خدمتی که اجباری شد

در ۹۸سالگی اجباری شدن خدمت وظیفه، ۱۲ سرباز وظیفه در سراوان شهید شدند

در 98سالگی اجباری شدن خدمت وظیفه، 12 سرباز وظیفه در سراوان شهید شدند

خبر کوتاه بود و تکان‌دهنده؛ ۱۴ مرزبان در جنوب‌شرق سیستان‌ و ‌بلوچستان شهید شدند. خبری که نه نخستین خبر از این دست به شمار می‌رود و احتمالاً نه آخرین خبر. آن گونه که خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران (ایرنا) به نقل از یک منبع مطلع و عضو شورای تامین استان سیستان و بلوچستان گزارش داده است، ۱۲ نفر از مرزبانان شهید، مشغول به «خدمت سربازی» بوده‌اند. سربازانی که احتمالاً دور از خانه خود، مشغول گذراندن دوران «خدمت نظام وظیفه عمومی» بوده‌اند و چه بسا برای بازگشت به خانه در روزهای آخر خدمت، روزشماری می‌کردند. این سربازان، تنها بخش اندکی از میلیون‌ها جوانی را تشکیل می‌دهند که از حدود یک قرن قبل تاکنون، براساس قانون به خدمت سربازی اعزام می‌شوند و البته برخی از آنان، هرگز به خانه باز نمی‌گردند. از نهم آبان ۱۲۹۴ تاکنون، ۹۸ سال می‌گذرد و در تمامی این سال‌ها، سربازی بخش لاینفک قوانین ایران بوده است.

ادامه مطلب …

میراث رویتر

حاشیه و متن قراردادهای نفتی از ناصرالدین‌شاه تاکنون

علی امینی در حال امضای قرارداد کنسرسیوم

علی امینی در حال امضای قرارداد کنسرسیوم

بیش از یک قرن قبل، وقتی ناصرالدین‌شاه با وساطت میرزا حسین‌خان سپهسالار، امتیاز معادن ایران را به بارون جولیوس رویتر، بنیانگذار خبرگزاری رویترز واگذار کرد، احتمالاً هرگز تصور نمی‌کرد راهی که در واگذاری امتیاز معادن و از جمله نفت آغاز کرده است، روزی به بحث اول رسانه‌های کشور بدل شود؛ عده‌ای متهم و دیگرانی در پی برائت باشند و در نهایت قراردادهای نفتی به عنوان اصلی‌ترین پاشنه‌آشیل وزرای نفت ایران مطرح شوند. خود ناصرالدین‌شاه، خیلی زود اسیر حاشیه‌های قرارداد رویتر شد و در نهایت آن را لغو کرد. میرزا حسین‌خان هم بر سر این ماجرا، سمت خود را از دست داد. امروز اما، حاشیه‌ها با گستردگی بسیار بیش از گذشته مطرح می‌شوند. عده‌ای از وزیر پیشنهادی نفت می‌خواهند به سبب قراردادهایی همچون کرسنت، «عذرخواهی کند» و دیگرانی آنان را که قرارداد را متوقف کرده‌اند شایسته «محاکمه» می‌دانند. اقتصاد ایران با ورود نفت، شاهد حضور یک بازیگر حاشیه‌ساز جدید بوده است: «قراردادهای نفتی».

ادامه مطلب …

نفت، شاه و نخست‌وزیر

ایرانیان از نفت چه می‌خواهند؟

 

رضاخان قرارداد دارسی را یک‌طرفه لغو کرد

رضاخان قرارداد دارسی را یک‌طرفه لغو کرد

«لباس‌ کار جان‌محمد کمی گشاد است. آبی تند است، اما از چربی و روغن، سیاهی می‌زند. امروز نوار سفیدی رو سینه جان‌محمد است به پهنا و درازی دو انگشت. تا دیروز این نوار سفید رو سینه‌اش نبود. انگار که چیزهایی هم رو نوار نوشته شده… از جلویش رد می‌شوم و به او سلام می‌کنم». روی نوار نوشته شده «صنعت نفت باید ملی شود». اینها، توصیفات خالد، شخصیت اول رمان «همسایه‌ها» درباره یکی از فعالان کارگری در زمان ملی شدن نفت است؛ توصیفی که به تدریج در کل داستان ادامه می‌یابد و تمام ویژگی‌های یک فعال کارگری در سال‌های ملی شدن نفت را یکجا دارد: لباس کاری که روغنی است، دیدگاه‌های استقلال‌طلبانه و ناسیونالیستی، گرایش‌های چپ و صحبت از نفت ملی.

ادامه مطلب …

داستان یک شهر

روایت آغاز و انجام نفت در مسجدسلیمان، پایتخت نفتی ایران

چاه شماره یک مسجدسلیمان در سال‌های نخست کشف نفت

چاه شماره یک مسجدسلیمان در سال‌های نخست کشف نفت

بامداد پنجم خرداد ۱۲۸۷، مردی انگلیسی به نام سرگرد آرنولد ویلسون بیرون از چادر خود در هوای آزاد خوابیده بود. یک نظامی که سال پیش از آن، از هند به خوزستان آمده بود و اکنون همراه یک تیم حفاری، در جست‌وجوی نفت بودند. آنها، هفت سال در جست‌وجوی نفت بودند و بعد از صرف پول فراوان، به جایی نرسیده بودند. بالاخره چند روز قبل، صبر مدیران شرکت به پایان رسید و آنها دستور داده بودند کار حفاری متوقف شود و همه به خانه‌هایشان برگردند. ولی تیم حفاری بدون توجه به دستور، کماکان مشغول کار بود. ویلسون اعتقاد داشت چاه‌های خوزستان دیر یا زود به نفت خواهند رسید و بهتر است اولین بار، انگلیسی‌ها بتوانند طلای سیاه را در خاورمیانه کشف کنند، نه رقبای آمریکایی و آلمانی. حوالی صبح، ویلسون با صدای هیاهوی حفاران و کارگران از خواب پرید. در حالی که ساعت چهار صبح را نشان می‌داد، او صحنه‌ای را مشاهده می‌کرد که احتمالاً فقط در یک رویای شیرین می‌شد سراغش را گرفت: نفت در حال فوران بود و کارگران به دور دکل حفاری می‌رقصیدند و شادی می‌کردند. تاریخ نفت خاورمیانه، آغاز شده بود.

ادامه مطلب …

نان، دولت، ملت

نگاهی به مساله نان از ناصرالدین‌شاه تا امروز

اعتراض مردم در بلوای نان 1321 (نشریه تاریخ معاصر ایران، شماره 83)

اعتراض مردم در بلوای نان ۱۳۲۱ (نشریه تاریخ معاصر ایران، شماره ۸۳)

«در ایران نانِ ارزان و فراوان شیشه عمر کابینه‌هاست. قوت غالب مردم به خصوص در شهرها نان گندم است… در فصل برداشت گندم در تابستان، دولت نسبتی از آن را به جای مالیات می‌گیرد. از اطراف پایتخت و شهرهای بزرگ دیگر این گندم دولتی را به داخل شهر می‌آورد و در انبارهای غله ذخیره می‌کند برای زمستان تا باز بتواند ارزان و فراوان به مردم عرضه‌اش کند. در ایران دولت‌ها از گذشته‌های دور این کار را کرده‌اند. اگر نمی‌کردند و این گندم دولتی را می‌فروختند، اشراف با صاحبان ثروتمند اراضی گندم‌خیز دست به یکی می‌کردند و گندم را احتکار می‌کردند و ذره‌ذره وارد بازار می‌کردند تا قیمت را بالا ببرند. نان کمیاب و گران می‌شد و بلوا رخ می‌داد و به قول ایرانی‌ها شهر شلوغ می‌شد.» این توصیفات،‌ بخشی از صفحات نخست فصل هفتم کتاب «اختناق ایران» نوشته مورگان شوستر (با ترجمه حسن افشار) است که به روشنی اهمیت نان را در سال‌های بعد از مشروطه، برای دولت و مردم نشان می‌دهد. به‌رغم اینکه می‌توان گفت دخالت حکومت در بازار گندم و نان به نفع مردم حتی قبل از مشروطه هم وجود داشته است، شکل متفاوت دولت در دوران بعد از رضاخان، موجب شده است نان و گندم در اقتصاد سیاسی دولت‌ها، اهمیت بیشتری یابد. چنان که تا امروز، نقش دولت در بخش گندم و نان کماکان برجسته باقی مانده است.

ادامه مطلب …

قصه ارباب اقتصاد

«رعاياي تنكابن ملك سپهدار را بغارتيدند. در تولم پيشكاران اربابان با فراشان حكومت آمدند كه «به رعايا نصيحت كرده مال الاجارة خودشان را بدهند.» زارعين جلو آنان را در جمعه بازار گرفتند و بعضي از ايشان «چوب وافري زندند.»(۱) «مالك معتبر فومن (حاجي سيد رضي) خواست به برزگران سختگيري كند. وي را به قتل تهديد كردند، تهديدي كه او را به تهران گريزاند. در كسما صديق الرعايا را كشتند.» اين‌ها تنها بخشي از پاسخ كشاورزان گيلان به اصلاحاتي بود كه مجلس شوراي ملي پس از مشروطه، براي تعديل ماليات رعيت در نظر داشت و البته رهبري سياسي اين اعتراض‌ها با شعبه‌هاي محلي “اجتماعيون عاميون” بود. جناحي كه پيش از مشروطه در ۱۹۰۵ تشكيل شد تا پايه گذار حضور تفكرات سوسياليستي در وقايع مشروطه باشد. پيش از اجتماعيون عاميون، ميرزا ملكم خان و ميرزا عبدالرحيم طالب زادة تبريزي نيز در نوشته‌هايي به مساله تغيير حقوق مالكيت زمين پرداخته بودند. هر چند اشاره ملكم خان محدود بود، نويسنده دوم به روشني مي‌گويد: «بعد از اين در ايران نبايد ملاك باشد.»(۲) و اين هم زمان بود با سالي كه مشروطه به پيروزي رسيد. براي مخالفان تغيير مالكيت، كه اغلب از ميان ملاكان و محافظه كاران بودند، مساله به نوعي ديگر و به همان ميزان اهميت داشت. در اصول ۱۸ تا ۲۶ قانون اساسي مشروطه و ۹۴ تا ۱۰۳ متمم آن، مباحثي روشن درباره اقتصاد، صنعت و ماليات بيان شده و تصميم گيري به مجلس سپرده شده بود. عموم روشنفكران در اين دوره به روشني در نوشته‌هايشان به نقش واهميت مسائل اقتصادي در توسعه ايران اشاره كرده بودند. ملكم خان در «رساله اصول‌ترقي» كه درسال ۱۸۷۵براي ناصرالدين شاه نوشت، اصولي را‌ترسيم كرد و تنها راه نجات ايران را قرار گرفتن درجريان توسعه اقتصادي اعلام كرد. او در اين رساله، اصولي براي شاه ايران‌ترسيم كرد كه تا آن زمان تهيه وتدوين نشده بود. ازجمله آن كه او نوشت: «بايد جميع بنادر و رودخانه‏ها را به كلي باز كرد، بايد از تجارت خارجه نترسيد، بايد به عموم خلق دنيا اذن داد و تشويق كرد كه هر قدر بتوانند از خارجه مال بياورند و از ايران مال ببرند»(۳) چنين موضعي از ديد فريدون آدميت «از نظرگاه مفهوم دموكراسي اجتماعي، مهمترين مسائل اجتماعي ايران فلاحتي اصلاح و تغيير نظام رعيت و اربابي بود.»(۴) اين فراتر از نگرش تكنوكراتيكي بود كه اسباب‌ترقي را در توسعه صنعت و دانش مي‌دانست و اوج نمود آن در تاسيس دارالفنون توسط اميركيبر نمايش يافت؛ چنان كه فروغي در تعريف اقتصاد به عنوان يك علم، معتقد بود: «بسيار اتفاق مي‌افتد كه تحقيقات انسان، هم علم نتيجه مي‌دهد هم صنعت… مثلا تحصيل علم حقوق اين حال را دارد چه بعد از آنكه شخص از روي علم حقوق قواعد عدالت را درك نمود… مردم را وامي‌دارد كه آن قواعد را با يكديگر منظور و مرعي دارند. علم ثروت از نوع اخير است…»(۵)

ادامه مطلب …