نوشته‌ها

موج دوم کرونا و قیمت نفت

پیش‌بینی قیمت نفت برنت در دو سناریو (با لحاظ احتمال موج دوم کرونا) - منبع: وودمکنزی
پیش‌بینی قیمت نفت برنت در دو سناریو (با لحاظ احتمال موج دوم کرونا) – منبع: وودمکنزی

وودمکنزی در گزارشی به این موضوع پرداخته که موج دوم Lockdown چه تاثیری بر قیمت‌های «واقعی» نفت (یعنی قیمت‌های اسمی تعدیل‌شده با تورم) می‌تواند داشته باشد؟

براساس برآورد وودمکنزی، در شرایط عادی در افق ۲۰۳۰ باید قیمت ۸۶دلاری را شاهد باشیم، ولی در اثر موج دوم Lockdown می‌توان انتظار نفت ۷۰دلاری را داشت.

درس اول اینکه چنین حوادث موثر بر سمت تقاضا چه اثر بلندمدت و پایداری می‌توانند داشته باشند. (این اتفاق معلول افت تقاضای نفت در بلندمدت است.)

درس دوم آنکه قیمت‌های واقعی نفت در بازه میان‌مدت تا بلندمدت (حتی قبل از کرونا) نیز در محدوده حدود ۶۰ دلار بوده‌اند. این البته در سناریوی اصلی است و سناریوهای به مراتب بدبینانه‌تری نیز وجود دارند. در یک توزیع آماری می‌توان گفت قطعاً چولگی نمودار به سمت همین پیش‌بینی‌های بدبینانه است.

دلالت روشن برای کشوری با ذخایر ارزان و فراوان نفت مثل ایران، «تولید حداکثری» است. نه تنها ذخایر زیر زمین باقی مانده‌اند و بخشی از آن در خطر متروک شدن (https://t.me/EconomicsandOil/3210) هستند، بلکه قیمت‌ها نیز چشم‌انداز نومیدکننده‌ای دارند.

حاشیه سود پالایشگاه‌ها در دوران کرونا

حاشیه سود پالایشگاه و قیمت نفت برنت - منبع: FGE
حاشیه سود پالایشگاه و قیمت نفت برنت – منبع: FGE

نمودار بالا مارجین یک پالایشگاه نسبتاً ساده طراحی‌شده براساس نفت دبی است که می‌تواند «نمایی» از وضعیت مارجین پالایشگاه‌های ایرانی در ماه‌های اخیر به دست دهد.

می‌بینیم که روند سودآوری از اواخر ۲۰۱۹ شدیداً مختل شد و از نوامبر ۲۰۲۰ تا ژانویه ۲۰۲۱ حاشیه سود در بازه منفی ۶ تا منفی ۱۰ دلار قرار داشت. افت بنزین همزمان با ثبات و حتی رشد نسبی نفت، دلیل اصلی بود.

با گسترش کرونا و افت قیمت نفت، از فوریه تا آوریل ۲۰۲۰ وضعیت قدری بهتر ولی حاشیه سود کماکان منفی بود. بهبود نسبی کراک‌اسپرد نفت‌کوره و افت شدیدتر قیمت نفت در مقایسه با فرآورده باعث شد وضعیت در مقایسه با ماه‌های قبل‌تر بهتر باشد.

این روند در ماه‌های می و ژوئن متوقف شد؛ چراکه قیمت نفت در مسیر رشد قرار گرفت ولی کراک‌اسپردها کماکان تحت فشار قرار داشتند. (اثر موجودی انبار در این تحلیل‌ها وجود ندارد.)

در جولای تاکنون وضعیت بهتر بوده و در اطراف منفی ۲ نوسان داشته است. انتظار می‌رود در نیمه دوم سال و به طور خاص فصل سوم ۲۰۲۰ اوضاع بهتر از نیمه نخست باشد.

ایران و نفت ارزان

آیا باید به نفت بیست‌دلاری* عادت کنیم؟

با افت قیمت نفت به کانال ۱۰ دلار و تداوم پایداری آن در کانال ۲۰دلاری، این سوال مطرح شده که وضعیت فعلی بازار و قیمت‌ها چقدر پایدار است؟ این سوال را می‌توان در بازه‌های زمانی کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت پاسخ داد و البته مهم‌تر از پاسخ، دلالت‌هایی است که از آن می‌توان برای امروز کشورمان دریافت کرد.

علت سقوط نفت
بیشترین سهم در سقوط اخیر قیمت نفت به افت شدید تقاضای جهانی به ویژه در فصل دوم ۲۰۲۰ ناشی از شیوع کرونا مربوط است. برآوردهای مختلف ارقامی در بازه ۱۵ تا ۲۰ میلیون بشکه در روز را نشان می‌دهند که بیشترین افت مربوط به آوریل با رقم بی‌نظیر حدود ۳۰ میلیون بشکه در روز است. این افت شدید تقاضای نفت در شرایطی که توافق اوپک‌پلاس، بین کشورهای نفتی عضو اوپک (با محوریت عربستان) و شرکای استراتژیک خارج از این سازمان (با محوریت روسیه) تداوم پیدا نکرد، با رشد عرضه همراه شد و در نتیجه سقوط فعلی رقم خورد. البته انتظار می‌رفت حتی در صورت توافق اولیه نیز افتی کمابیش در همین حدود اتفاق افتد، چراکه کاهش تولید در حدود دو، سه میلیون بشکه در روز نمی‌تواند در این شرایط تاثیر چندانی داشته باشد و دیدیم که نشست اضطراری اوپک‌پلاس و توافق کاهش ۷ /۹میلیونی عرضه نیز نتوانست جلو روند نزولی قیمت‌ها را بگیرد. شوک کرونا در شرایطی به بازار وارد شد که روندهای میان‌مدت نیز شرایط چندان خوبی را نشان نمی‌دادند: در سمت عرضه هر سال تولید نفت کشورهای غیراوپک (با محوریت آمریکا و اخیراً برزیل و نروژ) فزاینده و برای تامین افزایش تقاضا کافی بود؛ آن هم در حالی که سمت تقاضا عمدتاً در نتیجه تاثیرات جنگ تجاری چین و آمریکا وضعیت مطلوبی نداشت. با این مقدمه می‌توان پرسید که چه مدت شرایط فعلی و بالطبع حضور نفت در کانال ۲۰ دلار تداوم خواهد یافت؟

برآورد کوتاه‌مدت
بر اساس برآوردهای فعلی و به شرط عدم تغییر اساسی در وضعیت کرونا، انتظار می‌رود بدترین وضعیت بازار مربوط به ماه آوریل باشد و کاهش افت تقاضا از ماه می شروع شود. همزمان، عرضه نیز از همین ماه رو به کاهش خواهد گذاشت؛ اما انتظار می‌رود برآیند تغییرات عرضه و تقاضا در نهایت به رشد موجودی انبارهای نفتی (Stocks) بینجامد و به عبارت دیگر کاهش عرضه برای جبران کاهش تقاضا کافی نباشد. این موضوع با لحاظ سطح بالای موجودی انبارهای نفتی، یعنی قیمت‌ها تا پایان فصل جاری احیای قابل ‌توجهی نخواهند داشت، اگرچه می‌تواند به محدوده ۳۰ دلار بازگردد. پس از آن، احیای تقاضا با سرعت بیشتری در نیمه دوم سال ۲۰۲۰ ادامه خواهد یافت؛ ولی این موضوع عیناً در قیمت‌ها منعکس نخواهد شد. دلیل اصلی بالا بودن موجودی انبارها و ناکافی بودن کاهش عرضه اوپک‌پلاس برای تغییر قابل ‌توجه در این موجودی است. همچنین انتظار می‌رود رشد ماهانه تقاضای نفت تا پایان سال (در مقایسه با ماه مشابه سال قبل) کماکان منفی باشد. برای میانگین سال ۲۰۲۰ افت تقاضایی در حدود ۱۰ میلیون بشکه در روز مورد انتظار است. از این‌رو انتظار می‌رود در نیمه دوم سال نفت کماکان حداکثر در کانال ۳۰دلاری باقی بماند و برای سال میانگینی در حدود ۳۵ دلار رقم بخورد.

آینده میان‌مدت
بر اساس آخرین برآورد صندوق بین‌المللی پول اقتصاد جهانی طی سال جاری رشد اقتصادی در حدود منفی سه درصد را تجربه می‌کند. با برآوردهای فعلی، در سال ۲۰۲۱ اقتصاد جهان به سال ۲۰۱۹ بازمی‌گردد؛ اما چشم‌انداز بازار نفت قدری نامساعدتر است و احتمالاً بازگشت بازار نفت به میانگین سال ۲۰۱۹ در ۲۰۲۲ رقم خواهد خورد. اوپک‌پلاس نیز با پذیرش این واقعیت، فعلاً آوریل ۲۰۲۲ را به عنوان زمان پایان توافق لحاظ کرده است. در سمت عرضه چنانچه قیمت‌های پایین نفت بتواند تاثیری پایدار در حدود یک تا دو میلیون بشکه در روز بر نفت شیل داشته باشد، می‌توان انتظار داشت نتیجه در سال ۲۰۲۱ بتواند میانگین سالانه قیمت نفت را با احیای قابل ‌توجه به بالای ۵۰ دلار برساند. در غیر این صورت احتمالاً برای چنین رشدی نیازمند کاهش بیشتری از سوی اوپک‌پلاس خواهیم بود. با این تفاسیر می‌توان گفت ورود قیمت نفت به کانال ۵۰ دلار در ۲۰۲۱ به سادگی و لااقل برای نصف سال روی نخواهد داد؛ اگرچه چنین امری ناممکن نیست. در سال ۲۰۲۲ می‌توان انتظار داشت چنین میانگین سالانه‌ای با احتمال بالاتری رقم بخورد. از جمله ریسک‌های پیش‌روی قیمت نفت در این بازه می‌توان به بازگشت ایران، ونزوئلا و لیبی به بازار اشاره کرد که در این صورت پتانسیل کاهش شدید قیمت وجود خواهد داشت.

چشم‌انداز بلندمدت
در بلندمدت با فرض اینکه عرضه نفت برای تامین رشد سالانه تقاضای نفت (که حداکثر در محدوده یک میلیون بشکه در روز خواهد بود) کافی است، باید بیشتر بر سمت تقاضای نفت تمرکز داشت. دو عامل مهم شکل آینده انرژی و بالطبع تقاضای نفت را رقم خواهد زد: نرخ رشد مصرف و ترکیب سبد انرژی. نرخ رشد مصرف انرژی با افزایش مستمر راندمان انرژی (Energy Efficiency) یا به عبارت دیگر کاهش شدت مصرف انرژی، همواره کاهنده خواهد بود که این موضوع برای سوخت‌های فسیلی بیشتر صدق می‌کند. انتظار می‌رود در دهه گذشته میلادی از پیک مصرف زغال‌سنگ عبور کرده باشیم و پیک مصرف نفت به احتمال بسیار بالا در دهه آتی میلادی رقم خواهد خورد. همزمان سهم انرژی‌های تجدیدپذیر در سبد انرژی رو به افزایش بوده که این موضوع می‌تواند بر سهم سوخت‌های فسیلی تاثیرگذار باشد؛ اگرچه شاید این تاثیر بر گاز بیشتر از نفت مشاهده شود. این دو عامل در نهایت چشم‌انداز چندان درخشانی را برای نفت رقم نخواهند زد و انتظار می‌رود قیمت‌های حقیقی (Real) سالانه نفت در محدوده ۵۰ تا ۷۵ دلار باقی بماند و حتی به سمت پایین این محدوده حرکت کند. سناریوهایی درباره باقی ماندن قیمت‌های بلندمدت نفت در حوالی ۵۰ دلار و کمتر نیز وجود دارد. این چشم‌اندازی است که از آن به Lower for Longer یاد می‌شود و دولت‌های نفتی و اهالی این صنعت دیر یا زود با آن دست‌وپنجه نرم خواهند کرد.

ایران و نفت ارزان
اگرچه فروش نفت در محدوده نهایتاً چند صد هزار بشکه در روز برآورد می‌شود، افت قیمت نفت درآمد حاصل از صادرات فرآورده‌های نفتی و همچنین بسیاری محصولات پتروشیمی را کاهش می‌دهد. از سویی به نظر می‌رسد قدر‌مطلق چنین کاهشی برای ایران بسیار کمتر از صادرکنندگان بزرگ است و از سوی دیگر تاثیر همین کاهش (در کشوری که با تحریم دست‌وپنجه نرم می‌کند) بر تراز تجاری و بودجه دولت می‌تواند قابل‌ توجه باشد. انتظار می‌رود تاثیر این کاهش را در نرخ ارز بتوان ظرف چند ماه آتی مشاهده کرد. نکته اینکه شاید اگر ایران به جای چهار میلیون بشکه در روز، ظرفیتی بیشتر (مثلاً در حدود هشت میلیون بشکه در روز) داشت، به سادگی هر چندسال یک‌بار با تحریم‌های نفتی مواجه نمی‌شد و احتمالاً به همین دلیل است که تحریم‌ها همواره توسعه صنعت نفت ایران را هدف قرار داده‌اند. به هر حال اکنون در شرایط تحریم قرار داریم و از چنان ظرفیتی نیز بی‌بهره‌ایم؛ ولی کماکان می‌توان درباره سیاستگذاری بهینه برای توسعه منابع نفتی کشور (شاید پس از رفع تحریم‌ها) چند کلامی گفت. تولید حداکثری نفت و رسیدن به ظرفیت هشت تا ۱۰ میلیون بشکه در روز نه‌تنها می‌تواند سپری محکم در مقابل وضع مجدد تحریم‌ها باشد، بلکه به لحاظ اقتصادی نیز یک الزام است. چراکه با تصویر ارائه‌شده در بالا از قیمت‌های بلندمدت نفت، نگه داشتن نفت زیر زمین و عدم تبدیل آن به ثروتی در روی زمین ممکن است برای همیشه ایران را از چنین ظرفیتی محروم سازد. این موضوع در ادبیات روز نفت دنیا مطرح شده و آژانس بین‌المللی انرژی از آن به عنوان منابع متروک (Stranded Resources) نام برده است. سقوط اخیر قیمت نفت زنگ خطر را برای اقتصاد ایران به صدا درآورده و این پیام را دارد که رویای نگه داشتن نفت زیر زمین و فروش آن در آینده به قیمت‌های سه‌رقمی احتمالاً هرگز رنگ واقعیت نخواهد پوشید؛ از این‌رو باید همین امروز و با حداکثر توان ظرفیت تولید نفت را افزایش داد و بازار را به رقبایی مثل آمریکا، عربستان و روسیه نسپرد.

  • * مطابق ادبیات متعارف، منظور از قیمت نفت در این نوشته، «قیمت نفت برنت» است که بنچ‌مارک بخش عمده‌ای از دنیاست و نه WTI. از این‌رو اتفاقات خاص از قبیل سقوط اخیر قیمت WTI به صفر و منفی (فارغ از اینکه پدیده‌هایی استثنایی هستند که علت آن هم به سادگی قابل توضیح است)، موضوع این نوشته نیست.

منتشره در شماره ۳۵۷ «تجارت فردا»

پس از دوحه

بازار نفت پس از نشست ناموفق دوحه به کدام سو خواهد رفت؟

در زمان نگارش این مطلب، یعنی دوشنبه ۶ اردیبهشت ۱۳۹۵، و در حالی که تنها هشت روز از شکست گردهمایی کشورهای تولیدکننده نفت در دوحه می‌گذشت، آخرین بهای سبد نفتی اوپک معادل ۷۸ /۳۹ دلار اعلام شد؛ رقمی که از اواخر نوامبر ۲۰۱۵ تاکنون بی‌سابقه به شمار می‌رود. این پارادوکس چگونه قابل توجیه است؟ چرا در شرایطی که نشست کشورهای تولیدکننده حدود نیمی از نفت جهان برای تصمیم‌گیری درباره «فریز»، با انبوه اختلافات و بدون نتیجه پایان یافت، بهای طلای سیاه در بازارهای جهانی روند رو به صعود خود را ادامه داد و سبد نفتی اوپک برای یک روز به کانال ۴۰‌دلاری نیز بازگشت؟ پاسخ به این سوال، می‌تواند چشم‌اندازی از روند آتی بازار نفت به دست دهد؛ البته اگر عربستان سعودی یا دیگر کشورها دست به اقدام پیش‌بینی‌نشده‌ای نزنند.

ادامه مطلب …

پس از سقوط نفت

نفت ارزان با اقتصاد، سیاست و جامعه ایرانی چه خواهد کرد؟

پس از سقوط نفت / اینفوگرافی: آرشین میرسعیدی

با وجود اینکه فاصله زمانی تا اجرایی شدن برجام، موعدی که روزگاری «ماه‌ها» و «هفته‌ها» تا رسیدن به آن فاصله داشتیم، اکنون به «روزها» رسیده است، خبر لغو تحریم‌ها به اندازه قبل، مسرت‌بخش به نظر نمی‌آید. ماجرا درست مثل تحریم‌ها، به نفت برمی‌گردد و تاثیری که بازگشت ایران به بازار نفت بر سقوط بیشتر قیمت‌ها خواهد داشت؛ چنان که هیچ بعید نیست چند هفته آینده هر بشکه نفت ایران کمتر از ۲۵ دلار به فروش برسد. شنیدن این خبر برای مردم کشوری که در همین سال‌های اخیر نفت بالای ۱۰۰ دلار را تجربه کردند، برخلاف عربستان و بسیاری از کشورهای حاشیه خلیج‌فارس ذخایر ارزی اندکی در اختیار دارند و البته هنوز روی لبه تیغ رکود و رونق در حرکت هستند، آسان نیست. اما از واقعیت گریزی نیست و بر اساس آخرین پیش‌بینی‌ها نفت کمتر از ۵۰ دلار و در بسیاری از ماه‌ها کمتر از ۴۰ و شاید حتی ۳۰ دلار، واقعیت گریزناپذیری است که طی حداقل شش ماه آتی ایرانیان با آن دست و پنجه نرم خواهند کرد. این خبر بد در شرایطی به گوش می‌رسد که دولت با انبوه تعهدات دست به گریبان است؛ از طرح تحول نظام بهداشت و پرداخت یارانه نقدی گرفته تا پیشبرد طرح‌های عمرانی و تسویه بخشی از بدهی دولت که تا ۵۴۰ هزار میلیارد تومان نیز برآورد می‌شود. این یعنی سقوط قیمت نفت به شکلی گسترده و فراگیر، اقتصاد، جامعه و سیاست ایران را متاثر خواهد کرد؛ تاثیری که احتمالاً می‌توان شواهد آن را در متغیرهای کلان اقتصادی، شاخص‌های اجتماعی و روندهای سیاسی از جمله انتخابات پیش‌رو مشاهده کرد. سقوط قیمت نفت البته ممکن است صرفاً بر روندها و پدیده‌های کوتاه‌مدت موثر نباشد، بلکه ساخت سیاست و اقتصاد و جامعه ایران را نیز دچار تغییر کند. اما این تغییرات کوتاه‌مدت و ساختاری، دقیقاً چه خواهند بود؟ برای پاسخ به این سوال، پرونده‌های این فصل را بخوانید.

منتشرشده در شماره ۱۶۱ تجارت فردا

کابوس رکود

سقوط قیمت نفت با اقتصاد ایران چه خواهد کرد؟

تولید ناخالص داخلی به تفکیک بخش / اینفوگرافی: آرشین میرسعیدی

کمتر از یک‌پنجم تولید ناخالص داخلی و کمتر از یک‌سوم بودجه دولت. این سهمی است که روی کاغذ و در یک نگاه اولیه، یک نگاه اولیه و سطحی، می‌توان برای نفت در نظر گرفت. اگر به ارقام یادشده این واقعیت را هم اضافه کنیم که پس از تحریم حتی در دوران بالا بودن قیمت نفت هم به دلیل محدودیت‌های انتقال پول و کاهش صادرات به نصف (و در برخی ماه‌ها کمتر از نصف) درآمدهای نفتی کشور کاهش پیدا کرده بود، به نظر می‌رسد سقوط قیمت نفت برای ایران آنقدر که تصور می‌شود دشوار نخواهد بود. البته از یک جنبه این گزاره درست به نظر می‌رسد؛ در پی کاهش تدریجی وابستگی به نفت در بودجه عمومی دولت و افزایش درآمدهای مالیاتی باوجود رکود، می‌توان انتظار داشت که اقتصاد ایران به اندازه روسیه یا ونزوئلا از نفت آسیب نبیند. همچنین به دلیل کاهش صادرات، زیان درآمدی ناشی از سقوط نفت (حاصلضرب تعداد بشکه‌های نفت صادراتی در قیمت هر بشکه نفت) کمتر از کشورهایی مثل عربستان سعودی، عراق و کویت باشد. بعضی از کارشناسان نیز معتقدند سقوط قیمت نفت ممکن است فرصتی برای رهایی از اقتصاد نفتی باشد. اما واقعیت، یک ‌نیمه خالی هم دارد که به نظر می‌رسد بر نیمه پر غالب است.
نفت، تامین‌کننده اصلی درآمدهای ارزی کشور است. حتی بخش عمده صادرات غیرنفتی را نیز میعانات گازی و محصولات پتروشیمی تشکیل می‌دهند که قیمت آنها با نفت خام همبستگی دارد. از این جنبه می‌توان گفت سقوط نفت بر عرضه ارز تاثیر منفی خواهد گذاشت که اگر به افزایش نرخ آن بینجامد؛ می‌توان انتظار افزایش هزینه تمام‌شده کالا و خدمات را داشت. بیش از سه‌چهارم واردات به کشور را کالاهای سرمایه‌ای و واسطه‌ای تشکیل می‌دهند که این یعنی افزایش شدید نرخ ارز ممکن است در کوتاه‌مدت به افزایش تورم بینجامد؛ تورمی که کنترل آن بزرگ‌ترین دستاورد دولت به شمار می‌رود. ناگفته پیداست با وجود بار مالی عظیم پرداخت یارانه نقدی و طرح‌های مرتبط با نظام سلامت، رشد همیشگی دستمزد کارکنان دولت، بار بالای بدهی‌های دولت به پیمانکاران، ضعف شدید تامین مالی با توجه به مشکلات بانک‌ها و مهم‌تر از همه رشد اقتصادی شکننده‌ای که ممکن است دوباره منفی شود، سقوط قیمت نفت بیشتر یک تهدید است تا فرصت. همه اینها در شرایطی است که اقتصاد کشور عملاً هنوز در دوران تحریم قرار دارد و معلوم نیست اثرات واقعی پساتحریم چه زمانی رویت‌پذیر باشند. کاهش قیمت نفت در شرایط پایدار اقتصادی، مثلاً در اوایل دهه ۸۰ که نرخ رشد اقتصادی، تورم و درآمدهای ارزی حداقل‌هایی از ثبات را داشت می‌توانست به معنای یک جراحی دردناک باشد که در نهایت سلامت اقتصاد را رقم خواهد زد. اما آیا برای اقتصادی که در دوران نفت دورقمی، رشد اقتصادی منفی و تورم بیش از ۴۰‌درصدی را تجربه کرد نیز همان نتیجه را خواهد داشت؟ احتمالاً نه.
البته پیش‌فرض اساسی تمامی این مباحث، داستان تکراری «نقمت نفت» است که داوری درباره آن، پیش‌درآمد ارزیابی اثرات کاهش قیمت نفت است. اگر این فرض اساسی وجود داشته باشد که نفت بیشتر به معنای رفاه بلندمدت کمتر است، احتمالاً سقوط قیمت نفت یک رویا و لااقل اتفاق نه چندان بزرگ تلقی می‌شود. اما اگر این را در نظر بگیریم که نفت از چه سهمی در انبوه تولیدات کشور (از اوره و بنزین تا پلی‌اتیلن و پلاستیک)، در اشتغال بخش‌های مختلف، در موازنه تجارت خارجی و در مخارج عمرانی معطوف به رشد سرمایه‌گذاری بخش خصوصی برخوردار است، احتمالاً به ارقامی همچون «کمتر از یک‌پنجم تولید ناخالص داخلی» اکتفا نخواهد شد. آن زمان می‌توان به این سوال پاسخ داد که آیا ممکن است در پی کاهش قیمت نفت، رکود تعمیق شود و دستاورد تک‌رقمی شدن تورم را نیز تحت‌تاثیر قرار دهد؟ حتی اگر رشد اقتصادی کماکان مثبت باقی بماند، آیا اقتصاد ایران پس از سقوط نفت حال ‌و روز بهتری خواهد داشت؟

منتشرشده در شماره ۱۶۱ تجارت فردا

تداوم نوسان

الهام حسن‌زاده معتقد است قیمت نفت در ماه‌های آتی احتمالاً کاهش بیشتری را تجربه خواهد کرد

الهام حسن‌زاده معتقد است قیمت نفت در ماه‌های آتی احتمالاً کاهش بیشتری را تجربه خواهد کرد

در گفت‌وگو با مدیرعامل شرکت مشاوره نفت و گاز Energy Pioneers از عوامل موثر بر کاهش قیمت نفت و به طور خاص نفت شیل پرسیدیم. الهام حسن‌زاده، دانش‌آموخته دکترای حقوق نفت و گاز و فلوشیپ موسسه انرژی آکسفورد، ضمن تشریح عوامل طرف عرضه و تقاضایی که کاهش قیمت نفت را رقم زده‌اند، از چشم‌انداز بازار در ماه‌های پیش‌رو و به ویژه پس از بازگشت نفت ایران به بازارهای بین‌المللی گفته است که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید.

ادامه مطلب …

سریال سقوط

با کاهش نفت اوپک به کمتر از ۴۰ دلار، حتی قیمت‌های پایین‌تر هم دور از انتظار نیست

با کاهش نفت اوپک به کمتر از 40 دلار، حتی قیمت‌های پایین‌تر هم دور از انتظار نیست / طرح: آزاده پاک‌نژاد

قیمت سبد نفتی اوپک درحالی به کمتر از ۴۰ دلار در هر بشکه رسیده است که به نظر می‌رسد اگر تنش‌ها میان روسیه و ترکیه در پی سقوط جنگنده روسی افزایش نمی‌یافت، ‌قیمت آن هم‌اکنون در کانال ۳۷ دلار و حتی کمتر در حال نزول بود. پیش‌بینی‌ها درباره قیمت نفت در سال آینده میلادی (که بخش عمده آن مصادف با سال ۱۳۹۵ خواهد بود)؛ در خوش‌بینانه‌ترین حالت از تداوم نوسان قیمت‌ها در بازه ۴۰ تا ۵۰ دلار حکایت می‌کنند و البته امکان کاهش آن تا ۲۰ دلار نیز مطرح می‌شود. قیمت نفت که در پی تداوم مازاد عرضه به ویژه در نتیجه تولید از منابع غیرمتعارف نفت شیل (Shale Oil) از تابستان سال گذشته روی به کاهش نهاد، کماکان در مسیر نزولی به حرکت خود ادامه می‌دهد و بازگشت آن از این روند دشوار می‌نماید. اداره اطلاعات انرژی آمریکا، در آخرین گزارش چشم‌انداز کوتاه‌مدت انرژی (Short-Term Energy Outlook) قیمت هر بشکه نفت وست تگزاس اینترمدییت را در سال آینده میلادی ۳۱ /۵۱ دلار پیش‌بینی کرده است؛ یعنی ۱۰دلار بیش از قیمت آن در زمان نگارش مطلب حاضر. آژانس بین‌المللی انرژی (International Energy Agency) نیز باتوجه به تداوم مازاد عرضه و ضعف رشد، چشم‌اندازی برای افزایش قیمت نفت در سال ۲۰۱۶ متصور نیست. این یعنی داستان نفت ارزان، تازه به اواسط خود رسیده و هنوز تا پایان آن راه درازی باقی است؛ به ویژه آنکه با لغو تحریم‌ها انتظار می‌رود مطابق وعده وزیر نفت ایران، صادرات نفت کشورمان طی شش ماه حدود یک میلیون بشکه در روز افزایش یابد. قیمت نفت هم‌اکنون در کمترین رقم از دسامبر ۲۰۰۸ تاکنون قرار دارد و کاهش بیشتر آن، به هیچ‌وجه دور از انتظار نیست.

ادامه مطلب …

سقوطِ پرسود

چگونه کاهش قیمت نفت، کارگران آمریکایی را منتفع می‌کند؟

دیان کاردول و نلسون دی شوارتز / نیویورک‌تایمز

تصویری از شهر بلفاست در ایالت مین. دفتر انرژی فرماندار تخمین می‌زند در صورت پایین باقی ماندن قیمت نفت، به طور متوسط هر خانواده سه هزار دلار صرفه‌جویی خواهد کرد.

تصویری از شهر بلفاست در ایالت مین. دفتر انرژی فرماندار تخمین می‌زند در صورت پایین باقی ماندن قیمت نفت، به طور متوسط هر خانواده سه هزار دلار صرفه‌جویی خواهد کرد.

نگرانی وال‌استریت درباره اثرات منفی کاهش قیمت نفت بر تامین‌کنندگان انرژی ممکن است رو به فزونی باشد، ولی سقوط شدید قیمت نفت می‌تواند منافع قابل‌توجهی را برای خانواده‌های طبقه کارگر آمریکا و بازنشستگانی که تا حد زیادی از ثمره احیای اقتصادی ۵.۵ساله محروم بوده‌اند، به همراه آورد. در هفته دوم ژانویه، اداره فدرال اطلاعات انرژی آمریکا تخمین زد خانوارهای آمریکایی به دلیل کاهش قیمت بنزین، می‌توانند در سال جاری ۷۵۰ دلار در هزینه‌های خود صرفه‌جویی کنند. این رقم، ۲۰۰ دلار بیش از آن چیزی است که کارشناسان اقتصادی در یک ماه پیش از آن برآورد کرده بودند. مردمی که به نفت کوره برای مصارف خانگی و پروپان برای گرم کردن منازل خود وابسته هستند، از جمله میلیون‌ها‌نفری که در شمال شرقی و غرب میانه آمریکا این‌گونه خانه‌های خود را گرم می‌کنند، از ۷۵۰ دلار صرفه‌جویی بیشتر در این زمستان بهره‌مند می‌شوند.
گای برگر، اقتصاددان آمریکایی در RBS می‌گوید: «این [کاهش قیمت] احتمالاً اثر زیادی بر ۱۰ درصد بالای خانوارها ندارد؛ اما اگر شما ۳۰ هزار تا ۴۰ هزار دلار در سال درآمد به دست می‌آورید و شغل‌تان با رانندگی در ارتباط است، تغییر مهمی ایجاد می‌شود. به لحاظ مفهومی، این درست در نقطه مقابل رشد بازار سهام قرار دارد که تمرکز آن بر اقشار بالاست.»

ادامه مطلب …

امید به اقتصاد

کاهش قیمت نفت بر اقتصاد آمریکا چه اثری دارد؟
استفان پی‌ای براون / ریسورسز فور فیوچر

کاهش قیمت نفت بر اقتصاد آمریکا چه اثری دارد؟

اثر کاهش قیمت نفت بر رشد اقتصادی آمریکا در سال ۲۰۱۵

قیمت‌های جهانی نفت از ماه ژوئن حدود ۵۰ دلار در هر بشکه کاهش یافته است، و بازار آتی نشان می‌دهد این کاهش قیمت پایدار، ولی همراه با افزایش تدریجی طی پنج سال آینده خواهد بود. کاهش قیمت نفت ناشی از افزایش عرضه و کاهش تقاضا به صورت همزمان بوده است. بازیگران بازار نفت جهانی به تدریج متوجه شده‌اند که فعالیت اقتصادی ضعیف در چین، ژاپن، هند و اروپا تقاضای نفت را کاهش داده است. همزمان بازار جهانی نفت نیز با افزایش عرضه به طور خاص از محل تولید نفت شیل مواجه بوده است. در اثر کاهش قیمت نفت، قیمت بنزین در آمریکا به کمترین رقم در بیش از چهار سال اخیر رسید. کاهش قیمت نفت و بنزین محرکی ملایم برای فعالیت اقتصادی در آمریکاست. آثار اقتصادی احتمالاً در کل این کشور نامساوی خواهد بود. امنیت انرژی ممکن است کاهش یابد، و انتظار می‌رود آلودگی ناشی از نفت زیاد شود.

قیمت بنزین
کاهش قیمت نفت به معنای افت ۱.۲۵دلاری قیمت بنزین در هر گالن است. حدود ۰.۸۵ دلار از این رقم هم‌اکنون به وقوع پیوسته است. نتیجه اینکه قیمت بنزین به کمترین رقم از نوامبر ۲۰۱۰ تاکنون رسیده است. بازار آتی نفت خام نشان‌دهنده روند آرام رو به ‌افزایش است. اگر این افزایش رو به ‌بالا پایدار باشد، یک مدل رگرسیون ساده بر اساس رابطه بین قیمت بنزین و نفت خام نشان می‌دهد متوسط قیمت بنزین معمولی در سال ۲۰۱۵ حدود ۲.۴۵ دلار در هر گالن خواهد بود. اگر تغییرات نرمال فصلی را نیز به حساب آوریم، باید توجه داشت که قیمت بنزین در تابستان گران‌تر از زمستان است.

صنایع انرژی
در اثر کاهش قیمت نفت، صنایع انرژی آمریکا با کاهش درآمد مواجه خواهد شد. از آنجا که به نظر می‌رسد قیمت زغال‌سنگ و گاز طبیعی دیگر به صورت نزدیک با قیمت نفت مرتبط نیستند، آثار کاهش قیمت بیشتر به تولیدکنندگان نفت منحصر خواهد بود. علاوه بر کاهش درآمد، تولیدکنندگان نفتی که هزینه کل تولیدشان بیش از ۶۰، ۷۰ دلار در بشکه است، به تدریج تولید خود را کاهش خواهند داد. این تولیدکنندگان با هزینه بالا، احتمالاً در میان شرکت‌هایی قرار دارند که در مناطق نفت شیل تازه توسعه‌یافته در تگزاس و داکوتای شمالی مشغول فعالیت هستند. همزمان با افزایش تدریجی قیمت‌ها طی دهه آتی، این تولیدکنندگان به تدریج تولید خود را افزایش خواهند داد.

فعالیت اقتصادی
کاهش قیمت نفت از طریق کاهش قیمت بنزین، گازوئیل، محصولات نفتی و دیگر کالاها و خدماتی که تولیدشان وابسته به محصولات نفتی است، برای مصرف‌کنندگان آمریکایی عوایدی به اندازه افزایش سالانه ۳۵۰ میلیارد‌دلاری درآمد قابل تصرف (حدود ۰.۲ درصد از تولید ناخالص داخلی آمریکا) ایجاد می‌کند. متوسط خانوارهای آمریکایی عایدی خامی معادل ۲۷۹۰ دلار در سال خواهند داشت. بخشی از افزایش در قدرت خرید مصرف‌کننده با کاهش درآمد تولیدکنندگان نفت جبران می‌شود. از آنجا که آمریکا هم‌اکنون بیش از دوسوم نفت مصرفی خود را تولید می‌کند، فقط حدود ۱۱۶ میلیارد دلار از افزایش قدرت خرید مصرف‌کننده از تولیدکنندگان خارجی نفت تامین می‌شود و مابقی از تولیدکنندگان داخلی به دست می‌آید. با در نظر گرفتن درآمد از دست‌رفته شرکت‌های نفت آمریکایی، عایدی خالص درآمد آمریکا برای هر خانوار در سال ۹۲۰ دلار خواهد بود. متوسط میل نهایی به مصرف حدود ۹۰ درصد است؛ یعنی خانوار متوسط آمریکایی سالانه ۸۲۵ دلار بیش از گذشته هزینه خواهد کرد. از آنجا که خانوارهای کم‌درآمد بخش بیشتری از درآمدشان را برای مصارف انرژی هزینه می‌کنند، و احتمال اینکه در شرکت‌های نفتی صاحب سهم باشند نیز کمتر است، این خانوارها شاهد منافع بیشتری خواهند بود و بیشتر هزینه خواهند کرد. خانوارهای پردرآمد کمتر هزینه خواهند کرد. اثر کل به میزان افزایشی یکباره در تولید ناخالص داخلی آمریکا به میزان ۰.۷ تا یک درصد خواهد بود.

اثرات نامساوی
اثرات اقتصادی قیمت‌های کمتر نفت در کل ایالات متحده آمریکا یکسان نخواهد بود. اقتصاد هشت ایالت آلاسکا، لوئیزیانا، نیومکزیکو، داکوتای شمالی، اوکلاهما، تگزاس، وایومینگ و ویرجینیای غربی در اثر کاهش قیمت نفت صدمه خواهد دید. بر اساس مقاله براون و یوسل در سال ۲۰۱۳ اقتصاد این هشت ایالت به تولید انرژی برای صادرات به دیگر ایالت‌ها وابسته است. گستره تاثیرات به اهمیت نفت در کل انرژی ایالت و فقدان تنوع در اقتصاد ایالت بستگی دارد. براون و یوسل همچنین متوجه شدند که اقتصاد ۴۲ ایالت و ناحیه کلمبیا از کاهش قیمت نفت منتفع خواهد شد. گستره این تاثیر مثبت در هر ایالت در ابتدا به فقدان صنایع استخراج انرژی، و اثر ضریب فزاینده کوچک‌تر ایالت بستگی دارد. در ایالت‌هایی که اقتصاد آنها از کاهش قیمت نفت بهره‌مند می‌شود، استخراج نفت و گاز، ماشین‌آلات میادین نفتی و استخراج زغال‌سنگ به میزان زیادی پایین‌تر از متوسط کشوری است. متعاقباً اثر منفی ناشی از این صنایع استخراج انرژی کمتر و منافع ایالت‌های مذکور از کاهش قیمت نفت، بیش از متوسط کل ایالات متحده آمریکا خواهد بود. اگر به دهه ۱۹۸۰ نگاه کنیم، ایالت‌هایی که بیشتر از کاهش قیمت انرژی بهره‌مند شدند دلاوار، کارولینای جنوبی و نیوجرسی بودند. این ایالت‌ها صنایع پتروشیمیایی و پالایشی انرژی‌بر داشتند ولی استخراج انرژی در آنها نسبتاً اندک صورت می‌گرفت. ایالت‌های مذکور از صنایع انرژی‌بر پالایشی و پتروشیمی فاصله گرفتند و حساسیت این صنایع نسبت به شوک‌های قیمت انرژی از دهه ۱۹۸۰ کاهش یافته است. در نتیجه این ایالت‌ها بسیار کمتر نسبت به تغییرات قیمت نفت حساس هستند.

امنیت نفتی
کاهش تولید نفت اثری غیرمتناسب بر کاهش موقت محرک‌های تولید نفت در مناطقی از جهان که هزینه تولید نفت در آنها بالاست خواهد داشت. از جمله این مناطق می‌توان به برخی حوزه‌های نفت شیل آمریکا، ماسه‌های قیری کانادا و تولید نفت در مناطق جدید فراساحل برزیل اشاره کرد. از آنجا که این تولیدکنندگان در کشورهای باثبات سیاسی حضور دارند، کاهش تولید آنها سهم تولید نفت از کشورهای باثبات را کاهش می‌دهد و منجر به کاهش امنیت عرضه نفت خواهد شد. همزمان روسیه، ایران و ونزوئلا نیز با کاهش درآمدهای نفتی مواجه می‌شوند که این امر توانایی آنها را برای مقابله با منافع آمریکا کاهش می‌دهد.

محیط‌زیست
آثار زیست‌محیطی قیمت‌های پایین نفت به میزان مصرف نفت وابسته است. تغییرات فناوری و اکتشاف منابع جدید به توازن مجدد بازار جهانی نفت، افزایش عرضه و سیر قیمت نفت در سطوح پایین‌تر منجر شده است. این سیر با افزایش تولید نفت جهان و همزمان افزایش آلودگی محلی و انتشار دی‌اکسید کربن همراه بوده است. اخبار منتشره نشان می‌دهد مصرف‌کنندگان آمریکایی به کاهش قیمت بنزین با افزایش مصرف بنزین و خرید ماشین‌های با کارایی سوخت کمتر پاسخ داده‌اند. این مساله موجب افزایش مصرف سوخت آمریکا و انتشار گاز خواهد شد.

جمع‌بندی
به طور خلاصه می‌توان گفت تغییرات اخیر در قیمت جهانی نفت از طریق افزایش درآمد قابل تصرف به مصرف‌کنندگان کمک می‌کند. در مقابل، کاهش قیمت نفت به تولیدکنندگان انرژی در آمریکا و ایالت‌هایی که وابستگی زیادی به صنایع مذکور دارند، صدمه خواهد زد. اگرچه اثر کل کاهش قیمت نفت در میان ایالت‌های آمریکا یکسان توزیع نمی‌شود، افزایش درآمد قابل تصرف محرکی متعادل برای فعالیت اقتصادی در آمریکا خواهد بود. یک کاهش احتمالی در تولید نفت آمریکا ممکن است تا حدی امنیت ملی را تضعیف کند.

منتشرشده در شماره ۱۲۳ تجارت فردا