستان، توتال فرانسه، رپسول اسپانیا، اینپکس ژاپن، اواموی اتریش و استاتاویل نروژ به دنبال این است که مسوولان این کمپانیهای نفتی، بازدیدی از تاسیسات نفتی ایران داشته باشند تا بتوانند همکاریهای خود را همانند گذشته ادامه دهند». هرچند این خبر بهسرعت توسط منصور معظمی، معاونت امور بینالملل و بازرگانی وزارت نفت، تکذیب شد، اما او اعلام کرد: «ایران از شرکتهای بزرگ و معتبر بینالمللی برای حضور در صنعت نفت بهطور عام دعوت میکند.» این پایان ماجرا نبود و معظمی چند روز قبل اعلام کرد مذاکره با غولهای نفتی جهان شروع شده است و هیچ محدودیتی نیز برای شرکتهای آمریکایی وجود ندارد. گام بعدی، در روزهای اول مهرماه با تشکیل کمیته بازنگری در قراردادهای نفتی توسط بیژن زنگنه برداشته شد. براساس گزارش شبکه اطلاعرسانی روابط عمومی وزارت نفت (شانا)، سیدمهدی حسینی، مشاور عالی وزیر نفت که سابق بر این معاونت وزارت نفت در امور بینالملل و پتروشیمی را برعهده داشته و روزگاری قائممقام مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران نیز بوده است، ریاست این کمیته را برعهده دارد. چهرههای باسابقه و نسبتاً مطرح نفتی همچون سیدمهدی میرمعزی، سیدمصطفی زینالدین، علی کاردر، محمدعلی عمادی، حسن شکراللهزادهبهبهانی، نصرتالله اسپیاری، غلامرضا منوچهری و مصطفی سالاری در این کمیته حضور دارند. براساس گزارش شانا، نخستین وظیفه این کمیته، «بازنگری و ارزیابی دوباره همکاری شرکت ملی نفت ایران با شرکتهای بینالمللی نفتی براساس قراردادهای بیع متقابل» است. قراردادهای بیع متقابل نخستین بار در اواسط دهه ۷۰ به کار گرفته شدهاند و با استفاده از آنها، حضور تعداد زیادی از شرکتهای خارجی در ایران میسر شد. بخش اعظم توسعه فازهای تولیدی پارس جنوبی به مدد این شیوه قراردادی صورت گرفته است. بعد از تحریم و مشکلات سیاسی، اغلب از قراردادهای نفتی به عنوان اصلیترین مانع حضور پررنگ شرکتهای نفتی خارجی در ایران یاد میشود و ظاهراً زنگنه درصدد است حتی قبل از لغو تحریمها، قراردادها را سر و سامان دهد.
تلاشهای غربی
اما در طرف مقابل، نخستین تلاش نسبتاً روشن کشورهای غربی در مقابله با تحریمهایی که بخش نفت ایران را تحت تاثیر قرار دادهاند، مربوط به کشور انگلستان است. در اواخر شهریورماه، والاستریتژورنال خبر داد مقامات انگلیسی در گفتوگو با آمریکا و اتحادیه اروپا، در جستوجوی راهی برای معافیت از تحریمها هستند تا براساس آن شرکت بریتیشپترولیوم بتواند تولید از میدان گازی رام را دوباره از سر بگیرد. ۵۰ درصد از این میدان گازی متعلق به یکی از شرکتهای زیرمجموعه «نیکو» (وابسته به شرکت ملی نفت) بوده و به همین دلیل از سال ۲۰۱۰ با آغاز تحریمهای آمریکا و اتحادیه اروپا، تولید از این میدان به حالت تعلیق درآمده است. براساس گزارش والاستریتژورنال، یکی از سخنگویان اتحادیه اروپا در اینباره گفته است: «میدان گازی بریتیشپترولیوم میتواند براساس یکی از مقررات کنسول اتحادیه اروپا که در دسامبر ۲۰۱۲ به تصویب رسید، معاف شود و بر اساس این مقررات، تجدیدنظرهایی در اقدامات محدودکننده علیه ایران صورت گرفته است.» یکی از سخنگویان دپارتمان انرژی و تغییرات آبوهوایی انگلستان نیز از تلاش برای اطمینان یافتن از امنیت درازمدت میدان گازی رام خبر داده است. میدان گازی رام، پیش از توقف تولید، روزانه ۴/۵ میلیون مترمکعب گاز (معادل حدود یکپنجم تولید گاز یک فاز استاندارد پارس جنوبی) تولید میکرد. این رقم، حدود پنج درصد از تولید گاز انگلستان است. قرارداد میدان رام در سال ۱۹۷۲ منعقد و گاز در سال ۱۹۷۷ میلادی کشف شد، اما به دلیل شرایط خاص مخزن، تولید از آن تا سال ۲۰۰۵ امکانپذیر نبود. امید به معافیت از تحریم در این میدان گازی، چندان دور از ذهن نیست. چراکه براساس گزارش والاستریتژورنال، بریتیشپترولیوم قبلاً نیز توانسته است از تحریمهای مرتبط با صنعت نفت ایران معاف شود. معافیت قبلی، مربوط به پروژه بزرگ شاهدنیز در آذربایجان است که رهبری آن را بریتیشپترولیوم برعهده دارد و شرکت نیکو نیز صاحب سهمی ۱۰درصدی در آن است. علاوه بر اقدامهای عملی مذکور، اظهارات روزهای اخیر مدیران عامل دو شرکت بزرگ نفتی جهان در کنفرانس نفت و پول لندن نیز در رسانههای جهان خبرساز شده است. این کنفرانس به صورت سالانه توسط «اینترنشنال هرالد تریبون» و «انرژی اینتلیجنس» برگزار میشود و آخرین بار نیز در اول و دوم اکتبر امسال (۹ و ۱۰ مهر) برگزار شده است. به گزارش تلگراف، پیتر ووسر، مدیرعامل شرکت رویال داچ شل در کنفرانس مذکور گفته است: «در طولانیمدت، برای پاسخ به تقاضا باید منابع نفت و گاز ایران توسعه یابند.» همچنین براساس گزارش خبرگزاری فرانسه، کریستف دومارژری، مدیرعامل توتال نیز از بازگشت به ایران در صورت لغو تحریمها خبر داده و اعلام کرده است: «اگر ایران به جامعه جهانی بازگردد، چرا ما باید به تنهایی تصمیم بگیریم که این کشور کماکان تحریم باشد؟ امروزه تحریم وجود دارد که برای همه قابل پذیرش است. ما منتظر میمانیم تا این تحریم برداشته شود.» دومارژری در ادامه نیز اظهار امیدواری کرد این تحریمها «در اسرع زمان ممکن» لغو شوند. او از لزوم بحث بر سر شرایط قراردادها نیز سخن گفته است که به گفته او، مبنای آن مثل هر کشور دیگری، معامله «برد-برد» بین توتال و ایران خواهد بود.
امید بازگشت به سالهای نهچندان دور
بریتیشپترولیوم، شل و توتال، هر سه تا پیش از تحریمها در صنعت نفت ایران پروژههایی را داشتهاند. بریتیشپترولیوم قدیمیترین شرکت فعال در ایران به شمار میرود. هسته اولیه این شرکت را شرکت نفت ایران و انگلیس تشکیل میدهد که عهدهدار قرارداد دارسی بود. مدتی بعد از ملی شدن نفت، نام آن به بریتیشپترولیوم تغییر یافت. بعد از ملی شدن نفت و امضای قرارداد کنسرسیوم نیز بریتیشپترولیوم اصلیترین سهامدار کنسرسیوم بود. ۴۰ درصد از سهام، مستقیماً به این شرکت تعلق داشت. همچنین از آنجا که یکپنجم سهام شرکت «شل» نیز در اختیار بریتیشپترولیوم بود و شرکت شل ۱۴ درصد از سهام کنسرسیوم را در اختیار داشت؛ عملاً ۶/۵ درصد دیگر از کل سهام نیز در اختیار بریتیشپترولیوم بود. با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، حضور شرکتهای خارجی در ایران با وقفه مواجه شد؛ اما از اواسط دهه ۷۰ هجری شمسی، این شرکتها با قراردادهای بیع متقابل به ایران بازگشتند.
نخستین قرارداد بیع متقابل ایران برای توسعه میدان سیری بین ایران و توتال به امضا رسید و بعد از آن قراردادهای بسیاری به این سبک منعقد شد. حضور توتال در فازهای ۲ و ۳ پارس جنوبی، انی در فازهای ۴ و ۵ و استات اویل در فازهای ۶، ۷ و ۸ پارس جنوبی از جمله این قراردادهاست. شرکت شل نیز قرارداد بیع متقابلی برای میادین سروش و نوروز با ایران امضا کرد. شرکتهای پتروناس، اینپکس، هالیبرتون و شلمبرژه از دیگر شرکتهای فعال در ایران در سالهای پیش از تحریم بودند. اغلب شرکتهای خارجی با استفاده از قراردادهای بیع متقابل در ایران فعالیت میکردند که حاشیههای خاص خود را داشت. مخالفان قرارداد بیع متقابل، از مواردی همچون بالا بودن سود پیمانکار، عدم توجه به تولید صیانتی و عدم انتقال تکنولوژی به عنوان نقاط ضعف اصلی این قراردادها نام میبرند. در مقابل موافقان به جذب سرمایهگذاری و تولید سریع از میادین به عنوان نقاط مثبت قراردادهای بیع متقابل اشاره میکنند. با تشکیل کمیته بازنگری در قراردادها، یافتن راهحلی که در عین کاهش نواقص قراردادهای بیع متقابل، به جذابیت قراردادهای نفتی برای حضور شرکتهای خارجی در ایران بیفزاید، بیش از گذشته امکانپذیر بهنظر میرسد. هر چند در این میان برخی کارشناسان معتقدند بیع متقابل در مقایسه با قراردادهای پیشنهادی کشورهای همسایه همچون قطر و عراق چندان جذاب نیست.
مصائب تحریم برای هفتخواهران قدیم
بسیاری معتقدند تمایل شرکتهای نفتی غربی برای حضور در ایران نشان میدهد تحریمهایی که متوجه بخش نفت ایران هستند (اعم از خرید و فروش نفت، حضور در پروژههای نفتی ایران، تسویه بدهیهای نفتی و موارد دیگر) موجب زیان یا عدمالنفع این شرکتها نیز شده و با عدم حضور شرکتهایی همچون توتال، شل و استاتاویل، جای آنها توسط شرکتهای شرقی همچون سیانپیسی و سینوپک از چین و گازپروم و لوک اویل از روسیه پر شده است. به عبارت دیگر، نهتنها شرکتهای غربی در پروژههای نفتی ایران حضور ندارند، بلکه رقبای شرقی آنها روزبهروز بیشتر در پروژههای نفتی ایران فعال میشوند. بریتیشپترولیوم و شل، دو شرکت از هفت شرکتی هستند که هفت خواهران را تشکیل میدهند و البته دوران اوج آنها مربوط به قرن ماضی است. با اوج گرفتن تحریمها، این دو خواهر قدیمی از ایران رفتهاند و البته جای آنها را دو خواهر جدید پر کردهاند: سیانپیسی (شرکت ملی نفت چین) و گازپروم. این دو شرکت امروزه در کنار شرکتهای ملی نفت ایران، برزیل، ونزوئلا، مالزی و عربستان سعودی، «هفت خواهران جدید» لقب گرفتهاند. همزمان با این مساله، پروژههایی که در سالیان گذشته آغاز شدهاند و ادامه دارند یا تسویه بدهیهای مربوط به آنها بهطور کامل صورت نگرفته است، به معضل جدیدی برای شرکتهای غربی تبدیل شده است. نمونه بارز پروژههایی که هنوز ادامه دارند و به مشکل برخوردهاند، میدان گازی شاهدنیز و میدان گازی رام است که پیشتر بدان اشاره شد. اما به نظر میرسد معضل تسویه بدهیها بابت پروژههای پیشین، از ابعادی گستردهتر برخوردار است. مشهورترین نمونه از مشکلات تسویه بدهی در اثر تحریم، به شرکت بریتیشپترولیوم مربوط است. حدود یک سال قبل اخباری از تلاش این شرکت جهت پرداخت ۴/۱ میلیارد دلار بدهی خود به وسیله گندم منتشر شد. اوایل امسال نیز بریتیشپترولیوم جهت پرداخت ۳/۲ میلیارد دلار بدهی بهوسیله گندم و دارو تلاش کرد که این تلاش با مخالفت دولت انگلستان به نتیجه نرسید. پیش از بریتیشپترولیوم، استات اویل و انی نیز بابت دریافت مطالبات خود از قراردادهای بیع متقابل با مشکل مشابهی مواجه شده بودند و حتی معافیت از تحریمها نیز نتوانسته بود مشکل این دو شرکت را به طور کامل رفع کند.
مذاکرات نفتی شامل تحریم نمیشود (+)
پگ مکی / رویترز: به گفته منابع صنعتی، شرکتهای نفتی آمریکایی (که برای حدود دو دهه از سوی واشنگتن برای حضور در ایران منع میشدند) که با صداهای جدیدی که اکنون از تهران به گوش میرسد دلگرم شدهاند، برای دیدار با بیژن زنگنه، وزیر نفت، در سازمان ملل برنامهریزی کرده بودند. یک مدیر ارشد اجرایی از یک شرکت بزرگ آمریکایی که به دلیل مهیا شدن برای گفتوگوهای ابتدایی نخواست نامش فاش شود، گفت: «ما خواهان گفتوگو هستیم. ایران از پتانسیلهای عظیمی برخوردار است. وقتی تحریمها برداشته شوند ما قطعاً علاقهمند به سرمایهگذاری خواهیم بود، ولی شرایط قرارداد باید جذاب باشد.» از زمانی که تهران بخش انرژی خود را در سال ۱۹۷۹ ملی کرد، شرکتهای آمریکایی کونوکو، شورون، اگزون موبیل و آنادارکو همگی درجات متفاوتی از علاقهمندی به سرمایهگذاری در جمهوری اسلامی ایران را ابراز کردهاند. زنگنه به عنوان وزیر نفت در دولت اصلاحطلب ایران در سالهای ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۵ مشغول به فعالیت بوده است. به گفته منابع صنعتی، او درصدد بود همراه با رئیسجمهور حسن روحانی به نیویورک سفر کند، اما در دقایق آخر از سفر به نیویورک صرفنظر کرد. این منابع همچنین خبر دادند مقامات اجرایی شرکتهای اروپایی و آمریکایی در پی موقعیتهای جدیدی برای دیدار با مقامات دولتی ایران در یک منطقه بیطرف هستند، اما شرکتهای اروپایی و آمریکایی از اظهارنظر در اینباره خودداری کردند. یک مقام ارشد نفتی اروپایی که نخواست نامش فاش شود نیز گفت: «هیچ ممنوعیتی در مورد گفتوگو وجود ندارد.»
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.