قمار سرمایه‌گذاری در نفت و گاز جهان

نمودار بالا از وودمکنزی نشان می‌دهد با چشم‌انداز فعلی قیمت نفت، در میان‌مدت انتظار رشد قابل‌توجه سرمایه‌گذاری در بالادستی نفت و گاز جهان نمی‌رود و صنعت باید به ارقامی معادل نصف سال‌های اوج عادت کند.

دنیای نفت در میان‌مدت انتظار سرمایه‌گذاری سالانه ۳۰۰ الی ۴۰۰میلیارد دلاری را دارد و این یعنی احتمالاً بازار خدمات حفاری در حوالی ۲۰۰ میلیارد دلار نوسان می‌کند. این ارقام را با سرمایه‌گذاری ۷۰۰ الی ۸۰۰ میلیارد دلاری و بازار خدمات حفاری ۴۰۰میلیارد دلاری مقایسه کنید!

برآورد بی‌پی می‌گوید در ۳۰ سال آتی میانگین سرمایه‌گذاری سالانه حدود ۴۰۰ میلیاردددلاری در سناریوهای کم‌کربن (به نام‌های “انتشار کربن صفر” و “گذار سریع”) کافی است، ولی سناریوی “تداوم وضع فعلی” نیازمند ارقام به مراتب بیشتری هستیم.

لذا با یک قمار مواجهیم: اگر بپذیریم که وضع فعلی ادامه می‌یابد یعنی اکنون فرصت بسیار خوبی برای حضور در نفت‌وگاز با افق بلندمدت است. اگرنه، باید در اولین رشد قیمت قابل‌توجه قیمت نفت (۷۰ دلار؟) خروج را در دستور کار قرار داد!

تحلیل منحنی هزینه نفت جهان

ریستادانرژی منحنی هزینه (Cost Curve) نفت خود را به‌روز کرده است. منحنی نشان می‌دهد برای تولید نفت به چه قیمتی نیاز داریم و در نتیجه مبنای خوبی برای تعیین قیمت‌های بلندمدت نفت به دست می‌دهد.

منحنی نشان می‌دهد برای تولید ۱۰۰۰ میلیارد بشکه نفت قیمت ۴۵ دلار کاملاً کفایت می‌کند؛ یعنی معادل ۲۵ سال تولید نفت جهان به میزان ۱۱۰میلیون بشکه در روز. (البته می‌دانیم که کل تولید نفت جهان از ارزان‌ترین منابع صورت نمی‌گیرد.)

شش سال قبل انتظار می‌رفت قیمت سربه‌سری برای تولید روزانه ۱۰۰میلیون بشکه نفت در ۲۰۲۵ حدود ۹۰ دلار باشد و امروز نفت ۵۰ دلاری کافی به نظر می‌رسد. آن زمان انتظار می‌رفت در ۲۰۲۵ روزانه حدود ۱۲میلیون بشکه نفت tight (در عمل تقریباً همان نفت شیل) با نقطه سربه‌سری ۸۲ دلار تولید شود و امروز این ارقام به ۱۸ میلیون و ۴۴ دلار رسیده است.

شیب منحنی عرضه نفت در این سال‌ها کمتر شده و نمودار به سمت راست حرکت کرده است. با چشم‌انداز نه چندان درخشانی که از سمت تقاضا انتظار داریم، به نظر می‌آید پیام روشن است: Lower for Longer.

صحبت‌های پاتریک پویانه و یادی از وارن بافت

توتال تنها شرکتی است که دوباره جایزه شرکت برتر را به دست آورده که هر دو در زمان مدیریت پاتریک پویانه بوده است. توتال از بین ۳۰ شرکت و با معیارهای مرتبط با Low-Carbon به این مقام رسیده است.

همانند بن ون‌بردن (مدیرعامل شل) مدیرعامل توتال هم به لزوم توجه به سمت تقاضا تاکید دارد. توضیح من این‌که در نفت به صورت سنتی ما بر سمت عرضه متمرکزیم. در بازاریابی B2C نیز به ویژه تا اوایل و حتی اواسط نیمه دوم قرن بیستم همین جریان غالب بود و نهایتاً Performance یک کالا اهمیت داشت که این روند تغییر کرد. پویانه می‌گوید باید به تحول سمت تقاضا (که Driver اصلی گذار انرژی است) توجه بیشتری کنیم.

مهم‌ترین فناوری در انقلاب انرژی را فعلاً هیدروژن می‌بیند که البته راه درازی تا جریان‌سازی در پیش دارد. برخلاف فناوری خورشیدی (که بازارش یعنی برق موجود بود) اینجا هم توسعه فناوری داریم و هم توسعه بازار.

در ماه می تا سپتامبر چشم‌انداز ۲۰۳۰ توتال تغییر زیادی کرد. از ۲۰۱۹ تا می ۲۰۲۰ نیز تغییراتی وجود داشت. سهم نفت در سبد ۲۰۳۰ توتال از ۵۵٪ در گزارش ۲۰۱۹ به ۴۵٪ در می ۲۰۲۰ و ۳۰٪ در سپتامبر ۲۰۲۰ رسید. پویانه می‌گوید دلیل این بود که یافته‌های جدید می به زبان کسب‌وکار ترجمه شدند که این در سپتامبر نمایان شد.

به گفته پویانه در نفت حداقل نرخ بازگشت ۱۵٪ درصد با هزینه پول ۵-۶٪ توجیه‌پذیر بوده لذا اکنون با هزینه پول ۲٪ پروژه‌های خورشیدی با نرخ حدود ۱۰٪ توجیه‌پذیر است. در پاسخ به این‌که اصلاً به عنوان یک شرکت نفت و گاز آیا شما مزیتی برای حضور در خورشیدی دارید جواب خوبی داد و گفت توان دسترسی به پروژه‌ها در کل جهان، برند، توان تامین مالی، توان تجارت و بعضاً شباهت‌های عملیاتی منشا مزیت ما هستند.

به گفته پویانه حتی برای کاهش ۱.۵ درجه نیز جهان به روزانه ۴۰ الی ۵۰ میلیون بشکه نفت نیاز دارد که باید برای کربن آن فکری کرد ولی هنوز فناوری‌های جذب و ذخیره‌سازی کربن بسیار گران هستند. دلیل اصلی هم این‌که بازاری برای محصول نیست و هزینه زیرساخت و Storage بالاست. قیمت‌گذاری کربن و یارانه دولتی تنها راه‌حل‌ها هستند.

نکته جالب دیگر درباره سرمایه‌گذاری‌های نفتی شرکت بود که گفت باید در نفت ۲۰ دلاری هم هزینه‌های فنی بازگردند. شرط دوم این‌که آلایندگی‌شان در محدوده مشخص باشد.

از چند سال قبل به یاد دارم که توتال از شرکت‌هایی بود که نفت شیل را به دلیل گرانی نسبی جدی نگرفت. پویانه آن زمان بسیار به مبانی قیمت‌گذاری اشاره می‌کرد و می‌گفت نباید سراغ دارایی‌های گران رفت. هنوز همان را می‌گوید و زمان صحبت کردن احساس می‌کنم یک وارن بافت نفتی مدیرعامل توتال است.

نسخه مکینزی برای نفت بحران‌زده

مدیر نفت و گاز شرکت مشاوره مکینزی در ارائه‌ای به بحران در صنعت نفت‌وگاز پرداخت و به فرصت‌ها نیز اشاره‌ای داشت. در نمودار بالا می‌بینیم که تقریباً تمام بخش‌های زنجیره ارزش (به جز پتروشیمی) درگیر بحران هستند.

راه‌حل چیست؟ مکینزی اشاره‌ای به پنج پاسخ دارد که البته برای هر شرکت باید به دنبال راه‌حل منحصربفردی بود:
۱. بازطراحی پورتفولیو و تحول اساسی در تخصیص منابع
۲. ادغام‌وتملیک‌های جسورانه (Mergers & Acquisition)
۳. تغییر مدل عملیاتی به منظور بهبود عملکرد و کاهش هزینه
۴. بازتعریف مشارکت‌های استراتژیک با هدف افزایش تاب‌آوری زنجیره تامین
۵. خلق سازمان
آینده با تمرکز بر منابع انسانی و ساختار

موج دوم کرونا و قیمت نفت

پیش‌بینی قیمت نفت برنت در دو سناریو (با لحاظ احتمال موج دوم کرونا) - منبع: وودمکنزی
پیش‌بینی قیمت نفت برنت در دو سناریو (با لحاظ احتمال موج دوم کرونا) – منبع: وودمکنزی

وودمکنزی در گزارشی به این موضوع پرداخته که موج دوم Lockdown چه تاثیری بر قیمت‌های «واقعی» نفت (یعنی قیمت‌های اسمی تعدیل‌شده با تورم) می‌تواند داشته باشد؟

براساس برآورد وودمکنزی، در شرایط عادی در افق ۲۰۳۰ باید قیمت ۸۶دلاری را شاهد باشیم، ولی در اثر موج دوم Lockdown می‌توان انتظار نفت ۷۰دلاری را داشت.

درس اول اینکه چنین حوادث موثر بر سمت تقاضا چه اثر بلندمدت و پایداری می‌توانند داشته باشند. (این اتفاق معلول افت تقاضای نفت در بلندمدت است.)

درس دوم آنکه قیمت‌های واقعی نفت در بازه میان‌مدت تا بلندمدت (حتی قبل از کرونا) نیز در محدوده حدود ۶۰ دلار بوده‌اند. این البته در سناریوی اصلی است و سناریوهای به مراتب بدبینانه‌تری نیز وجود دارند. در یک توزیع آماری می‌توان گفت قطعاً چولگی نمودار به سمت همین پیش‌بینی‌های بدبینانه است.

دلالت روشن برای کشوری با ذخایر ارزان و فراوان نفت مثل ایران، «تولید حداکثری» است. نه تنها ذخایر زیر زمین باقی مانده‌اند و بخشی از آن در خطر متروک شدن (https://t.me/EconomicsandOil/3210) هستند، بلکه قیمت‌ها نیز چشم‌انداز نومیدکننده‌ای دارند.

پتانسیل رشد سود پالایشگاه‌های ایران

آمار پالایشگاه‌های ایران در سال ۱۳۹۸

نمودار بالا خلاصه‌ای است از وضعیت پالایشگاه‌ها در سال ۱۳۹۸: اینکه سهم تولید پنج فرآورده اصلی چند درصد و میزان تولید آنها چقدر است. (نکته اینکه نمودار بالا فقط به فرآورده‌های اصلی می‌پردازد و نه ۱۰۰ درصد فرآورده‌ها.)

با لحاظ تاثیر مصوبه اخیر در محاسبه قیمت خوراک پالایشگاه‌ها، بهترین رشد سودآوری در سال ۱۳۹۹ نسبت به ۱۳۹۸ مربوط به پالایشگاهی خواهد بود که:
۱. ظرفیت تولید بالاتری داشته باشد.
۲. نفت‌کوره، گازوئیل و گاز مایع بیشتری تولید کند (کمترین تاثیر از کرونا)
۳. بنزین و به ویژه نفت سفید کمتری تولید کند (بیشترین تاثیر از کرونا)
۴. فرآورده‌های جانبی بیشتری تولید کنند.

ظاهراً اگر همه اینها را کنار هم قرار دهیم، سه پالایشگاه بزرگ بندرعباس، اصفهان و تهران وضعیت نسبی بهتری دارند.

بدیهی است که برای سودآوری در سرمایه‌گذاری به ویژه در کوتاه‌مدت باید موارد دیگری را لحاظ کرد؛ مثلاً پتانسیل رشد قیمت سهام و Capital Gain، وضعیت موجودی و … . لذا این نوشتار را به تنهایی نمی‌توان مبنای سرمایه‌گذاری قرار داد.

درباره ورشکستگی شرکت‌های E&P آمریکایی

ورشکستگی شرکت‌های E&P آمریکایی تحت فصل 11 و روند قیمت نفت برنت - منبع: ریستادانرژی
ورشکستگی شرکت‌های E&P آمریکایی تحت فصل ۱۱ و روند قیمت نفت برنت – منبع: ریستادانرژی

براساس گزارش ریستادانرژی، در نتیجه افت قیمت نفت، موارد ورشکستگی Chapter 11 شرکت‌های E&P آمریکایی به رکورد چهارساله بازگشته و در فصل دوم امسال به ۱۹ مورد رسیده که در ۸ مورد آن، بدهی بیش از یک میلیارد دلار بوده است. پیش‌تر در فصل دوم ۲۰۱۶ نیز روند رشد مشابهی را شاهد بودیم.

برخلاف رویه متعارف در ایران که ورشکستگی را بعضاً با نگاهی ارزشی، منفی و مذموم می‌دانند، این مرحله همچون تولد یا رشد، دوره‌ای از حیات بسیاری از شرکت‌هاست. ورشکستگی تحت Chapter 11 به شرکت‌ها اجازه بازآرایی ساختار مالی و ادامه حیات می‌دهد و برخلاف Chapter 7 به معنای نقد کردن دارایی‌های شرکت برای پرداخت پول صاحبان دین نیست.

با این تفاسیر و مرور روند چندساله، به نظر نمی‌رسد وضعیت صنعت شیل را بتوان با اتکاء به روند ورشکستگی بغرنج ارزیابی کرد. به ویژه آنکه بازار پررونق ادغام و تملیک در آمریکا شرایط را برای رشد یکپارچگی و شکل‌گیری شرکت‌هایی با ساختار مالی و عملیاتی قوی‌تر فراهم ساخته است.

آخرین برآوردها از افت تقاضای امسال نفت

برآورد می‌شود امسال تقاضای نفت حدود ۸ تا ۹ میلیون بشکه در روز افت خواهد کرد؛ رقمی کم‌نظیر که کمابیش شش ماه قبل در نتیجه شیوع کرونا مطرح شد و به تدریج افزایش یافت.

سوال اینکه در ماه‌ها و هفته‌های اخیر به طور کلی وضعیت پیش‌بینی‌ها از تقاضای امسال نفت به سمت بدتر شدن (ارقام منفی‌تر) رفته یا بهتر شدن؟ ظاهراً باید گفت بهتر شدن.

پس از چند ماه که برآوردها به سمت ارقام منفی حرکت می‌کردند و حتی سناریوهای افت بیش از ۱۰میلیونی (میانگین امسال) نیز مطرح می‌شد، به طور کلی در هفته‌های اخیر شاهد کمتر شدن برآوردها از افت تقاضای نفت هستیم. آخرین نمونه‌ها را در گزارش‌های اخیر آژانس بین‌المللی انرژی و FGE شاهد بودیم.

نفت: خلق یا نابودی ارزش؟

شاخص عملکرد شرکت‌های نفتی در مقایسه با S&P 500 – منبع: مکینزی

نمودار بالا از مکینزی، شاخص S&P500 را در مقایسه با شاخصی از عملکرد شرکت‌های نفتی و همچنین قیمت نفت برنت نمایش می‌دهد.

اگرچه «نمونه» مورد بررسی و «سال پایه» شاخص در نتیجه‌گیری تعیین‌کننده است، بعید به نظر می‌رسد پیام نمودار روشن نباشد: صنعت نفت در پانزده سال گذشته بسیار پایین‌تر از S&P500 بازده داشته است. این بازده مقدار تجمعی TSR، یعنی مجموع رشد قیمت سهام و سود را نشان می‌دهد.

در این مدت شرکت‌های E&P بازده صفر داشته‌اند، صنعت خدمات حفاری سالانه دو درصد ارزش نابود کرده است و تنها شرکت‌های یکپارچه (دارای بخش پایین‌دستی) و همچنین شرکت‌های فعال در پالایش و فروش فرآورده بازده مثبت داشته‌اند؛ آن هم قدری پایین‌تر از S&P500.

جالب است که در دوران طلایی نفت که بازده دورقمی رقم خورده، باز هم این صنعت چندان بالاتر از S&P500 عمل نکرده است.

بخش زیادی از این واقعیت به روندهای بلندمدتی مربوط می‌شود که هنوز در ایران جدی گرفته نشده است: رشد مستمر بهره‌وری انرژی، نزدیکی پیک تقاضای نفت و فراوانی و ارزانی منابع تولید.

موج دوم کرونا و ریسک کاهش قیمت نفت

تاثیر کرونا بر تقاضای جهانی نفت - منبع: ریستادانرژی
تاثیر کرونا بر تقاضای جهانی نفت – منبع: ریستادانرژی

اوضاع کرونا در سطح جهان به بدترین شکل جلو نرفته و خبری از یک موج دوم گسترده یا عدم توانایی در کنترل بیماری نیست، اما یک موج دوم نسبتاً ملایم در راه است و ریستادانرژی انتظار دارد از ماه بعد (آگوست) دوباره تاثیر منفی کرونا بر بازار نفت شدت یابد.

ریستادانرژی گزارش داده که با لحاظ این موج دوم و تغییر کاهش تولید اوپک‌پلاس از بازه ۹میلیونی به محدوده ۷میلیونی، مازاد عرضه (همچون پنج ماه اول ۲۰۲۰) به بازار برمی‌گردد. این برخلاف روند دو ماه اخیر بود که با مازاد تقاضا مواجه بودیم و قیمت‌ها حمایت شدند.

در بررسی ریستادانرژی تقاضای نفت در ماه‌های آگوست تا اکتبر حدود ۹۰.۵ میلیون بشکه در روز برآورد شده است. لذا به نظر می‌رسد باتوجه به مازاد عرضه، قیمت‌ها در معرض ریسک کاهش به کانال ۳۰ دلار قرار می‌گیرند؛ اگرچه سقوط به محدوده پایین این کانال دور از انتظار است.

موازنه عرضه و تقاضای جهانی نفت – منبع: ریستادانرژی