نوشته‌ها

نفت: خلق یا نابودی ارزش؟

شاخص عملکرد شرکت‌های نفتی در مقایسه با S&P 500 – منبع: مکینزی

نمودار بالا از مکینزی، شاخص S&P500 را در مقایسه با شاخصی از عملکرد شرکت‌های نفتی و همچنین قیمت نفت برنت نمایش می‌دهد.

اگرچه «نمونه» مورد بررسی و «سال پایه» شاخص در نتیجه‌گیری تعیین‌کننده است، بعید به نظر می‌رسد پیام نمودار روشن نباشد: صنعت نفت در پانزده سال گذشته بسیار پایین‌تر از S&P500 بازده داشته است. این بازده مقدار تجمعی TSR، یعنی مجموع رشد قیمت سهام و سود را نشان می‌دهد.

در این مدت شرکت‌های E&P بازده صفر داشته‌اند، صنعت خدمات حفاری سالانه دو درصد ارزش نابود کرده است و تنها شرکت‌های یکپارچه (دارای بخش پایین‌دستی) و همچنین شرکت‌های فعال در پالایش و فروش فرآورده بازده مثبت داشته‌اند؛ آن هم قدری پایین‌تر از S&P500.

جالب است که در دوران طلایی نفت که بازده دورقمی رقم خورده، باز هم این صنعت چندان بالاتر از S&P500 عمل نکرده است.

بخش زیادی از این واقعیت به روندهای بلندمدتی مربوط می‌شود که هنوز در ایران جدی گرفته نشده است: رشد مستمر بهره‌وری انرژی، نزدیکی پیک تقاضای نفت و فراوانی و ارزانی منابع تولید.

سقوط نفت و تاثیر آن بر ادغام و تملیک (M&A) در بالادستی نفت و گاز

روند ادغام و تملیک (M&A) در صنعت نفت و گاز جهان
روند ارزش‌گذاری در ادغام‌وتملیک‌های نفتی

گروه مشاوره بوستون (BCG)، دومین موسسه مشاوره مدیریت دنیا، به تاثیر کرونا و افت قیمت نفت بر M&A در صنعت بالادستی نفت و گاز پرداخته است. چند نکته مهم در این باره به نظر می‌رسد:

آمریکای شمالی مرکز M&A نفت و گاز جهان است که عمدتاً به رژیم حقوقی و محیط کسب‌وکار صنعت در آمریکا و کانادا ربط دارد.

سقوط اخیر بر روند M&A تاثیر منفی داشته که نتیجه «عدم قطعیت» و «محدودیت‌های بودجه» بوده است.

این افت در بستر و امتداد روند نزولی سال‌های اخیر روی داده است.

باوجوداین فرصت‌هایی نیز وجود دارد: ضرایب ارزش‌گذاری (Multiple) پایین هستند، BCG انتظار دارد پرمیوم‌ها کاهش یابند و دارایی‌های نفتی زیادی برای فروش وجود دارند.

در سوی دیگر موجودی نقدی (Cash) و قیود بودجه‌ای برای شرکت‌های توانمند در خرید مساله‌ساز است.

فصلِ آشتی

بزرگان نفت و خودرو به ایران بازمی‌گردند؟

بزرگان نفت و خودرو به ایران بازمی‌گردند؟  طرح آزاده پاک‌نژاد

فقط کافی است نگاهی به خیابان‌های تهران انداخت تا نقش آنها را در اقتصاد و صنعت ایران متوجه شد: پژو و رنو و به طور کلی خودروسازهای اروپایی که قرار است پس از لغو تحریم‌ها، بازگشتی دوباره به بازار ایران داشته باشند. به نام این دو شرکت باید مرسدس بنز و فولکس‌واگن را نیز افزود که هر دو برنامه‌هایی جدی برای حضور در ایران دارند. البته صحبت از حضور مجدد در بازار ایران، صرفاً به خودروسازها محدود نیست و صنایع بسیاری را دربر می‌گیرد. اما آنچه توجه مخاطبان را به اخبار بازگشت خودروسازان معطوف می‌کند، شاید رکود بی‌سابقه و افزایش کم‌نظیر قیمت خودرو در سال ۱۳۹۱ باشد که عموم مردم به صورت مستقیم با آن درگیر بودند، یا نقش این بخش در صنعت و اقتصاد کشور که حتی پیش از توافق جامع وین، در متن توافقنامه ژنو بدان اشاره شده بود. در توافقنامه ژنو، اشاره مستقیمی به صنعت خودرو شده و تحریم‌های آمریکا درباره آن لغو شده بود.
علاوه بر خودروسازی، یک صنعت دیگر نیز به طور مستقیم و گسترده در توافق ژنو مورد اشاره قرار گرفته بود: نفت. در توافق مذکور به حفظ صادرات نفت در سطوح پیش از تحریم‌ها، تعلیق تحریم‌های مرتبط در زمینه بیمه و حمل‌ونقل و همچنین متوقف شدن تحریم‌های صنعت پتروشیمی اشاره شده بود. روزنه توافق ژنو باعث شد بسیاری از شرکت‌های نفتی بین‌المللی از هر فرصتی برای دیدارهای غیررسمی با مقامات ایران در خارج یا داخل از کشور استفاده کنند و البته این روزها که سخن از لغو تمامی تحریم‌ها طی نهایتاً چند ماه آتی است، این دیدارها افزایش یافته‌اند. اگرچه کماکان صحبت‌های مدیران ارشد شرکت‌های نفتی بین‌المللی پُر از تردید است، اما به روشنی می‌توان گام‌های آنان را برای حضور دوباره در ایران دید؛ کشوری که به لحاظ مجموع ذخایر نفت و گاز در جهان اول است و طی دوران تحریم با کاهش شدید تولید و صادرات نفت مواجه شد.
اگر این فرض را درباره لغو تحریم‌ها بپذیریم که پایدار خواهد بود و نقطه تحولی در مناسبات خارجی ایران به شمار می‌رود، احتمالاً بازگشت غول‌های نفت و خودرو به گونه‌ای متفاوت از گذشته رقم خواهد خورد. حضور آنها این مرتبه گسترده‌تر و بلندمدت‌تر خواهد بود. پیش‌بینی این است که در صنعت خودرو به جای فروش و تامین قطعات، نسبت به گذشته توجه بیشتری به سرمایه‌گذاری صورت خواهد گرفت؛ اگرچه احتمالاً گام نخست و هدف غالب شرکت‌ها با گذشته تفاوت نخواهد داشت. در صنعت نفت نیز همچون خودرو، به گفته مقامات مسوول، همکاری بلندمدت و پایدار میان شرکت‌های نفتی ایرانی و بین‌المللی در دستور کار خواهد بود و از توان پیمانکاران داخلی بیش از گذشته بهره گرفته خواهد شد. به طور خاص در صنعت پتروشیمی، شیوه سرمایه‌گذاری مستقیم بیش از گذشته به کار خواهد رفت؛ اگرچه نمی‌توان انتظار داشت تامین مالی از منابع خارجی انحصاراً به همین شیوه صورت گیرد.
نکته اینجاست که تمامی آنچه درباره استقبال شرکت‌های خودروساز و نفتی از لغو تحریم‌های ایران گفته می‌شود، با این فرض است که تغییر اساسی در محیط کسب‌وکار روی ندهد. لذا سوال مهم این است که اگر تغییراتی واقعی در این زمینه روی دهد و به عنوان مثال اصلاح قوانین، بهبود زیرساخت‌ها یا افزایش دسترسی به اطلاعات در دستور کار قرار گیرد، چقدر می‌توان انتظار افزایش جذب سرمایه‌گذاری خارجی را در صنایعی همچون نفت و خودرو داشت؟ این سوالی است که پس از پایان ماراتن هسته‌ای، باید در عرصه سیاستگذاری داخلی به آن پاسخ گفت.