قربانی سیاست
انحصار، قیمت بالا، کیفیت پایین و حاشیههای بیپایان. اگر نظرسنجی از خریداران خودرو ایرانی صورت گیرد، اینها احتمالاً تعابیر اغلب آنها از صنعت خودرو ایران خواهد بود؛ صنعتی که نیمقرن است زیر سایه حمایت دولتی فعالیت میکند و البته نتیجه این حمایت از دید اغلب ذینفعان آن، مطلوب نبوده است. پیکان، پراید یا پژو، خودروهایی هستند که صرفاً به مدد تعرفه بالای واردات به فروش میرسند و اگر این سد تعرفه نبود، احتمالاً فروش چندانی نداشتند. یک شیوه نگاه به این پدیده میتواند یافتن افراد یا سازمانهای مقصر باشد؛ آنهایی که سود کلانی از این وضعیت میبرند و به خریداران اجحاف میکنند. اما در واقع امر و با در دست داشتن صورتهای مالی خودروسازان بزرگ کشور یعنی ایرانخودرو و سایپا میتوان متوجه شد که پدیده خودرو ایرانی، حاصل مجموعهای از سیاستهای اقتصادی نادرست است و نمیتوان برای آن راهحل موضعی یا مقصر خاصی پیدا کرد. این نوشته مروری است بر این سیاستها اگرچه چندان هم ناشناخته نیستند.