مکینزی هفته قبل اعلام کرد که رشد تقاضای نفت طی دهه جاری میلادی به پایان میرسد و حداکثر تاریخی تقاضای نفت ۱۰۴ میلیون بشکه در روز خواهد بود. با لحاظ سرمایهگذاریهای جاری و ظرفیت مازاد (Spare Capacity) فعلی، این «تقریباً» یعنی هماکنون نیاز دنیا به افزایش ظرفیت تولید به انتها رسیده و تنها به اندازه نگهداشت تولید باید سرمایهگذاری کرد.
نمودار بالا مارجین یک پالایشگاه نسبتاً ساده طراحیشده براساس نفت دبی است که میتواند «نمایی» از وضعیت مارجین پالایشگاههای ایرانی در ماههای اخیر به دست دهد.
میبینیم که روند سودآوری از اواخر ۲۰۱۹ شدیداً مختل شد و از نوامبر ۲۰۲۰ تا ژانویه ۲۰۲۱ حاشیه سود در بازه منفی ۶ تا منفی ۱۰ دلار قرار داشت. افت بنزین همزمان با ثبات و حتی رشد نسبی نفت، دلیل اصلی بود.
با گسترش کرونا و افت قیمت نفت، از فوریه تا آوریل ۲۰۲۰ وضعیت قدری بهتر ولی حاشیه سود کماکان منفی بود. بهبود نسبی کراکاسپرد نفتکوره و افت شدیدتر قیمت نفت در مقایسه با فرآورده باعث شد وضعیت در مقایسه با ماههای قبلتر بهتر باشد.
این روند در ماههای می و ژوئن متوقف شد؛ چراکه قیمت نفت در مسیر رشد قرار گرفت ولی کراکاسپردها کماکان تحت فشار قرار داشتند. (اثر موجودی انبار در این تحلیلها وجود ندارد.)
در جولای تاکنون وضعیت بهتر بوده و در اطراف منفی ۲ نوسان داشته است. انتظار میرود در نیمه دوم سال و به طور خاص فصل سوم ۲۰۲۰ اوضاع بهتر از نیمه نخست باشد.
00raminframinf2020-07-24 21:24:562020-07-28 21:27:02حاشیه سود پالایشگاهها در دوران کرونا
گزارش جدید آماری اوپک منتشر شده که در آن میتوان خلاصهای از مهمترین آمارهای نفت سال ۲۰۱۹ را دید. متاسفانه آمارهای مربوط به ایران از وضعیت مناسبی حکایت نمیکنند. چند نکته مهم درباره ایران را به نقل از گزارش مذکور اینجا میآورم: بازیگر درجه سوم اوپکعربستان با تولید ۹.۸میلیونی در رتبه اول اوپک ایستاده است. […]
چاوس درسال ۲۰۰۶ و اوج فعالیتهای ملیشدن صنعت نفت ونزوئلا میزبان احمدینژاد شد.
ونزوئلا، دارنده بزرگترین ذخایر نفت جهان با حجمی تقریباً مساوی مجموع ذخایر نفتی ایران و عراق، یکی از پنج عضو موسس سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) و تولیدکننده روزانه ۳/۲ میلیون بشکه نفت در روز است؛ کشوری که برای سالهای متمادی با مواضع ضدآمریکایی و برنامههای حمایت اجتماعی رهبران آن شناخته میشد و اکنون نمونهای کمنظیر از دستبهگریبانی اقتصادهای نفتی با رکود، تورم و قحطی پس از سقوط قیمت نفت به شمار میرود. اگرچه برخی معتقدند سهم اصلی را در این میان نه سقوط نفت، که سیاستهای حمایت اجتماعی دارد که طی دوران ریاستجمهوری هوگو چاوس به اوج خود رسید و نیکلاس مادورو، اکنون وامدار و ادامهدهنده آن است؛ در روی دیگر داستان، آمیختگی کمنظیر اقتصاد و سیاست این کشور با نفت به چشم میخورد. ونزوئلا، یک کشور دموکراتیک است و در نتیجه نمیتوان استبداد سیاسی یک فرد یا اقلیت را عامل اصلی نابسامانی این کشور دانست؛ بلکه این بار، بخش قابلتوجهی از مردم هستند که همپای دولت سیاستهایی را تقاضا میکنند که محوریت آن توزیع رانت نفت است و به عقیده اغلب صاحبنظران، تنها با قید «پوپولیسم» میتوان در وصف آن سخن گفت. اما نفت در اقتصاد و سیاست ونزوئلا چه جایگاهی دارد و چگونه به جزء لاینفک زندگی اجتماعی مردم این کشور بدل شد؟