نوشته‌ها

اقتصاد روحانی در سه پرده

مروری بر عملکرد اقتصادی دولت یازدهم طی سه سال گذشته

سه سال از روزهایی می‌گذرد که حسن روحانی، در قامت یکی از کاندیداهای انتخابات ریاست‌جمهوری، با کلیدواژه‌هایی مثل بهبود فضای کسب و کار و رونق تولید، و به مدد انبوهی از رویدادهای دیگر، توانست رای مردم را به دست آورد. رئیس‌جمهور امروز ایران، در نخستین فیلم انتخاباتی خود، گرانی و تورم را نخستین مشکل مردم دانسته بود و از یارانه‌ای سخن می‌گفت که اقتصاد به سیاست می‌پردازد. حمایت از کارآفرینان اقتصادی و لزوم توجه به معیشت مردم، از دیگر نکات مورد تاکید روحانی در سخنرانی‌ها و مناظره‌ها به شمار می‌رفت. تکیه روحانی بر اقتصاد به اندازه‌ای بود که این موضوع را در کنار مساله هسته‌ای، می‌توان دو محور اصلی شعارهای او دانست. این شعارها در شرایطی او را به ساختمان پاستور رهنمون کرد که تورم بیش از ۴۰‌درصدی، رشد اقتصادی منفی ۸ /۶‌درصدی و انبوه محدودیت‌های ساختار داخلی و خارجی اقتصاد، کار را دوچندان دشوار می‌نمود؛ به ویژه آنکه منتقدان انتظار می‌کشیدند تا ۱۰۰ روز از ریاست‌جمهوری روحانی بگذرد و از او بپرسند چه کرده است؟ اگرچه در آن زمان گفته می‌شد که روحانی وعده‌ای برای بهبود اوضاع در ۱۰۰ روز نداده و تنها گفته است که طی این مدت پس از استقرار دولت گزارشی ارائه خواهد کرد، به نظر می‌رسد اکنون، که سه سال از آن روزها می‌گذرد و شمارش معکوس آخرین سال ریاست‌جمهوری حسن روحانی اندک‌اندک آغاز می‌شود، زمان مناسبی برای مرور و ارزیابی عملکرد اقتصادی دولت تدبیر و امید باشد.

ادامه مطلب …

فرصت سقوط نفت

چرا کاهش قیمت نفت برای اقتصاد ایران یک فرصت است؟

درآمد نفتی و ذخایر خارجی ایران و کویت و عربستان و ونزوئلا

هر روز ۴۲۰ میلیون دلار‍. این زیانی است که عربستان سعودی با صادرات حدود هفت میلیون بشکه در روز، به خاطر کاهش قیمت نفت از ۱۰۰ دلار به ۴۰ دلار متحمل می‌شود. با نرخ دلار ۳۴۵۰تومانی، بزرگ‌ترین صادرکننده نفت جهان، هر روز ۱۴۵۰ میلیارد تومان به خاطر کاهش قیمت نفت متحمل زیان می‌شود. این زیان برای ایران با توجه به صادرات کمتر از ۱/۱ میلیون بشکه در روز، بیش از ۶۰ میلیون دلار برآورد می‌شود. اما آیا می‌توان تصور کرد همان‌طور که عربستان با تحمل این کاهش درآمدهای نفتی در نظر دارد به برخی اهداف (اعم از فشار به برخی کشورها، توقف توسعه منابع «نفت شیل» یا حفظ سهم بازار) برسد؛ بتوان زیان روزانه بیش از ۶۰ میلیون‌دلاری ایران را نیز فرصتی برای اقتصاد کشور دانست؟

مدیریت کسری بودجه
تاثیر کاهش یا افزایش درآمدهای نفتی تا حد زیادی از طریق صندوق‌های ثروت ملی یا ذخایر خارجی بانک مرکزی قابل مدیریت است. آمارهای اوپک نشان می‌دهد درآمد نفتی ایران طی سال‌های ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۳ قریب به ۸۰۰ میلیارد دلار و درآمد نفتی کویت طی بازه زمانی مذکور ۷۶۱ میلیارد دلار بوده است. منابع ایران در صندوق توسعه ملی حدود ۷۰ میلیارد دلار و ذخایر کویت ۵۴۸ میلیارد دلار (بیش از ۵/۷ برابر ایران) برآورد می‌شود. عربستان نیز ۷۴۰ میلیارد دلار ذخایر خارجی در اختیار دارد. اما ذخایر خارجی، تنها کانال مدیریت اقتصاد کشور در شرایط کاهش درآمدهای نفتی نیست. همان‌طور که در لایحه بودجه سال ۱۳۹۴ کل کشور نیز مشخص شده، تنها حدود ۳۳ درصد از درآمدها به صادرات نفت وابسته است. به نظر بسیاری از کارشناسان و بنابر اظهارنظر مدیران، مدیریت کسری بودجه در شرایطی که قیمت نفت از ۷۲ دلار پیش‌بینی‌شده در بودجه پایین‌تر آمده و به کانال ۴۰ دلار وارد شده است، چندان دشوار نخواهد بود. این اصلی‌ترین فرصتی است که کاهش قیمت نفت در اختیار اقتصاد کشور قرار می‌دهد: موازنه بودجه دولت از طریق تغییر در هزینه‌ها یا مالیات. در بخش هزینه‌ها، تغییر ردیف بودجه بسیاری از نهادهایی که تحت عناوین گوناگون و بدون هرگونه عایدی قابل‌توجه بخشی از درآمدها را به خود جذب می‌کنند، نخستین گام خواهد بود. انتظار در این میان، نه «درآمدزایی اقتصادی» توسط تمامی نهادها (از جمله نهادهایی که عنوان فرهنگی را یدک می‌کشند) که «توجیه» هزینه‌های صورت‌گرفته توسط آنها در شرایط اقتصادی حاضر است؛ هزینه‌هایی که هر سال با تورم افزایش می‌یابند و البته در شرایط وفور درآمدهای نفتی مورد حسابرسی دقیق قرار نمی‌گیرند. گام دیگر را دولت حتی پیش از کاهش قیمت نفت آغاز کرده است: اولویت‌بندی پروژه‌های عمرانی بر‌حسب درصد پیشرفت. امری که در ابتدا با اعتراض نمایندگان برخی استان‌ها مواجه و البته در نهایت پذیرفته شد. در این میان به نظر می‌رسد دولت با تداوم کاهش درآمدهای نفتی، با واقعیت برخی از طرح‌های نیمه‌کاره روبه‌رو خواهد شد؛ طرح‌هایی که فاقد توجیه اقتصادی هستند، با اسناد بالادستی یا الزامات توسعه منطقه‌ای (مثل محیط‌زیست) سازگاری ندارند و در نهایت تامین مالی آنها بدون توجه به محدودیت‌ها، فشار زیادی را بر بودجه دولت وارد می‌کند. در نهایت اینکه اقداماتی مثل حذف یارانه دهک‌های درآمدی بالا در شرایط کاهش درآمدهای نفتی می‌تواند با حمایت عمومی بیشتری همراه باشد. در بخش مالیات ممکن است دولت با یک دوراهی سیاستگذاری مواجه شود که احتمال تاثیر افزایش مالیات بر تاخیر در خروج از رکود را مطرح می‌کند. در شرایط اضطراری دریافت مالیات از بخش‌هایی که در شرایط عادی از فرار یا معافیت مالیاتی برخوردار بوده‌اند می‌تواند به صورت محدود و موقت در دستور کار قرار گیرد؛ درست همان‌طور که همه دولت‌ها در شرایط اضطراری دست به اتخاذ تصمیماتی می‌زنند که در وضعیت عادی برای آنها توجیهی وجود ندارد.

فرصت اقدام
اما فرصت سقوط تنها از کانال مدیریت کسری بودجه دولت ایجاد نمی‌شود. دو اقدام اساسی در این شرایط، رفع دو گلوگاه مهم اقتصاد کشور در سال‌های اخیر است: نرخ ارز و قیمت حامل‌های انرژی و به طور خاص بنزین. بهترین راهکار دولت برای حفظ درآمد ریالی با فرض کاهش دلارهای نفتی، می‌تواند یکسان‌سازی نرخ دلار رسمی و بازار آزاد باشد؛ اگرچه محاسبه نرخ واقعی ارز بر مبنای آزادسازی ارز در سال‌های گذشته گزینه دیگری است که روی میز قرار دارد. خوشبختانه تجربه ناموفق دلار چندنرخی در شرایط ورود شوک به درآمدهای نفتی که تا مدتی قبل ادامه داشت، اکنون به درستی کنار گذاشته شده و بازار آماده‌تر از قبل است. علاوه بر یکسان‌سازی نرخ ارز، در شرایط کنترل نرخ تورم توسط دولت، تغییر نرخ حامل‌های انرژی متناسب با قیمت فوب خلیج فارس نیز می‌تواند در دستور کار قرار گیرد؛ چراکه هم‌اکنون مقدار یارانه پرداختی هر لیتر بنزین به حداقل رسیده است. شناورسازی نرخ بنزین (حداقل به صورت ماهانه) و تعریف قانون، مقررات یا دستورالعملی برای تعدیل نرخ سالانه و پیش‌بینی‌پذیری این نرخ، از جمله الزامات شناورسازی نرخ بنزین خواهد بود. در این میان به نظر می‌رسد برخلاف برخی پیش‌بینی‌ها، شوک چندانی به اقتصاد کشور وارد نخواهد شد و سیاستگذار می‌تواند بدون توجه به توصیه‌هایی که روزگاری «تثبیت قیمت‌ها» را خواستار بودند و بعدتر از تورم «چندده‌درصدی» هدفمندسازی سخن به میان می‌آوردند، این دو گام را بردارد.

الزامات بهره‌گیری از فرصت
در شرایط خاص فعلی اتخاذ راهبرد مذکور، که اغلب معطوف به حل مشکلات اساسی اقتصاد ایران هستند، نیازمند توجه به حداقل سه جنبه است: عزم دولت، حمایت عمومی و شیوه تصمیم‌گیری دولت (نهادها و اشخاص). «عزم دولت» مقوله‌ای است که خارج از بررسی این نوشته قرار دارد و از لحاظ «حمایت عمومی» وضعیت بهتر از شرایط دولت پیشین نیست، اما درباره مورد سوم اوضاع متفاوت است. رئیس دولت جدید از روزهای نخست و حتی دوران انتخابات، با استفاده از ادبیات اقتصادی در توصیف وضع اقتصاد کشور (رکود تورمی) و اولویت‌های خود (بهبود محیط کسب‌وکار)، این علامت را به آحاد فعالان اقتصاد کشور داد که قرار است روند تصمیم‌گیری تغییر کند. احیای سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی جدیدترین نشانه از این تغییر بود و البته شاید شاهدی در تایید یک مدعا باشد: سیاستگذاران معمولاً در شرایط دشوار، عاقلانه‌تر تصمیم می‌گیرند. این ادعا البته نیازمند بررسی بیشتر است و پیش‌‌نیازهایی نیز برای تحقق آن وجود دارد که برای مثال در ونزوئلا (با کنترل قیمتی اجناس، ارز چندنرخی، هزینه‌های بالای برنامه‌های اجتماعی به‌جای‌مانده از دوران چاوس و رشد بالای نقدینگی منجر به تورم ۶۴درصدی) فراهم نیست. در این کشور هم‌اکنون برخلاف ایران، کنترل گسترده بسیاری از اقلام ضروری توسط دولت صورت می‌گیرد و سه نرخ رسمی دلار در کنار یک نرخ بازار سیاه وجود دارد؛ اقداماتی که تنها نتیجه آن حفظ درآمد دلالان صاحب رانت است. پیام اصلی دولت به تصمیم‌گیران و فعالان اقتصادی در چنین شرایطی می‌تواند این باشد که ایران، هیچ شباهتی به ونزوئلا ندارد. برخلاف این کشور سیاست‌های پوپولیستی و توسعه آمرانه با محوریت دولت، دیگر در ایران جایی ندارد. اگر این‌طور باشد، نفت هرقدر «نعمت» یا «نقمت» دانسته شود، برای دولت جدید به یک «فرصت» شبیه است که دولت متناسب با عزم خود و حمایت مردم، می‌تواند از آن بهره گیرد.
نکته پایانی اینکه کاهش قیمت نفت از طریق توقف توسعه منابع شیل نیز برای ایران یک فرصت است. اگرچه توقف توسعه منابع نفت شیل و متعاقباً کاهش عرضه نفت برای تمام تولیدکنندگان نفت متعارف، به ویژه کشورهای عضو اوپک، یک فرصت ارزیابی می‌شود، برای ایران اهمیت دوچندانی دارد: به لحاظ فنی، تولید نفت ایران در صورت لغو تحریم‌ها طی چند ماه به رقم پیش از تحریم بازمی‌گردد. همزمان ظرفیت تولید نفت و میعانات گازی ایران از میادین مشترک غرب کارون و پارس جنوبی افزایش خواهد یافت. خروج نفت شیل از بازار، بهترین شرایط را برای بازگشت این حجم از تولیدات ایران به بازار فراهم می‌کند.

منتشرشده در شماره ۱۱۸ تجارت فردا

امید به تدبیر

وقتی رئیس‌جمهور در نخستین گفت‌وگوی تلویزیونی خود در شهریور امسال، اعلام کرد تلاش دولت این خواهد بود که تورم در پایان سال به ۳۵ درصد و رشد اقتصادی به صفر و حتی نیم درصد برسد، تفسیرهای متفاوتی از سخنان او ارائه شد. برخی این پیش‌بینی‌ها را محتاطانه دانستند و گروهی دیگر، آن را واقع‌بینانه و متناسب با واقعیات اقتصادی کشور، یعنی عبور تورم سال ۱۳۹۱ از مرز ۳۰ درصد و رشد اقتصادی منفی ۸/۵‌درصدی ارزیابی کردند. اکنون که در آخرین روزهای سال ۱۳۹۲، نرخ تورم بنا بر اعلام مرکز آمار، در پایان بهمن به ۷/۳۳ درصد کاهش یافته و رشد اقتصادی نیمه نخست سال نیز منفی دو درصد اعلام شده است، به نظر می‌رسد نمی‌توان پیش‌بینی شهریور امسال رئیس‌جمهور را چندان دور از واقعیت‌های شرایط فعلی اقتصاد کشور دانست. رئیس‌جمهور در آن زمان، چشم‌اندازی نیز از دو شاخص کلیدی اقتصاد در سال ۱۳۹۳ ارائه کرد: تورم ۲۵‌درصدی و رشد اقتصادی سه‌درصدی. هرچند با آهنگ کنونی تورم نقطه به نقطه، دستیابی به تورم هدف‌گذاری‌شده چندان دور از ذهن به نظر نمی‌رسد، سوال این است که آیا اقتصاد ایران از رکود رهایی خواهد یافت؟ به نظر می‌رسد پاسخ به این سوال را باید در ارتباط با متغیرهای متعدد دیگری همچون سیاست‌های اقتصادی، درآمدهای نفتی، هدفمندسازی یارانه‌ها، نرخ ارز و تحریم‌ها جست‌وجو کرد و این امر، خود بر ابهام تصویری که این روزها از اقتصاد سال ۱۳۹۳ در حال ترسیم است، می‌افزاید.

نقش تحریم در پیش‌بینی‌ها
تاثیر سیاست خارجی بر بازار سهام، طلا و ارز در سال ۱۳۹۱ و ۱۳۹۲ نیاز به توضیح چندانی نداشت. در سال جاری، به طور خاص در زمان مناظره‌های تلویزیونی انتخاباتی نیز می‌شد نقش سیاست خارجی، و به ویژه پرونده هسته‌ای ایران را بر ذهنیت عموم مردم و پس از انتخابات، در بازارها، مشاهده کرد. چنان که بسیاری از کارشناسان کاهش قیمت ارز طی روزهای بعد از انتخابات ۲۴ خرداد را متوجه اثرات روانی انتخاب رئیس‌جمهور جدید می‌دانستند؛ رئیس‌جمهور که با شعار «اعتدال» روی کار آمده بود و خود از مذاکره‌کنندگان قدیمی پرونده هسته‌ای به شمار می‌رفت. این روند آن‌گونه که به نظر می‌رسید، بعد از توافق ژنو تداوم پیدا نکرد و بسیاری معتقدند آزاد شدن ۲/۴ میلیارد دلار از دارایی‌های بلوکه‌شده ایران، افزایش صادرات نفت و درآمدهای نفتی، لغو تحریم صادرات محصولات پتروشیمی و طلا و دیگر موارد از این دست، در کوتاه‌مدت اثر فوری بر اقتصاد ایران نخواهد داشت.
با وجود این، در زمینه صادرات نفت، مجوز تداوم واردات نفت به میزان پیش از توافق از سوی واردکنندگان، موجب خواهد شد آنها امکان واردات بیش از پیش را نیز داشته باشند و با سهولت بیشتر در زمینه مبادلات فلزات گران‌بها، تراکنش‌ ی مالی و خرید محصولات اقدام کنند و در نتیجه احتمالاً می‌توان در ماه‌های آتی اثرات بیشتری از توافق ژنو بر زندگی عموم مردم را مشاهده کرد. کمااینکه پدیده‌هایی مثل ثبات نسبی قیمت دلار و ارز و کاهش تدریجی تورم نقطه به نقطه در ماه‌های اخیر تا حد زیادی به کاهش تنش‌ها در سیاست خارجی و تاثیر آن بر فضای عمومی اقتصاد کشور نسبت داده می‌شود. رونق تدریجی سفر هیات‌های دیپلماتیک و تجاری به ایران، همزمان با حضور نمایندگان سیاسی ایران در نشست‌های بین‌المللی، مساله دیگری است که احتمالاً در کوتاه‌مدت نمی‌توان شاهد آثار آن بود. با وجود این، کاهش تحریم‌ها امید به بهبود در برخی از صنایع کشور را ایجاد کرده است. صنایع بالادستی و پایین‌دستی نفت و گاز و خودروسازی دو بخشی هستند که امید بیشتری نسبت به احیا و رشد آنها پس از تحریم وجود دارد. به طور کلی نیز صنایع مرتبط با این بخش‌ها از گذشته با حضور پررنگ شرکت‌های خارجی توسعه یافته‌اند و رکود نسبی شاور اقتصادی رئیس‌جمهور در هم‌اندیشی نظام جدید قراردادهای صنعت نفت در نخستین روزهای اسفند امسال اعلام کرده، بخش نفت بیشترین نقش را در کاهش ۸/۵‌درصدی تولید ناخالص داخلی در سال گذشته داشته است. بخش خودرو نیز با ورشکستگی تعداد زیادی از قطعه‌سازان و نیز کاهش شدید تولید خودرو طی امسال و ماه‌های پایانی سال گذشته مواجه بوده است.
گذشته از بازه زمانی کوتاه‌مدت یا میان‌مدت تاثیر سیاست خارجی بر اقتصاد ایران در سال ۱۳۹۳، سوال اینجاست که به لحاظ عملی بعد از دوره شش‌ماهه توافق ژنو، وضعیت چگونه خواهد بود؟ آیا تحریم‌های دیگری لغو خواهند شد یا کاهش خواهند یافت؟ آیا همین توافق شش‌ماهه برای دوره دیگری تمدید خواهد شد؟ آیا مذاکرات به بن‌بست خواهد رسید و دوباره وضعیت پیش از تحریم‌ها حاکم خواهد شد؟ ناگفته پیداست هر تصمیم جدیدی بعد از دوره شش‌ماهه توافق ژنو، تاثیر متفاوتی بر اقتصاد ایران برجا خواهد گذشت و همین امر شاید یکی از اصلی‌ترین و به عقیده برخی، مهم‌ترین نقطه ابهام پیش‌بینی‌های سال آتی باشد. با وجود این، عموم تحلیلگران با توجه به روند در پیش گرفته‌شده از سوی طرفین، انتظار بهبود و یا تداوم روند نتایج توافق ژنو را دارند و در نتیجه می‌توان گفت اغلب پیش‌بینی‌ها با فرض مثبت و سازنده بودن مذاکرات آتی صورت گرفته است، هرچند الزاماً بر حرکت به سمت کاهش بیشتر تحریم‌ها مبتنی نیستند.

گام‌های طلایی ۹۳
فارغ از اینکه سیاست‌های دولت در سال آینده تا چه میزان موفقیت‌آمیز خواهد بود، به نظر می‌رسد می‌توان از چند گام احتمالی دولت در سال ۱۳۹۳ سخن گفت که دیر یا زود شاهد اجرایی شدن آن خواهیم بود؛ گام‌هایی که زمزمه‌ها و حتی شروع اجرای آنها را می‌توان در سال جاری و اظهارات مسوولان کشور نیز جست‌وجو کرد. این گام‌ها هرچند در قالب سیاست‌های اقتصادی کلان‌تر قابل ارزیابی به نظر می‌رسند، به خودی خود بر وضعیت اقتصادی کشور نیز تاثیرگذار هستند. در این میان به نظر می‌رسد سه اقدام دولت در این میان به نوعی کلیدی بوده و بر بخش‌های زیادی از اقتصاد کشور و همچنین معیشت عموم مردم موثر باشند.
افزایش قیمت حامل‌های انرژی: نخستین قبض برق سال ۱۳۹۳، با افزایش قیمت به دست مردم خواهد رسید. این قبض در واقع نتیجه افزایش قیمت حدود ۲۵‌درصدی از اسفند امسال است. علاوه بر برق (که گفته می‌شود در تابستان سال آینده تامین آن با مشکلات فراوانی روبه‌رو خواهد بود)، قیمت سوخت خودروها نیز افزایش خواهد یافت که هنوز جزییات آن مشخص نشده است. افزایش قیمت حامل‌های انرژی، بر اساس قانون بودجه سال ۱۳۹۳، معادل ۴۸ هزار میلیارد تومان درآمد برای دولت به همراه خواهد آورد. این مساله به کاهش کسری بودجه پرداخت یارانه‌های نقدی کمک خواهد کرد و در عین حال، موجب کاهش مصرف حامل‌های انرژی خواهد شد؛ هرچند در این میان اثرات تورمی نیز وجود دارد.
کاهش مشمولان دریافت یارانه نقدی: «انصراف روحانی از دریافت یارانه نقدی» خبری بود که در نخستین روزهای بهمن امسال منتشر شد و این گمان را به وجود آورد که مگر رئیس‌جمهور تاکنون یارانه دریافت می‌کرد؟ خیلی زود مشخص شد انصراف حسن روحانی، حالت نمادین داشته است و او قبلاً هم یارانه‌ای دریافت نمی‌کرد. این اعلام انصراف نمادین جهت کمک به کمپینی بود که برای انصراف از دریافت یارانه نقدی راه‌اندازی شده بود و به صورت اجرایی نیز با اعلام علی ربیعی، وزیر کار و امور اجتماعی، مبنی بر انتشار فرم‌های خوداظهاری در آینده نزدیک، جنبه عملی‌تری به خود گرفت. به گفته ربیعی، عدم تکمیل فرم خوداظهاری راه مناسبی برای انصراف است. علی طیب‌نیا، وزیر امور اقتصادی و دارایی اعلام کرده است ثبت‌نام مجدد از متقاضیان دریافت یارانه، تا قبل از پایان سال صورت خواهد گرفت. اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس‌جمهور، نیز در پستی در فیس‌بوک از مردم پرسیده است سقف درآمدی یارانه‌بگیران چقدر باشد. کاهش تعداد مشمولان دریافت یارانه نقدی در سال ۹۳، به کاهش کسری یارانه‌های پرداختی منجر خواهد شد. موارد مذکور تنها بخشی از اقدامات دولت در سال آینده را دربر می‌گیرد. بنابر اعلام رئیس‌جمهور و وزیر بهداشت، دولت اولویت ویژه‌ای برای بخش سلامت در سال آینده در نظر گرفته است. همچنین حدود پنج میلیون نفر از مردم نیز در سال آینده تحت پوشش بیمه قرار خواهند گرفت. دولت درباره خصوصی‌سازی و بازنگری در شیوه آن نیز مسائلی را مطرح کرده است. به گفته نوبخت، دولت درصدد «خصولتی‌سازی» نیست. او همچنین گفته است: «نباید این‌طور تصور شود که به صرف به‌دست آوردن منابع، این اموال را به گروهی غیرمردمی و شبه‌دولتی واگذار کنیم.» بازنگری در قراردادهای نفتی و دعوت از شرکت‌های خارجی برای سرمایه‌گذاری در بخش بالادستی نفت ایران، اقدام دیگر دولت است. کمیته بازنگری در قراردادهای نفتی قرار است تابستان آینده در لندن، از مدل قراردادهای نفتی ایران رونمایی کند. در زمینه مسکن مهر نیز مسوولان از روزهای نخست انتقاداتی را در زمینه تورم‌زایی طرح، کارآمدی و کیفیت ساخت آن مطرح و در عین حال اعلام کردند دولت، به تعهدات گذشته عمل می‌کند. با وجود این دولت درصدد است طرح جامع مسکن را در آینده نزدیک ارائه کند و برنامه‌هایی نیز برای تامین مالی خرید مسکن، از جمله افزایش وام و نیز صندوق‌های تامین مالی در دست دارد.

جدال با رکود تورمی
«وقتی کشور در شرایط رکود تورمی است کار بسیار سخت می‌شود، چون اگر تنها رکود باشد با سیاست انبساطی می‌توانیم به جنگ آن برویم و وقتی مشکل فقط تورم باشد با سیاست انقباضی می‌توانیم آن را مهار کنیم، اما در شرایطی که هر دو وجود دارد کار بسیار سخت می‌شود.» این جملات رئیس‌جمهور در نخستین گفت‌وگوی تلویزیونی در ۱۹ شهریور امسال، به عقیده بسیاری کارشناسان، به مهم‌ترین معضل داخلی اقتصاد ایران اشاره دارد: رکود تورمی. کارشناسان صندوق بین‌المللی پول نیز این وضعیت را از مشکلات اقتصاد ایران دانسته‌اند و سه استراتژی «سیاست پولی انقباضی»، «تحکیم وضعیت بودجه‌ای متوازن» و «پیشبرد اصلاحات طرف عرضه» را پیشنهاد کرده‌اند. مواردی که کمابیش در سیاست‌های سال آینده دولت دیده می‌شوند. در بخش تورم، بنابر اعلام اخیر نوبخت، نرخ تورم سالیانه در پایان بهمن به ۷/۳۳ درصد و تورم نقطه به نقطه به ۲۲ درصد رسید. بانک مرکزی تورم در پایان بهمن را ۷/۳۶ درصد اعلام کرده است. نرخ تورم بنابر وعده رئیس‌جمهور، تا پایان سال به کمتر از ۳۵ درصد خواهد رسید؛ نرخی که چندان دور از ذهن به نظر نمی‌رسد. روحانی برای سال ۱۳۹۳، تورم ۲۵‌درصدی را به عنوان هدف اعلام کرده بود که با سیاست‌های در پیش گرفته‌شده از سوی تیم اقتصادی دولت، تحقق‌پذیر به نظر می‌رسد. صندوق بین‌المللی پول نیز تورم سال جاری میلادی را ۲۹ درصد پیش‌بینی کرده است. با این تفاسیر به نظر می‌رسد در مجموع در بخش تورم، دولت در سال ۱۳۹۳ به موفقیت نسبی دست خواهد یافت.
برخلاف تورم، وضعیت در بخش رشد اقتصادی چندان مطلوب ارزیابی نمی‌شود. رشد اقتصادی کشور در سال ۱۳۹۱ و نیمه نخست امسال، منفی بوده است. ولی‌الله سیف در گفت‌وگو با شماره ۷۷ «تجارت فردا» درباره رکود کشور گفت: «رکود اقتصادی کشور بیش از آنکه زاییده تقاضای پایین باشد، از مشکلات طرف عرضه اقتصاد ناشی می‌شود. در این خصوص می‌توان به اجرای ناقص طرح هدفمندسازی یارانه‌ها و عدم حمایت از تولید در این زمینه، بروز شوک ارزی و افزایش نوسانات نرخ ارز از این محل، محدودیت نقل و انتقالات ارزی و در نتیجه بروز مشکل برای واردات کالاهای واسطه و مواد اولیه اشاره کرد که در مجموع به کاهش سطح تولید اقتصاد منجر شده‌اند.» مسعود نیلی نیز در گفت‌وگو با شمار ۷۴ «تجارت فردا» گفت: «تورم یک بیماری شناخته‌شده در اقتصاد ایران است که اقتصاددانان و سیاستگذاران می‌توانند برای درمان آن نسخه قابل درمانی را تجویز کنند. اما برای رفع رکود این کار خیلی سخت‌تر است. رکود تا حدی به تحریم‌ها بستگی دارد. ولی نمی‌توان گفت وقتی رشد اقتصادی ما در سال ۹۱ به منفی شش درصد می‌رسد، تنها عاملش رکود بوده است.» نیلی در آن گفت‌وگو، فراخوانی را نیز مطرح کرد: «به دنبال کدام صنعت یا فعالیت برویم که بتواند تا پایان سال ۹۲ رشدمان را به حدود صفر برساند و در یک سال آینده آن را تا سه درصد افزایش دهد؟» افزایش رشد اقتصادی از نرخ منفی یا نزدیک به صفر امسال به سه درصد در سال آینده، از سوی دیگر مقام‌های اقتصادی دولت مورد تاکید قرار گرفته است. پیش از این سیف و نوبخت نیز هدف‌گذاری رشد اقتصادی سال آینده را همین رقم اعلام کرده‌اند. سوال اینجاست که آیا دولت برای رهایی از این رکود در سال ۱۳۹۳ برنامه‌ای دارد؟ تیمور رحمانی، معاون اقتصادی وزیر اقتصاد، در گفت‌وگو با شماره ۷۵ «تجارت فردا» کاهش موانع تولید و اطمینان‌بخشی به محیط کسب‌ و کار را از جمله برنامه‌های این وزارتخانه برای خروج از رکود عنوان کرده است. رحمانی، افزایش توان تسهیلات‌دهی بانک‌ها را نیز از دیگر برنامه‌های دولت می‌داند؛ برنامه‌ای که سیف نیز در گفت‌وگو با شماره ۷۷ «تجارت فردا» آن را تایید می‌کند: «در کوتاه‌مدت و در قالب بودجه ۹۳ دولت تلاش کرده تدابیری برای افزایش سرمایه بانک‌های دولتی اتخاذ کند تا قدرت تسهیلات‌دهی آنها بالا رود. تلاش داریم بانک‌های خصوصی را نیز تشویق به این کار کنیم.» همان‌طور که دولت برای افزایش رشد اقتصادی به حدود سه درصد برنامه‌هایی درنظر گرفته است، پیش‌بینی صندوق بین‌المللی پول و بیزینس مانیتور نیز نشان می‌دهد رشد اقتصادی در سال آینده مثبت خواهد بود. صندوق بین‌المللی پول رشد اقتصادی ۳/۱ درصد و بیزینس‌مانیتور رشد اقتصادی ۸/۲‌درصدی را برای اقتصاد ایران در سال ۲۰۱۴ میلادی پیش‌بینی کرده‌اند. به گفته محمدباقر نوبخت، رشد سرمایه‌گذاری است که می‌تواند موجب رشد اقتصادی شود و دولت نیز چند منبع برای رشد سرمایه‌گذاری در سال آینده در نظر دارد. طرح‌های عمرانی، سرمایه‌گذاری شرکت‌های دولتی، فاینانس و سرمایه‌گذاری خارجی و نهایتاً استفاده از منابع خارجی برای نفت، از اهم منابع مورد نظر دولت به شمار می‌رود.

دوگانه امید و اضطراب
در بخش پیش‌رو، اقتصاددانان و مسوولان کشور به تحلیل و پیش‌بینی بخش‌های مختلف اقتصاد کشور در سال آینده پرداخته‌اند. نگاهی گذرا به نظرات اهالی اقتصاد در این بخش و همچنین رسانه‌های کشور، نشان می‌دهد ساختار عمومی پیش‌بینی‌ها، بر عدم قطعیت و تزلزل در عین امید به رشد نسبی و بهبود اقتصاد کشور در سال ۱۳۹۳ استوار است. علت اصلی تردید و عدم قطعیت را می‌توان به‌طور کلی در تحریم و شیوه اجرای فاز دوم هدفمندسازی یارانه‌ها جست‌وجو کرد. در مقابل، اعتماد نسبی به تیم اقتصادی دولت در مقایسه با دولت قبل، فضای مثبت و آرامش نسبی پس از انتخابات (به عنوان سرمایه اجتماعی) و روند نسبتاً مثبت مذاکرات هسته‌ای، از عللی هستند که امید به روشن بودن فضای اقتصاد ایران در سال آتی را رقم زده‌اند. به نظر می‌رسد این ارزیابی دوگانه را نه‌تنها در بین اقتصاددانان، که در میان عموم مردم و حتی گزارش‌های خارجی منتشرشده درباره اقتصاد و سیاست ایران نیز می‌توان مشاهده کرد. یک عامل اساسی در شکل‌گیری این دوگانه که شاید تا پایان سال آینده دیگر وجود نداشته باشد، حضور دولت جدید در راس قدرت است که ارزیابی دقیق سیاست‌ها را به گذشت زمان وابسته می‌کند. اینکه میزان این وابستگی چقدر است و اصولاً اینکه «آیا می‌توان به تدبیر دولت، امیدوار بود؟» سوالی است که پاسخ آن تا حد زیادی یک سال دیگر در همین روزها مشخص خواهد شد.

منتشرشده در شماره ۸۰ تجارت فردا