مرثیه‌ای برای یک میدان

سال‌هاست کسی شاهد افتتاح فاز جدیدی در پارس جنوبی نبوده است

فازهای 15 و 16 پارس جنوبی با وجود گذشت بیش از شش سال از امضای قرارداد، هنوز افتتاح نشده‌اند

فازهای ۱۵ و ۱۶ پارس جنوبی با وجود گذشت بیش از شش سال از امضای قرارداد، هنوز افتتاح نشده‌اند

 اردیبهشت و خرداد هم گذشت و هیچ کدام از طرح‌های «۳۵‌ماهه» پارس جنوبی به انجام نرسیدند؛ طرح‌هایی با مجموع ارزش حدود ۵/۲۹میلیارد دلار که قرار بود ظرف مدت ۳۵ ماه از خرداد ۸۹، توسعه بزرگ‌ترین میدان گازی جهان را با توان شرکت‌های داخلی رقم بزنند. اما تنها یک ماه مانده به پایان این مهلت،‌ یکی از مقامات رسمی شرکت ملی نفت اذعان کرد طرح‌های ۳۵ماهه توسعه میدان گازی پارس جنوبی منتفی شده‌اند. این فرد کسی نبود جز محمدرضا زهیری، مدیرعاملی که مدت زیادی از صدارتش در نفت و گاز پارس نمی‌گذرد. او که شرکت تحت مدیریتش مسوولیت توسعه میدان پارس جنوبی را بر عهده دارد، در روزهای پایانی فروردین‌ماه امسال اعلام کرد فازهای ۳۵ماهه از آغاز توسعه تاکنون، به پیشرفت حداکثر ۶۰ درصدی رسیده‌اند و با وجود آنکه اردیبهشت‌ماه مهلت ۳۵ماهه به پایان می‌رسد، این فازها به تولید گاز نخواهند رسید.

آرزویی به نام طرح‌های ۳۵ماهه
سه سال قبل و در ۲۵ خرداد ۸۹، رئیس‌جمهور به همراه هیاتی به عسلویه آمد تا شاهد امضای بزرگ‌ترین قرارداد صنعت نفت باشد؛ قراردادی که به گفته او با امضای آن، «یکی از بزرگ‌ترین آرزوهای ملت ایران برآورده شد». با امضای این قرارداد، شش فاز پارس جنوبی تعیین تکلیف و به پیمانکاران داخلی واگذار شد تا در کنار دو فاز دیگر که قراردادشان پیشتر امضا شده بود، «طرح‌های ۳۵ماهه» متولد شوند و مطابق برنامه، فازهای ۱۳، ۱۴، ۱۹، ۲۰، ۲۱، ۲۲، ۲۳ و ۲۴ تا اردیبهشت‌ماه امسال به تولید زودهنگام برسند. با این حساب، در ۲۵ خرداد ۸۸، برنامه میدان گازی پارس جنوبی برای مدت طولانی مشخص شد: ۱۰ فاز پارس جنوبی به بهره‌برداری رسیده بودند، هشت فاز در قالب طرح‌های ۳۵ماهه تعیین تکلیف شدند، یک فاز در دست چینی‌ها بود و پنج فاز دیگر نیز در حال توسعه بودند. این پنج فاز، بعدها در قالب «طرح‌های مهر ماندگار» سازماندهی شدند. تولید زودهنگام از فازهای ۳۵ماهه، از همان ابتدا با تردیدهایی مواجه شد. چرا که در زمانی که تحریم‌ها وجود نداشتند و شرکت‌های خارجی و بین‌المللی بزرگی در ایران حضور داشتند، اجرای پروژه‌ها به زمانی بسیار بیشتر نیاز داشت. برای مثال،‌ طرح توسعه فازهای ۲ و ۳ پارس جنوبی تحت رهبری شرکت «توتال» ظرف حدود پنج سال به نتیجه رسید. طرح توسعه فازهای ۴ و ۵ نیز تحت رهبری شرکت «انی» همین میزان زمان نیاز داشت تا به پایان برسد. با گذشت مدتی از امضای قرارداد طرح‌های ۳۵ماهه، تردیدها قوت گرفت و کارشناسان به صراحت از عدم موفقیت طرح‌های ۳۵ماهه سخن گفتند. اکبر ترکان که سال‌ها قبل مدیریت عامل شرکت نفت و گاز پارس را بر عهده داشت، یک سال بعد از امضای قراردادها از عدم توفیق در اجرای طرح‌های ۳۵ماهه در پرده سخن گفت. به گفته او، «زمان ۳۵ ماهه (برای اتمام شش فاز پارس جنوبی) از همان ابتدا هم معلوم بود که مبنای درستی ندارد و قطعاً انجام این پروژه‌ها در ۳۵ ماه ممکن نیست.» او راهکار جایگزین را تمرکز بر دیگر طرح‌های با پیشرفت مناسب اعلام کرد: «الان مهم‌ترین کار این است که تمرکز کنند بر روی فازهای ۱۲، ۱۵، ۱۶، ۱۷ و ۱۸ و آنها را به اتمام برسانند، این خیلی مهم است چرا که فاز ۱۲ خودش معادل سه فاز است. یعنی همین سه قرارداد (فاز ۱۲، فازهای ۱۵، ۱۶ و فازهای ۱۷، ۱۸) می‌تواند تقریباً ۱۷۵ میلیون متر مکعب به ما گاز بدهد. لذا خوب است روی همین سه قرارداد متمرکز شوند، که معادل هفت فاز است و کوشش کنند در دو سال باقی‌مانده همین‌ها را تمام کنند.» این سخنان با توجه چندانی از سوی مسوولان وقت صنعت نفت مواجه نشد. همزمان، تحریم‌ها واردات کالا، نقل و انتقالات مالی و بانکی و حضور شرکت‌های خارجی در ایران را با مشکلاتی مواجه ساخت. در حالی که قطر به مدد حضور برخی از بزرگ‌ترین غول‌های نفتی جهان توسعه میدان را در دستور کار قرار داده بود، برخی از پیمانکاران اصلی فازهای پارس جنوبی نخستین بار بود که چنین پروژه عظیمی را تجربه می‌کردند. نتیجه کار روشن بود: طرح‌های ۳۵ماهه در اردیبهشت‌ماه امسال و در پایان مهلت تولید، هیچ‌کدام به تولید نرسیدند. مدیرعامل جدید شرکت نفت ‌و گاز پارس نیز البته یک ماه پیش از پایان مهلت ۳۵ ماهه، به عدم موفقیت طرح‌ها و منتفی شدن آنها اذعان کرد تا پرونده طرح‌های ۳۵ماهه با صرف هزینه‌های چندمیلیارد دلاری و بدون تولید گاز بسته شود. در اردیبهشت‌ماه امسال حداکثر پیشرفت طرح‌های ۳۵ماهه، حدود ۶۱ درصد بوده است و البته در بخش دریایی نیز اغلب این طرح‌ها با عقب‌ماندگی جدی مواجه بوده‌اند. چنان ‌که به نظر می‌رسد امسال نیز تولید گاز از این طرح‌ها میسر نشود. قلعه‌بانی، مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران، تاخیر در پروژه‌های ۳۵ماهه را مربوط به سرمایه‌گذاری‌ها می‌داند. او از سرمایه‌گذاری ۱۶میلیارد دلاری در سال گذشته خبر می‌دهد که به گفته او «این میزان سرمایه‌گذاری برای توسعه ۳۵ماهه فازهای این میدان مشترك گازی كافی نبوده است.» مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران اعلام می‌کند نظر شخصی او نیز بر اجرای ۳۵ماهه طرح‌ها نبوده و او اجرای ۴۴ماهه را مد نظر داشته است. مدیرعامل سابق نفت‌ و گاز پارس نیز اظهارات مشابهی دارد: «اینکه چرا ۳۵ ماه قرار بود این فازها احداث شوند اساس و تصمیم چه بود؟ من نمی‌دانم زیرا در واقع قبل از مدیریت من قراردادها امضا شد و زمانی که من به شرکت نفت و گاز پارس رفتم حتی هشت ماه از امضای پروژه‌ها می‌گذشت. من خودم مستندات کارشناسی در خصوص فازهای ۳۵ماهه ندیدم ولی آنچه که تصمیم گرفته شد یک تصمیم راهبردی بود که با مشارکت مقام‌های ارشد دولت در وزارت نفت گرفته شده بود.» با این تفاسیر به نظر می‌رسد تصمیم به اجرای طرح‌های ۳۵ماهه مورد تایید برخی از مدیران و کارشناسان وقت وزارت نفت نبوده است.

وکیلی مدیرعامل اسبق نفت ‌و گاز پارس و قلعه‌بانی مدیرعامل شرکت ملی نفت در مراسم امضای قرارداد توسعه 35ماهه فازها

وکیلی مدیرعامل اسبق نفت ‌و گاز پارس و قلعه‌بانی مدیرعامل شرکت ملی نفت در مراسم امضای قرارداد توسعه ۳۵ماهه فازها

داستان مشابه «مهر ماندگار»
در زمان امضای قرارداد طرح‌های ۳۵ماهه، پنج فاز پارس جنوبی دارای پیشرفت اجرایی بیشتری بودند: فاز ۱۲ (بزرگ‌ترین فاز پارس جنوبی و واقع در مرز آبی با کشور قطر) با ۳۰ درصد پیشرفت، فازهای ۱۵ و ۱۶ با ۴۵ درصد و فازهای ۱۷ و ۱۸ با ۴۰ درصد پیشرفت. این فازها، سال گذشته به همراه فازهای ۱۳، ۲۲، ۲۳ و ۲۴، در قالب «طرح‌های مهر ماندگار» ساماندهی شدند تا پیش از پایان دولت دهم، به تولید برسند. وعده و پیش‌بینی مدیران وزارت نفت این بود که برخی از این پروژ‌ه‌ها مثل پروژه فازهای ۱۵ و ۱۶، تا پایان سال ۱۳۹۱به بهره‌برداری برسند و یا لااقل پالایشگاه بخش خشکی آنها با گاز فازهای دیگر افتتاح شود؛ مشابه آن چیزی که در فازهای ۹ و ۱۰ نیز انجام شد. به عنوان مثال، موسی سوری، مدیرعامل سابق شرکت نفت‌ و گاز پارس بارها از راه‌اندازی تمام یا بخشی از فازهای ۱۵ و ۱۶ در سال ۱۳۹۱خبر داد و علاوه بر او بسیاری از مدیران نفتی و از جمله وزیر نفت نیز معتقد بودند این دو فاز در سال ۱۳۹۱به تولید خواهد رسید. با این وجود اکنون که سه ماه از سال ۱۳۹۲ می‌گذرد، هنوز حتی پالایشگاه بخش خشکی این فاز نیز افتتاح نشده است. فاز ۱۵ و ۱۶، به لحاظ پیشرفت فیزیکی پیشروترین فاز پارس جنوبی به شمار می‌رود و در اواخر سال گذشته نیز خبرهایی مبنی بر آغاز پیش‌راه‌اندازی این فاز منتشر شد. لذا می‌توان پیش‌بینی کرد تا زمان افتتاح این فاز، هیچ کدام از دیگر فازها به تولید نخواهند رسید. در سال جاری بنابر اعلام مقامات مسوول، در فاز ۱۲، و همچنین فازهای ۱۷ و ۱۸، بخشی از پروژه راه‌اندازی خواهد شد و در فازهای ۱۵ و ۱۶ نیز تنها پالایشگاه افتتاح می‌شود.

موسی سوری (سمت راست) چند روز بعد از بازدید رئیس‌جمهور از فازهای ناتمام 15 و 16 در دی 91 از مدیرعاملی برکنار شد

موسی سوری (سمت راست) چند روز بعد از بازدید رئیس‌جمهور از فازهای ناتمام ۱۵ و ۱۶ در دی ۹۱ از مدیرعاملی برکنار شد

مشکل کجاست؟
زهیری، مدیرعامل نفت و گاز پارس، تحریم را یکی از علل عقب‌ماندگی پروژه‌ها می‌داند: «در حال حاضر شرایط عوض شده است زیرا فروش نفت را تحریم کرده‌اند.» این اولین باری است که مدیران شرکت متولی توسعه پارس جنوبی، به روشنی از نقش تحریم در عقب‌ماندگی پروژه‌ها سخن می‌گویند. موسی سوری، مدیرعامل سابق شرکت، تا روزهای آخر حضور در شرکت امیدوار بود شاهد افتتاح فازهای پارس جنوبی باشد و بارها از افتتاح فازهای این میدان، به طور خاص فازهای ۱۵ و ۱۶ تا پایان سال ۱۳۹۱سخن می‌گفت. امری که به وقوع نپیوست و به عقیده برخی همین تاخیرها موجب شد سوری جای خود را به مدیرعامل جدید بدهد. زهیری، مدیرعامل جدید، به روشنی از مشکلات تحریم سخن می‌گوید: «هم‌اکنون نقل و انتقال منابع مالی مشکل شده است.» او در عین حال اعلام کرده است کمتر از ۱۰ میلیارد از ۲۲ میلیارد دلاری که هدف‌گذاری شده بود جذب شده است. زهیری پاسخ به این سوال را که چه میزان از تاخیرات متوجه مدیریت حاکم بر پارس جنوبی است «سخت» می‌داند و به این توضیح اکتفا می‌کند که «رویکرد مدیریت جدید در پارس جنوبی تمرکز بر روی پروژه‌های نیمه‌تمام است.» با این وجود، برخی معتقدند برنامه‌ریزی و مدیریت در عقب‌ماندگی پروژه‌های پارس جنوبی موثر بوده است. به طور کلی، عمده توسعه هر فاز به چهار بخش تاسیسات خشکی، تاسیسات دریایی، خطوط لوله و حفاری تقسیم می‌شود. اگر چه در سه بخش نخست، پیمانکاران ایرانی از سرعت نسبتاً قابل قبولی برخوردار بوده‌اند، تولید گاز در گرو بخش چهارم، یعنی حفاری است. بخش حفاری نیز تا حد زیادی با تامین دکل گره خورده است و به نظر می‌رسد تعداد دکل‌های فعلی برای اجرای همزمان طرح‌ها کافی به نظر نمی‌رسند. کارشناسان معتقدند با اجرای همزمان فازها، منابع مالی و اجرایی بیشتر متوجه بخش خشکی شده است که پیمانکاران ایرانی در آن سابقه و دانش بیشتری دارند. این مساله هر چند درصد پیشرفت کل پروژه را افزایش داده است، موجب تاخیر در حفاری چاه‌ها و تولید گاز شده است و در نهایت هدف اصلی که تولید گاز و میعانات گازی از پارس جنوبی است، به تاخیر افتاده است. بر اساس آمارها، هم‌اکنون در تمام فازهای در حال توسعه پارس جنوبی پیشرفت بخش پالایشگاه خشکی بیش از حفاری چاه‌هاست؛ در حالی که تاسیس پالایشگاه با هدف پالایش گاز صورت می‌گیرد و تولید گاز نیز در گرو حفاری چاه‌های فراساحل است. از سوی دیگر به نظر می‌رسد مشکلات مدیریتی، صرفاً معطوف کارفرما نبوده است. به عنوان مثال، در فاز ۱۷ و ۱۸ یکی از علل تاخیر، «مدیریت رهبر کنسرسیوم» عنوان شده که بر عهده شرکت ایدرو است. عقب‌ماندگی در تولید گاز از پارس جنوبی، موجب شده است بهره‌دهی اقتصادی پروژه‌ها نیز به تاخیر بیفتد و عدم‌النفع چند میلیارد دلاری از این محل به وجود آید. بر اساس اعلام شرکت نفت و گاز پارس، ارزش تولیدات میدان گازی پارس جنوبی در سال گذشته، معادل ۴۸ میلیارد دلار برآورد شده است. با توجه به اینکه با راه‌اندازی تمام فازها تولید این میدان ۷۹۰ میلیون متر مکعب، یعنی حدود یک‌ونیم برابر تولید فعلی خواهد بود، می‌توان گفت با هر سال تاخیر در راه‌اندازی این فازها عدم‌النفعی حدود ۷۲ میلیارد دلار نصیب کشور خواهد شد. باید توجه داشت تاخیر در توسعه فازهای پارس جنوبی، صرفاً منحصر به فازهایی که مدیریت آنها در دست ایرانی‌هاست، نمی‌شود. عقب‌ماندگی پروژه در فاز ۱۱، یعنی تنها فازی که توسعه آن در سال‌های اخیر به کشورهای خارجی واگذار شده است، بسیار بیشتر از دیگر فازها بوده است. این فاز که تا مدتی قبل توسعه‌اش را چینی‌ها بر عهده داشتند، بدون انجام هرگونه عملیات اجرایی برای سال‌ها رها شده بود تا اینکه نهایتاً در حاشیه هجدهمین نمایشگاه نفت در اواخر فروردین و اوایل اردیبهشت‌ماه امسال، خبر تعیین تکلیف توسعه آن منتشر شد. بنا بر اعلام، پس از خلع ید شرکت چینی، شرکت پتروایران قرار است توسعه بخشی از این فاز را انجام دهد تا تمام فازهای ۱۱ تا ۲۴ پارس جنوبی به طور همزمان در حال اجرا باشند.

فازهای پارس جنوبی

نفت و هلیوم در پارس جنوبی؟
اهمیت پارس جنوبی، صرفاً به تولید گاز و میعانات گازی نیست. این میدان، دارای لایه‌های نفتی نیز هست که در برنامه اولیه، برای تولید ۳۵هزار بشکه نفت در روز از آن برنامه‌ریزی شده است. بنابر تخمین‌ها،‌ قطر هم‌اکنون حدود ۴۵۰هزار بشکه نفت از میدان شاهین (که در محدوده بخش قطری میدان گازی پارس جنوبی، موسوم به «گنبد شمالی»، واقع است) برداشت می‌کند. در لایه نفتی پارس جنوبی، سه موقعیت A ،‌‌B و C تعریف شده است. در اوایل امسال، بعد از آنکه شرکت پتروایران پس از چند سال توقف، عملیات در بخش‌هایی از لایه نفتی را از سر گرفت، امکان تولید از هفت چاه فراهم شد. با روشن شدن مشعل لایه نفتی پارس جنوبی هر چند به طور نمادین ایران امکان تولید از این میدان را داراست، ولی عملاً با توجه به فقدان امکان تولید و انتقال هنوز هیچ نفتی از این میدان تولید نمی‌شود. دو برنامه برای تولید از لایه نفتی در نظر گرفته شده است: استفاده از شناور FPSO و انتقال با خط لوله به نقاط دیگر که هنوز عملاً هیچ کدام از این دو طرح اجرایی نشده‌اند. علاوه بر مشکلات موجود بر سر راه تولید و انتقال نفت، برخی کارشناسان معتقدند به دلایلی همچون فناوری‌های مورد نیاز برای تولید، هزینه بالای استخراج در عین وجود میادین نفتی دیگر با هزینه تولید کمتر به ازای هر بشکه، سنگین بودن نفت و در نهایت ابهام در پتانسیل تولید از لایه نفتی، تولید از این لایه چندان اقتصادی به نظر نمی‌رسد. علاوه بر لایه نفتی، هلیوم نیز از دیگر ذخایری است که در محدوده پارس جنوبی قرار دارد. حدود ۲۸ درصد هلیوم جهان در پارس جنوبی وجود دارد که برداشت از آن از سوی ایران در مرحله مطالعات اولیه باقی‌ مانده است.

منتشرشده در شماره ۴۶ تجارت فردا

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *