نوشته‌ها

داستان یک بانک

نگاهی به روایت حسنعلی مهران از تاریخ، عملکرد و سیاست‌های بانک مرکزی پیش از انقلاب

نگاهی به روایت حسنعلی مهران از تاریخ، عملکرد و سیاست‌های بانک مرکزی پیش از انقلاب / داستان یک بانک

۲۳ سال پس از انتشار محدود کتاب «هدف‌ها و سیاست‌های بانک مرکزی ایران از ۱۳۳۹ تا ۱۳۵۷» در خارج از ایران، این کتاب در ایران نیز منتشر شد. اثری کم‌نظیر در تاریخ‌نگاری اقتصادی معاصر که ضمن بررسی تحولات و شاخص‌های اقتصادی سال‌های پایانی دهه ۳۰ تا پیروزی انقلاب اسلامی، گزارش عملکرد بانک مرکزی نیز هست و البته خودزندگینامه مختصر نویسنده آن یعنی حسنعلی مهران نیز به شمار می‌رود. کتاب در سال ۱۳۹۴ توسط نشر نی در ۳۵۶ صفحه منتشر شده است. حسنعلی مهران طی قریب به ۱۹ سال فعالیت بانک مرکزی پیش از انقلاب، حدود دو سال و سه ماه مسوولیت این بانک را بر عهده داشت. با وجود این زمان مسوولیت مهران یعنی آبان ۱۳۵۴ تا بهمن ۱۳۵۶ یکی از پرچالش‌ترین دوران اقتصاد و سیاست کشور به شمار می‌رود که از قضا این چالش‌ها با توجه به روند متغیرهای اقتصادی وقت، با بانک مرکزی نیز پیوند خورده بود. شاید همین دلیل به تنهایی کافی باشد تا کتاب مهران را به مرجعی ضروری برای درک آنچه در اقتصاد معاصر گذشته است، تبدیل کند. اما واقعیت این است که مرور خاطرات آن دوره، بخش بسیار اندکی از کتاب را تشکیل می‌دهد و قوت اصلی نوشته مهران در تصویری است که او از تاسیس، فعالیت و دستاوردهای بانک مرکزی برای خوانندگان ترسیم می‌کند. رئیس‌کل اسبق بانک مرکزی، این اقدام را با تقسیم‌بندی کتاب به دو بخش اصلی صورت می‌دهد: فصول اول تا سوم که تحولات بانک مرکزی را پیش از تاسیس تا سال ۱۳۵۷ مرور می‌کند و فصول چهارم تا یازدهم که به بررسی «کارنامه» بانک مرکزی می‌پردازد. در این میان باید از بخش سومی هم نام برد که نه تنها به لحاظ اهمیت درخور توجه است، بلکه به لحاظ حجم نیز قریب به یک‌سوم کتاب را تشکیل می‌دهد و آن پیوست‌ها و منابعی است که مجموعه اطلاعاتی از اشخاص، رویدادها، قوانین، شاخص‌ها و اسناد دوران مورد بررسی به دست می‌دهد. مهران برای تالیف کتاب، ضمن استفاده از منابع و اطلاعات رسمی، از گفت‌وگو با روسای وقت بانک مرکزی و دیگر مقامات وقت نیز بهره برده است که جزو منابع دست اول به شمار می‌رود. با این تفاسیر کتاب ضمن آنکه در مرور رویدادها به یک روند زمانی پایبند است، در تصویر ماوقع از اسناد رسمی و گفت‌وگو بهره می‌گیرد و البته صرفاً به بیان داستان نمی‌پردازد؛ بلکه با استفاده از آمارها و گزارش‌های بانک مرکزی، وضعیت اقتصاد کشور را در هر زمان شرح می‌دهد و در واقع مروری بر اقتصاد ایران از اواخر دهه ۳۰ تا انقلاب اسلامی نیز به شمار می‌رود. استفاده همزمان از این روش‌ها و ابزارها باعث شده است خواننده طی مرور تاریخ بانک مرکزی، بر تاثیرات متقابل بانک و اقتصاد کشور نیز واقف شود و به عنوان مثال دریابد که همزمانی حضور مثلث مهدی سمیعی در صدر بانک مرکزی، صفی اصفیا در سازمان برنامه و علینقی عالیخانی در وزارت اقتصاد و توسعه اقتصادی نیمه نخست دهه ۴۰ شمسی اتفاقی نیست و این دو پدیده در شرایطی که هنوز رونق نفتی دهه ۵۰ روی نداده بود، چطور توسعه اقتصادی کشور را رقم زدند. خلاصه‌ای از کتاب در ادامه این نوشته آورده شده است.

ادامه مطلب …

فصل انتظار

اقتصاد ایران سال ۹۴ را با ثبات تورم، تداوم رشد و انتظار برای توافق سپری خواهد کرد

در سال ۱۳۹۲ همان‌قدر که وعده کاهش تورم به ۳۵ درصد محقق شد و دولت توانست تورم سالانه را در حد ۷/ ۳۴ درصد مهار کند، تلاش برای افزایش رشد اقتصادی از منفی به صفر و حتی نیم درصد به جایی نرسید و بنابر اعلام بانک مرکزی، اقتصاد ایران در سال ۱۳۹۲ به اندازه ۹/ ۱ درصد کوچک شد. در سال ۱۳۹۳ نیز با اطمینان قابل‌قبولی می‌توان گفت وعده کاهش تورم به ۲۵ درصد محقق شده است و با کاهش تورم سالانه در بهمن به ۸/ ۱۵ درصد، احتمالاً می‌توان مدعی شد دولت لااقل تاکنون در زمینه کاهش تورم با موفقیت عمل کرده است. اما سوال اینجاست که آیا سال آینده نیز پس از انتشار آمارهای اقتصادی خواهیم گفت که در سال ۱۳۹۳ رشد اقتصادی وعده داده‌‌شده سه‌درصدی محقق شده است؟ و سوال مهم‌تر، که این نوشته بدان خواهد پرداخت، اینکه آیا سال آینده نیز با یک تورم کنترل‌شده و رشد اقتصادی پایدار روبه‌رو خواهیم بود؟

ادامه مطلب …

امید به اقتصاد

کاهش قیمت نفت بر اقتصاد آمریکا چه اثری دارد؟
استفان پی‌ای براون / ریسورسز فور فیوچر

کاهش قیمت نفت بر اقتصاد آمریکا چه اثری دارد؟

اثر کاهش قیمت نفت بر رشد اقتصادی آمریکا در سال ۲۰۱۵

قیمت‌های جهانی نفت از ماه ژوئن حدود ۵۰ دلار در هر بشکه کاهش یافته است، و بازار آتی نشان می‌دهد این کاهش قیمت پایدار، ولی همراه با افزایش تدریجی طی پنج سال آینده خواهد بود. کاهش قیمت نفت ناشی از افزایش عرضه و کاهش تقاضا به صورت همزمان بوده است. بازیگران بازار نفت جهانی به تدریج متوجه شده‌اند که فعالیت اقتصادی ضعیف در چین، ژاپن، هند و اروپا تقاضای نفت را کاهش داده است. همزمان بازار جهانی نفت نیز با افزایش عرضه به طور خاص از محل تولید نفت شیل مواجه بوده است. در اثر کاهش قیمت نفت، قیمت بنزین در آمریکا به کمترین رقم در بیش از چهار سال اخیر رسید. کاهش قیمت نفت و بنزین محرکی ملایم برای فعالیت اقتصادی در آمریکاست. آثار اقتصادی احتمالاً در کل این کشور نامساوی خواهد بود. امنیت انرژی ممکن است کاهش یابد، و انتظار می‌رود آلودگی ناشی از نفت زیاد شود.

قیمت بنزین
کاهش قیمت نفت به معنای افت ۱.۲۵دلاری قیمت بنزین در هر گالن است. حدود ۰.۸۵ دلار از این رقم هم‌اکنون به وقوع پیوسته است. نتیجه اینکه قیمت بنزین به کمترین رقم از نوامبر ۲۰۱۰ تاکنون رسیده است. بازار آتی نفت خام نشان‌دهنده روند آرام رو به ‌افزایش است. اگر این افزایش رو به ‌بالا پایدار باشد، یک مدل رگرسیون ساده بر اساس رابطه بین قیمت بنزین و نفت خام نشان می‌دهد متوسط قیمت بنزین معمولی در سال ۲۰۱۵ حدود ۲.۴۵ دلار در هر گالن خواهد بود. اگر تغییرات نرمال فصلی را نیز به حساب آوریم، باید توجه داشت که قیمت بنزین در تابستان گران‌تر از زمستان است.

صنایع انرژی
در اثر کاهش قیمت نفت، صنایع انرژی آمریکا با کاهش درآمد مواجه خواهد شد. از آنجا که به نظر می‌رسد قیمت زغال‌سنگ و گاز طبیعی دیگر به صورت نزدیک با قیمت نفت مرتبط نیستند، آثار کاهش قیمت بیشتر به تولیدکنندگان نفت منحصر خواهد بود. علاوه بر کاهش درآمد، تولیدکنندگان نفتی که هزینه کل تولیدشان بیش از ۶۰، ۷۰ دلار در بشکه است، به تدریج تولید خود را کاهش خواهند داد. این تولیدکنندگان با هزینه بالا، احتمالاً در میان شرکت‌هایی قرار دارند که در مناطق نفت شیل تازه توسعه‌یافته در تگزاس و داکوتای شمالی مشغول فعالیت هستند. همزمان با افزایش تدریجی قیمت‌ها طی دهه آتی، این تولیدکنندگان به تدریج تولید خود را افزایش خواهند داد.

فعالیت اقتصادی
کاهش قیمت نفت از طریق کاهش قیمت بنزین، گازوئیل، محصولات نفتی و دیگر کالاها و خدماتی که تولیدشان وابسته به محصولات نفتی است، برای مصرف‌کنندگان آمریکایی عوایدی به اندازه افزایش سالانه ۳۵۰ میلیارد‌دلاری درآمد قابل تصرف (حدود ۰.۲ درصد از تولید ناخالص داخلی آمریکا) ایجاد می‌کند. متوسط خانوارهای آمریکایی عایدی خامی معادل ۲۷۹۰ دلار در سال خواهند داشت. بخشی از افزایش در قدرت خرید مصرف‌کننده با کاهش درآمد تولیدکنندگان نفت جبران می‌شود. از آنجا که آمریکا هم‌اکنون بیش از دوسوم نفت مصرفی خود را تولید می‌کند، فقط حدود ۱۱۶ میلیارد دلار از افزایش قدرت خرید مصرف‌کننده از تولیدکنندگان خارجی نفت تامین می‌شود و مابقی از تولیدکنندگان داخلی به دست می‌آید. با در نظر گرفتن درآمد از دست‌رفته شرکت‌های نفت آمریکایی، عایدی خالص درآمد آمریکا برای هر خانوار در سال ۹۲۰ دلار خواهد بود. متوسط میل نهایی به مصرف حدود ۹۰ درصد است؛ یعنی خانوار متوسط آمریکایی سالانه ۸۲۵ دلار بیش از گذشته هزینه خواهد کرد. از آنجا که خانوارهای کم‌درآمد بخش بیشتری از درآمدشان را برای مصارف انرژی هزینه می‌کنند، و احتمال اینکه در شرکت‌های نفتی صاحب سهم باشند نیز کمتر است، این خانوارها شاهد منافع بیشتری خواهند بود و بیشتر هزینه خواهند کرد. خانوارهای پردرآمد کمتر هزینه خواهند کرد. اثر کل به میزان افزایشی یکباره در تولید ناخالص داخلی آمریکا به میزان ۰.۷ تا یک درصد خواهد بود.

اثرات نامساوی
اثرات اقتصادی قیمت‌های کمتر نفت در کل ایالات متحده آمریکا یکسان نخواهد بود. اقتصاد هشت ایالت آلاسکا، لوئیزیانا، نیومکزیکو، داکوتای شمالی، اوکلاهما، تگزاس، وایومینگ و ویرجینیای غربی در اثر کاهش قیمت نفت صدمه خواهد دید. بر اساس مقاله براون و یوسل در سال ۲۰۱۳ اقتصاد این هشت ایالت به تولید انرژی برای صادرات به دیگر ایالت‌ها وابسته است. گستره تاثیرات به اهمیت نفت در کل انرژی ایالت و فقدان تنوع در اقتصاد ایالت بستگی دارد. براون و یوسل همچنین متوجه شدند که اقتصاد ۴۲ ایالت و ناحیه کلمبیا از کاهش قیمت نفت منتفع خواهد شد. گستره این تاثیر مثبت در هر ایالت در ابتدا به فقدان صنایع استخراج انرژی، و اثر ضریب فزاینده کوچک‌تر ایالت بستگی دارد. در ایالت‌هایی که اقتصاد آنها از کاهش قیمت نفت بهره‌مند می‌شود، استخراج نفت و گاز، ماشین‌آلات میادین نفتی و استخراج زغال‌سنگ به میزان زیادی پایین‌تر از متوسط کشوری است. متعاقباً اثر منفی ناشی از این صنایع استخراج انرژی کمتر و منافع ایالت‌های مذکور از کاهش قیمت نفت، بیش از متوسط کل ایالات متحده آمریکا خواهد بود. اگر به دهه ۱۹۸۰ نگاه کنیم، ایالت‌هایی که بیشتر از کاهش قیمت انرژی بهره‌مند شدند دلاوار، کارولینای جنوبی و نیوجرسی بودند. این ایالت‌ها صنایع پتروشیمیایی و پالایشی انرژی‌بر داشتند ولی استخراج انرژی در آنها نسبتاً اندک صورت می‌گرفت. ایالت‌های مذکور از صنایع انرژی‌بر پالایشی و پتروشیمی فاصله گرفتند و حساسیت این صنایع نسبت به شوک‌های قیمت انرژی از دهه ۱۹۸۰ کاهش یافته است. در نتیجه این ایالت‌ها بسیار کمتر نسبت به تغییرات قیمت نفت حساس هستند.

امنیت نفتی
کاهش تولید نفت اثری غیرمتناسب بر کاهش موقت محرک‌های تولید نفت در مناطقی از جهان که هزینه تولید نفت در آنها بالاست خواهد داشت. از جمله این مناطق می‌توان به برخی حوزه‌های نفت شیل آمریکا، ماسه‌های قیری کانادا و تولید نفت در مناطق جدید فراساحل برزیل اشاره کرد. از آنجا که این تولیدکنندگان در کشورهای باثبات سیاسی حضور دارند، کاهش تولید آنها سهم تولید نفت از کشورهای باثبات را کاهش می‌دهد و منجر به کاهش امنیت عرضه نفت خواهد شد. همزمان روسیه، ایران و ونزوئلا نیز با کاهش درآمدهای نفتی مواجه می‌شوند که این امر توانایی آنها را برای مقابله با منافع آمریکا کاهش می‌دهد.

محیط‌زیست
آثار زیست‌محیطی قیمت‌های پایین نفت به میزان مصرف نفت وابسته است. تغییرات فناوری و اکتشاف منابع جدید به توازن مجدد بازار جهانی نفت، افزایش عرضه و سیر قیمت نفت در سطوح پایین‌تر منجر شده است. این سیر با افزایش تولید نفت جهان و همزمان افزایش آلودگی محلی و انتشار دی‌اکسید کربن همراه بوده است. اخبار منتشره نشان می‌دهد مصرف‌کنندگان آمریکایی به کاهش قیمت بنزین با افزایش مصرف بنزین و خرید ماشین‌های با کارایی سوخت کمتر پاسخ داده‌اند. این مساله موجب افزایش مصرف سوخت آمریکا و انتشار گاز خواهد شد.

جمع‌بندی
به طور خلاصه می‌توان گفت تغییرات اخیر در قیمت جهانی نفت از طریق افزایش درآمد قابل تصرف به مصرف‌کنندگان کمک می‌کند. در مقابل، کاهش قیمت نفت به تولیدکنندگان انرژی در آمریکا و ایالت‌هایی که وابستگی زیادی به صنایع مذکور دارند، صدمه خواهد زد. اگرچه اثر کل کاهش قیمت نفت در میان ایالت‌های آمریکا یکسان توزیع نمی‌شود، افزایش درآمد قابل تصرف محرکی متعادل برای فعالیت اقتصادی در آمریکا خواهد بود. یک کاهش احتمالی در تولید نفت آمریکا ممکن است تا حدی امنیت ملی را تضعیف کند.

منتشرشده در شماره ۱۲۳ تجارت فردا

سفره خالی از نفت

ونزوئلا چگونه با رکود، تورم و سقوط قیمت نفت دست‌و‌پنجه نرم می‌کند؟

این روزها در ونزوئلا حضور شهروندان در صف خرید از فروشگاه‌ها بیش از هر زمانی دیده می‌شود

این روزها در ونزوئلا حضور شهروندان در صف خرید از فروشگاه‌ها بیش از هر زمانی دیده می‌شود

به چین می‌رود و از سرمایه‌گذاری ۲۰ میلیارد‌دلاری این کشور می‌گوید، به ایران می‌آید و درباره کاهش قیمت نفت با روحانی مذاکره می‌کند، به قطر می‌رود و درباره دریافت وام از بانک‌های قطر خبر می‌دهد، پس از ملاقات با مقامات عربستان، از توافق نفتی با این کشور می‌گوید و برای رایزنی با پوتین به روسیه می‌رود. نیکولاس مادورو، رئیس‌جمهور ونزوئلا، که با سفر به کشورهای آسیا در حال تلاش برای کنترل وضعیت نابسامان اقتصاد ونزوئلاست، روزگار دشواری را می‌گذراند و البته در این میان مخالفان داخلی نیز فرصت را برای تسویه‌حساب سیاسی و مطرح کردن اختلافات انتخاباتی مغتنم می‌شمارند. نرخ تورم در پایان نوامبر سال گذشته به ۶/۶۳ درصد رسید و این کشور سال گذشته را با رشد اقتصادی منفی به پایان برد. نرخ دلار در بازار غیررسمی تا ۳۰ برابر نرخ مرجع دولتی برای واردات غذا و دارو است. وضعیت مردم در چنین شرایطی چندان نیاز به توضیح ندارد: صحنه حضور آنها در صف فروشگاه که طی سال‌های گذشته نیز منتشر می‌شد، بیش از هر زمانی به چشم می‌خورد. آنها برای خرید مایحتاج کمیاب و با قیمت کنترل‌شده مثل شیر، مرغ، و دستمال توالت به انتظار می‌ایستند و در بسیاری موارد نیروهای نظامی برای کنترل نظم در فروشگاه‌ها حاضر می‌شوند. بر اساس گزارش «دیلی میل»، نوبت گرفتن در صف‌های طولانی به یک شغل تبدیل شده است؛ شغلی که صاحبان آن بعضاً از یک استاد دانشگاه هم بیشتر درآمد دارند.۱ مقامات محلی در برخی استان‌ها صف کشیدن شبانه را به دلیل خطرناک بودن، ممنوع کرده‌اند و بسیاری از فروشگاه‌ها تنها با ارائه کارت شناسایی محصولات خود را می‌فروشند. معترضان به وضع اقتصادی موجود و از جمله مخالفان دولت، در توئیتر تصاویر فروشگاه‌های خالی را با هشتگ AnaquelesVaciosEnVenezuela به اشتراک می‌گذارند. داستان رکود، تورم و سقوط قیمت نفت در ونزوئلا، هر روز پیچیده‌تر می‌شود.

ادامه مطلب …

مهار غول

تورم نقطه‌به‌نقطه طی یک سال ۳۰ درصد کاهش یافت

«یکی از اشتباهات دولت یازدهم را این دانسته‌اند که همه توان خود را برای مهار تورم گذاشته در حالی که رکود به مراتب خطرناک‌تر از تورم است. البته اصل این اظهارنظر درست است، اما در جامعه‌ای که تورم نقطه‌به‌نقطه‌اش ۴۵ درصد است و چندان روزنه امیدی نیست که آینده روشن‌تری را ببیند، کدام سرمایه‌گذار جرات سرمایه‌گذاری در آنجا را پیدا می‌کند.» این خلاصه‌ای از اولویت‌بندی در سیاستگذاری اقتصادی دولت طی سال گذشته است که دستاورد اصلی آن کاهش تورم نقطه‌به‌نقطه از ۴۴ درصد در تیرماه ۱۳۹۲ به ۶/۱۴ درصد در تیرماه ۱۳۹۳ است؛ کاهشی که به عقیده کارشناسان، بزرگ‌ترین موفقیت اقتصادی روحانی و شاید یکی از مهم‌ترین بخش‌های بیلان کاری او را رقم زده است.

روایت بانک مرکزی
بر اساس آخرین گزارش بانک مرکزی، شاخص تورم در تیرماه امسال به ۸/۱۹۶ درصد رسید. این شاخص در تیرماه سال گذشته ۷‌/‌۱۷۱ درصد بود و نشان می‌دهد تورم نقطه‌به‌نقطه طی مدت مذکور ۶/۱۴ درصد بوده است؛ یعنی کاهش ۴/۲۹‌درصدی تورم نقطه‌به‌نقطه طی یک سال. نرخ تورم طی ۱۲ ‌ماها منتهی به تیر امسال نسبت به ۱۲ ماه منتهی به تیر سال گذشته نیز ۳/۲۵ درصد بوده است که در مقایسه با رقم مشابه ۵/۳۷‌درصدی در تیر سال ۱۳۹۲، نشان از کاهش ۲/۱۲‌درصدی در تورم یک‌ساله دارد. بر اساس هدف‌گذاری دولت، قرار بود تورم سال گذشته در سقف ۳۵ درصد مهار شود که این‌گونه شد و تورم به ۷/۳۴ درصد رسید. طی یک سال گذشته تورم ماهانه در سقف حداکثر ۷/۱ درصد مهار شد. کمترین رقم مربوط به بهمن ۱۳۹۲ با ۴/۰ درصد و بیشترین مربوط به ماه‌های شهریور ۱۳۹۲ و خرداد ۱۳۹۳ با ۷/۱ درصد بود. ثبت این ارقام در حالی است که طی یک‌سال منتهی به تیر ۱۳۹۲، تورم ماهانه در اغلب موارد بالاتر از دو درصد بود و در بهمن ۱۳۹۱ رقم نسبتاً کم‌سابقه ۳/۵ درصد تورم طی یک ماه نیز به ثبت رسید. بر اساس اعلام بانک مرکزی، بیشترین تورم نقطه‌به‌نقطه طی سال اخیر (که در واقع بیشترین تورم نقطه‌به‌نقطه در چند سال اخیر به شمار می‌رود) در خرداد سال گذشته با نرخ ۱/۴۵ درصد ثبت شده است.

روایت مرکز آمار ایران
مرکز آمار ایران، روایت نسبتاً مشابهی از وضعیت تورم طی یک سال اخیر دارد. بر این اساس، نرخ تورم نقطه‌به‌نقطه در تیر امسال نسبت به تیر سال پیش، ۸/۱۴ درصد است که کاهش ۳/۲۴‌درصدی نسبت به رقم مشابه سال قبل نشان می‌دهد. تورم سالانه در تیر امسال نسبت به تیر سال قبل نیز ۲/۲۴ بوده که نسبت به رقم ۹/۳۳ درصد در تیر سال قبل، کاهش بیش از ۹‌درصدی را نشان می‌دهد. گزارش مرکز آمار، تورم ماهانه در تیر امسال را ۵/۲ درصد اعلام کرده است که بالاترین رقم در یک سال اخیر به شمار می‌رود و در صورت تداوم می‌تواند روند نزولی تورم را متوقف کند. با وجود این، تورم ماهانه اعلامی در اغلب ماه‌های یک سال اخیر کمتر از دو درصد بوده که کمترین آن در بهمن ۱۳۹۲ معادل ۱/۰ درصد گزارش شده است. این در حالی است که در یک سال پیش از آن، تورم در اغلب موارد بالای دو درصد بود و در مهر ۱۳۹۱ به رکورد کم‌سابقه ۱/۵ درصد رسید. بر اساس اعلام مرکز آمار، بیشترین تورم نقطه‌به‌نقطه طی سال اخیر (که در واقع بیشترین تورم نقطه‌به‌نقطه در چند سال اخیر به شمار می‌رود) در خرداد سال گذشته با نرخ ۲/۴۱ درصد ثبت شده است.

انضباط به جای انقباض
به گفته سیف، کاهش تورم در روش‌های طبیعی از طریق انضباط نقدینگی حاصل می‌شود اما انقباض نقدینگی در شرایطی که اقتصاد با رکود تورمی مواجه است، رکود را تشدید می‌کند. با سیاست‌های در پیش‌گرفته شده، نقدینگی در پایان خرداد امسال به ۶۱۷ هزار و ۹۵۰ میلیارد تومان رسید که رشد بیش از ۳۰‌درصدی را نسبت به ماه مشابه سال قبل نشان می‌دهد. این رقم در خرداد ۱۳۹۲ نسبت به ۱۳۹۱ رشد ۵/۲۵‌درصدی داشته است. افزایش رشد نقدینگی نسبت به مدت مشابه قبلی، در صورت تداوم می‌تواند بر کنترل تورم که در ماه‌های اخیر صورت گرفته است، تاثیر منفی بگذارد.

منتشرشده در شماره ۱۰۰ تجارت فردا

کاهش تورم تولیدکننده به یک‌سوم

رشد شاخص بهای تولیدکننده در تیر امسال به ۶/۱۶ درصد رسید

شاخص بهای تولیدکننده، اگرچه به اندازه شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی (تورم) در میان عموم مردم مورد توجه قرار نمی‌گیرد، اما از آنجا که با بررسی آن می‌توان تخمینی از روند تورم به دست آورد حائز اهمیت به شمار می‌رود. براساس گزارش بانک مرکزی، شاخص مذکور در تیر امسال نسبت به خرداد، ۵/۱ درصد و نسبت به تیر سال قبل، ۶/۱۶ درصد افزایش یافته است. در تیر سال گذشته، شاخص مذکور نسبت به تیر ۱۳۹۱ معادل ۱/۴۸ درصد رشد نشان می‌داد و این یعنی رشد شاخص در تیر امسال نسبت به ماه مشابه سال قبل، یک‌سوم رشد شاخص در تیر سال قبل نسبت به تیر ۱۳۹۱ بوده است. شاخص مذکور در خرداد امسال نسبت به خرداد سال قبل، ۲/۱۹ درصد افزایش یافته است و این یعنی در تیر امسال روند رشد شاخص، نزولی بوده است.

کمترین رشد شاخص در صنعت
شاخص بهای تولیدکننده در هشت گروه اصلی بررسی می‌شود. در خرداد امسال، «گروه حمل‌ونقل، انبارداری و ارتباطات» با ۷/۳۳ درصد رشد نسبت به ماه مشابه سال قبل، شاهد بیشترین درصد افزایش بود. گروه‌های «کشاورزی، شکار و جنگلداری» با ۸/۲۷ درصد و «بهداشت و مددکاری اجتماعی» با ۲/۲۶ درصد رشد، در رتبه‌های بعدی قرار داشتند. گروه «بهداشت و مددکاری اجتماعی» همزمان شاهد بیشترین افزایش ماهانه شاخص بهای تولیدکننده در خرداد امسال با نرخ ۶/۵ درصد بود. در نقطه مقابل، گروه «ساخت (صنعت)» شاهد کمترین رشد به میزان ۹/۱۱ درصد بود. به لحاظ رشد شاخص در یک‌ساله منتهی به خرداد ۱۳۹۲ نسبت به یک‌ساله منتهی به خرداد ۱۳۹۱ نیز گروه اصلی «ماهیگیری» با ۶/۴۱ درصد، «کشاورزی، شکار و جنگلداری» با ۶/۴۰ درصد و «بهداشت و مددکاری اجتماعی» با ۴/۳۴ درصد در رتبه‌های اول تا سوم قرار دارند. شاخص بهای تولیدکننده در سه گروه اختصاصی نیز بررسی می‌شود که هشت گروه اصلی در میان آنها توزیع شده‌اند: «کشاورزی، شکار، جنگلداری و ماهیگیری» با ضریب اهمیت ۹۸/۲۱ درصد، «ساخت (صنعت)» با ضریب اهمیت ۰۶/۴۸ درصد و «خدمات» با ضریب اهمیت ۹۶/۲۹ درصد. رشد شاخص بهای تولیدکننده در خرداد امسال نسبت به خرداد سال قبل برای سه گروه اختصاصی مذکور به ترتیب ۴/۲۷ درصد، ۹/۱۱ درصد و ۱/۲۹ درصد بوده است. به لحاظ تورم ماهانه نسبت به اردیبهشت گروه «کشاورزی، شکار، جنگلداری و ماهیگیری» شاهد تورم منفی ۸/۰، گروه «ساخت (صنعت)» شاهد تورم ۷/۰ درصد و گروه «خدمات» شاهد تورم دو درصد بوده است.

روایت مرکز آمار
مرکز آمار ایران اخیراً شاخص قیمت تولیدکننده را برای بخش‌های صنعت و معدن در سال ۱۳۹۲ به تفکیک فصول مختلف اعلام کرده است. بر این اساس و در بخش صنعت، در بهار سال ۱۳۹۲ شاخص مذکور نسبت به فصل مشابه سال پیش از آن، ۹/۴۸ درصد افزایش نشان می‌داد. این رقم در تابستان به ۴/۳۶ درصد کاهش یافت و در پاییز به ۶/۲۰ درصد رسید. روند کاهشی شاخص مذکور در زمستان نیز ادامه پیدا کرد و درصد تغییر در زمستان ۱۳۹۲ نسبت به زمستان ۱۳۹۱ به ۱/۱۳ رسید. در بخش صنعت، «صنایع مواد غذایی و آشامیدنی» دارای بیشترین ضریب اهمیت به میزان ۶/۳۷ درصد است. در زمستان ۱۳۹۲، شاخص قیمت تولیدکننده این صنایع نسبت به زمستان سال ۱۳۹۱ رشدی معادل ۲/۱۵ درصد را تجربه کرد. در مقایسه با سال پیش از آن باید گفت این شاخص در زمستان ۱۳۹۱ معادل ۱/۵۸ درصد بوده است. بعد از صنایع مواد غذایی و آشامیدنی، گروه «تولید فلزات اساسی» با ضریب اهمیت ۸/۹ درصد قرار دارد که شاخص آن در زمستان ۱۳۹۲ نسبت به زمستان ۱۳۹۱، معادل ۳/۱ درصد رشد داشته است. رشد شاخص مذکور در زمستان ۱۳۹۱ نسبت به زمستان ۱۳۹۰ معادل ۱/۷۷ درصد بوده است. مشابه کاهش تغییر شاخص بخش صنعت، با شیبی کمتر در بخش معدن نیز حاکم بوده است. در بهار ۱۳۹۲، شاخص قیمت تولیدکننده بخش معدن نسبت به فصل مشابه سال ۱۳۹۱ معادل ۴/۲۶ درصد افزایش یافت که این افزایش با روند نزولی، در تابستان به ۸/۲۵ درصد، در پاییز به ۱/۲۶ درصد و در زمستان به ۶/۲۲ درصد رسید. با وجود این روند نزولی، شاخص مذکور در زمستان ۱۳۹۲ هنوز کماکان بالاتر از سطح زمستان ۱۳۹۱ یعنی ۳/۲۱ درصد قرار داشت.

منتشرشده در شماره ۱۰۰ تجارت فردا

امید به تدبیر

وقتی رئیس‌جمهور در نخستین گفت‌وگوی تلویزیونی خود در شهریور امسال، اعلام کرد تلاش دولت این خواهد بود که تورم در پایان سال به ۳۵ درصد و رشد اقتصادی به صفر و حتی نیم درصد برسد، تفسیرهای متفاوتی از سخنان او ارائه شد. برخی این پیش‌بینی‌ها را محتاطانه دانستند و گروهی دیگر، آن را واقع‌بینانه و متناسب با واقعیات اقتصادی کشور، یعنی عبور تورم سال ۱۳۹۱ از مرز ۳۰ درصد و رشد اقتصادی منفی ۸/۵‌درصدی ارزیابی کردند. اکنون که در آخرین روزهای سال ۱۳۹۲، نرخ تورم بنا بر اعلام مرکز آمار، در پایان بهمن به ۷/۳۳ درصد کاهش یافته و رشد اقتصادی نیمه نخست سال نیز منفی دو درصد اعلام شده است، به نظر می‌رسد نمی‌توان پیش‌بینی شهریور امسال رئیس‌جمهور را چندان دور از واقعیت‌های شرایط فعلی اقتصاد کشور دانست. رئیس‌جمهور در آن زمان، چشم‌اندازی نیز از دو شاخص کلیدی اقتصاد در سال ۱۳۹۳ ارائه کرد: تورم ۲۵‌درصدی و رشد اقتصادی سه‌درصدی. هرچند با آهنگ کنونی تورم نقطه به نقطه، دستیابی به تورم هدف‌گذاری‌شده چندان دور از ذهن به نظر نمی‌رسد، سوال این است که آیا اقتصاد ایران از رکود رهایی خواهد یافت؟ به نظر می‌رسد پاسخ به این سوال را باید در ارتباط با متغیرهای متعدد دیگری همچون سیاست‌های اقتصادی، درآمدهای نفتی، هدفمندسازی یارانه‌ها، نرخ ارز و تحریم‌ها جست‌وجو کرد و این امر، خود بر ابهام تصویری که این روزها از اقتصاد سال ۱۳۹۳ در حال ترسیم است، می‌افزاید.

نقش تحریم در پیش‌بینی‌ها
تاثیر سیاست خارجی بر بازار سهام، طلا و ارز در سال ۱۳۹۱ و ۱۳۹۲ نیاز به توضیح چندانی نداشت. در سال جاری، به طور خاص در زمان مناظره‌های تلویزیونی انتخاباتی نیز می‌شد نقش سیاست خارجی، و به ویژه پرونده هسته‌ای ایران را بر ذهنیت عموم مردم و پس از انتخابات، در بازارها، مشاهده کرد. چنان که بسیاری از کارشناسان کاهش قیمت ارز طی روزهای بعد از انتخابات ۲۴ خرداد را متوجه اثرات روانی انتخاب رئیس‌جمهور جدید می‌دانستند؛ رئیس‌جمهور که با شعار «اعتدال» روی کار آمده بود و خود از مذاکره‌کنندگان قدیمی پرونده هسته‌ای به شمار می‌رفت. این روند آن‌گونه که به نظر می‌رسید، بعد از توافق ژنو تداوم پیدا نکرد و بسیاری معتقدند آزاد شدن ۲/۴ میلیارد دلار از دارایی‌های بلوکه‌شده ایران، افزایش صادرات نفت و درآمدهای نفتی، لغو تحریم صادرات محصولات پتروشیمی و طلا و دیگر موارد از این دست، در کوتاه‌مدت اثر فوری بر اقتصاد ایران نخواهد داشت.
با وجود این، در زمینه صادرات نفت، مجوز تداوم واردات نفت به میزان پیش از توافق از سوی واردکنندگان، موجب خواهد شد آنها امکان واردات بیش از پیش را نیز داشته باشند و با سهولت بیشتر در زمینه مبادلات فلزات گران‌بها، تراکنش‌ ی مالی و خرید محصولات اقدام کنند و در نتیجه احتمالاً می‌توان در ماه‌های آتی اثرات بیشتری از توافق ژنو بر زندگی عموم مردم را مشاهده کرد. کمااینکه پدیده‌هایی مثل ثبات نسبی قیمت دلار و ارز و کاهش تدریجی تورم نقطه به نقطه در ماه‌های اخیر تا حد زیادی به کاهش تنش‌ها در سیاست خارجی و تاثیر آن بر فضای عمومی اقتصاد کشور نسبت داده می‌شود. رونق تدریجی سفر هیات‌های دیپلماتیک و تجاری به ایران، همزمان با حضور نمایندگان سیاسی ایران در نشست‌های بین‌المللی، مساله دیگری است که احتمالاً در کوتاه‌مدت نمی‌توان شاهد آثار آن بود. با وجود این، کاهش تحریم‌ها امید به بهبود در برخی از صنایع کشور را ایجاد کرده است. صنایع بالادستی و پایین‌دستی نفت و گاز و خودروسازی دو بخشی هستند که امید بیشتری نسبت به احیا و رشد آنها پس از تحریم وجود دارد. به طور کلی نیز صنایع مرتبط با این بخش‌ها از گذشته با حضور پررنگ شرکت‌های خارجی توسعه یافته‌اند و رکود نسبی شاور اقتصادی رئیس‌جمهور در هم‌اندیشی نظام جدید قراردادهای صنعت نفت در نخستین روزهای اسفند امسال اعلام کرده، بخش نفت بیشترین نقش را در کاهش ۸/۵‌درصدی تولید ناخالص داخلی در سال گذشته داشته است. بخش خودرو نیز با ورشکستگی تعداد زیادی از قطعه‌سازان و نیز کاهش شدید تولید خودرو طی امسال و ماه‌های پایانی سال گذشته مواجه بوده است.
گذشته از بازه زمانی کوتاه‌مدت یا میان‌مدت تاثیر سیاست خارجی بر اقتصاد ایران در سال ۱۳۹۳، سوال اینجاست که به لحاظ عملی بعد از دوره شش‌ماهه توافق ژنو، وضعیت چگونه خواهد بود؟ آیا تحریم‌های دیگری لغو خواهند شد یا کاهش خواهند یافت؟ آیا همین توافق شش‌ماهه برای دوره دیگری تمدید خواهد شد؟ آیا مذاکرات به بن‌بست خواهد رسید و دوباره وضعیت پیش از تحریم‌ها حاکم خواهد شد؟ ناگفته پیداست هر تصمیم جدیدی بعد از دوره شش‌ماهه توافق ژنو، تاثیر متفاوتی بر اقتصاد ایران برجا خواهد گذشت و همین امر شاید یکی از اصلی‌ترین و به عقیده برخی، مهم‌ترین نقطه ابهام پیش‌بینی‌های سال آتی باشد. با وجود این، عموم تحلیلگران با توجه به روند در پیش گرفته‌شده از سوی طرفین، انتظار بهبود و یا تداوم روند نتایج توافق ژنو را دارند و در نتیجه می‌توان گفت اغلب پیش‌بینی‌ها با فرض مثبت و سازنده بودن مذاکرات آتی صورت گرفته است، هرچند الزاماً بر حرکت به سمت کاهش بیشتر تحریم‌ها مبتنی نیستند.

گام‌های طلایی ۹۳
فارغ از اینکه سیاست‌های دولت در سال آینده تا چه میزان موفقیت‌آمیز خواهد بود، به نظر می‌رسد می‌توان از چند گام احتمالی دولت در سال ۱۳۹۳ سخن گفت که دیر یا زود شاهد اجرایی شدن آن خواهیم بود؛ گام‌هایی که زمزمه‌ها و حتی شروع اجرای آنها را می‌توان در سال جاری و اظهارات مسوولان کشور نیز جست‌وجو کرد. این گام‌ها هرچند در قالب سیاست‌های اقتصادی کلان‌تر قابل ارزیابی به نظر می‌رسند، به خودی خود بر وضعیت اقتصادی کشور نیز تاثیرگذار هستند. در این میان به نظر می‌رسد سه اقدام دولت در این میان به نوعی کلیدی بوده و بر بخش‌های زیادی از اقتصاد کشور و همچنین معیشت عموم مردم موثر باشند.
افزایش قیمت حامل‌های انرژی: نخستین قبض برق سال ۱۳۹۳، با افزایش قیمت به دست مردم خواهد رسید. این قبض در واقع نتیجه افزایش قیمت حدود ۲۵‌درصدی از اسفند امسال است. علاوه بر برق (که گفته می‌شود در تابستان سال آینده تامین آن با مشکلات فراوانی روبه‌رو خواهد بود)، قیمت سوخت خودروها نیز افزایش خواهد یافت که هنوز جزییات آن مشخص نشده است. افزایش قیمت حامل‌های انرژی، بر اساس قانون بودجه سال ۱۳۹۳، معادل ۴۸ هزار میلیارد تومان درآمد برای دولت به همراه خواهد آورد. این مساله به کاهش کسری بودجه پرداخت یارانه‌های نقدی کمک خواهد کرد و در عین حال، موجب کاهش مصرف حامل‌های انرژی خواهد شد؛ هرچند در این میان اثرات تورمی نیز وجود دارد.
کاهش مشمولان دریافت یارانه نقدی: «انصراف روحانی از دریافت یارانه نقدی» خبری بود که در نخستین روزهای بهمن امسال منتشر شد و این گمان را به وجود آورد که مگر رئیس‌جمهور تاکنون یارانه دریافت می‌کرد؟ خیلی زود مشخص شد انصراف حسن روحانی، حالت نمادین داشته است و او قبلاً هم یارانه‌ای دریافت نمی‌کرد. این اعلام انصراف نمادین جهت کمک به کمپینی بود که برای انصراف از دریافت یارانه نقدی راه‌اندازی شده بود و به صورت اجرایی نیز با اعلام علی ربیعی، وزیر کار و امور اجتماعی، مبنی بر انتشار فرم‌های خوداظهاری در آینده نزدیک، جنبه عملی‌تری به خود گرفت. به گفته ربیعی، عدم تکمیل فرم خوداظهاری راه مناسبی برای انصراف است. علی طیب‌نیا، وزیر امور اقتصادی و دارایی اعلام کرده است ثبت‌نام مجدد از متقاضیان دریافت یارانه، تا قبل از پایان سال صورت خواهد گرفت. اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس‌جمهور، نیز در پستی در فیس‌بوک از مردم پرسیده است سقف درآمدی یارانه‌بگیران چقدر باشد. کاهش تعداد مشمولان دریافت یارانه نقدی در سال ۹۳، به کاهش کسری یارانه‌های پرداختی منجر خواهد شد. موارد مذکور تنها بخشی از اقدامات دولت در سال آینده را دربر می‌گیرد. بنابر اعلام رئیس‌جمهور و وزیر بهداشت، دولت اولویت ویژه‌ای برای بخش سلامت در سال آینده در نظر گرفته است. همچنین حدود پنج میلیون نفر از مردم نیز در سال آینده تحت پوشش بیمه قرار خواهند گرفت. دولت درباره خصوصی‌سازی و بازنگری در شیوه آن نیز مسائلی را مطرح کرده است. به گفته نوبخت، دولت درصدد «خصولتی‌سازی» نیست. او همچنین گفته است: «نباید این‌طور تصور شود که به صرف به‌دست آوردن منابع، این اموال را به گروهی غیرمردمی و شبه‌دولتی واگذار کنیم.» بازنگری در قراردادهای نفتی و دعوت از شرکت‌های خارجی برای سرمایه‌گذاری در بخش بالادستی نفت ایران، اقدام دیگر دولت است. کمیته بازنگری در قراردادهای نفتی قرار است تابستان آینده در لندن، از مدل قراردادهای نفتی ایران رونمایی کند. در زمینه مسکن مهر نیز مسوولان از روزهای نخست انتقاداتی را در زمینه تورم‌زایی طرح، کارآمدی و کیفیت ساخت آن مطرح و در عین حال اعلام کردند دولت، به تعهدات گذشته عمل می‌کند. با وجود این دولت درصدد است طرح جامع مسکن را در آینده نزدیک ارائه کند و برنامه‌هایی نیز برای تامین مالی خرید مسکن، از جمله افزایش وام و نیز صندوق‌های تامین مالی در دست دارد.

جدال با رکود تورمی
«وقتی کشور در شرایط رکود تورمی است کار بسیار سخت می‌شود، چون اگر تنها رکود باشد با سیاست انبساطی می‌توانیم به جنگ آن برویم و وقتی مشکل فقط تورم باشد با سیاست انقباضی می‌توانیم آن را مهار کنیم، اما در شرایطی که هر دو وجود دارد کار بسیار سخت می‌شود.» این جملات رئیس‌جمهور در نخستین گفت‌وگوی تلویزیونی در ۱۹ شهریور امسال، به عقیده بسیاری کارشناسان، به مهم‌ترین معضل داخلی اقتصاد ایران اشاره دارد: رکود تورمی. کارشناسان صندوق بین‌المللی پول نیز این وضعیت را از مشکلات اقتصاد ایران دانسته‌اند و سه استراتژی «سیاست پولی انقباضی»، «تحکیم وضعیت بودجه‌ای متوازن» و «پیشبرد اصلاحات طرف عرضه» را پیشنهاد کرده‌اند. مواردی که کمابیش در سیاست‌های سال آینده دولت دیده می‌شوند. در بخش تورم، بنابر اعلام اخیر نوبخت، نرخ تورم سالیانه در پایان بهمن به ۷/۳۳ درصد و تورم نقطه به نقطه به ۲۲ درصد رسید. بانک مرکزی تورم در پایان بهمن را ۷/۳۶ درصد اعلام کرده است. نرخ تورم بنابر وعده رئیس‌جمهور، تا پایان سال به کمتر از ۳۵ درصد خواهد رسید؛ نرخی که چندان دور از ذهن به نظر نمی‌رسد. روحانی برای سال ۱۳۹۳، تورم ۲۵‌درصدی را به عنوان هدف اعلام کرده بود که با سیاست‌های در پیش گرفته‌شده از سوی تیم اقتصادی دولت، تحقق‌پذیر به نظر می‌رسد. صندوق بین‌المللی پول نیز تورم سال جاری میلادی را ۲۹ درصد پیش‌بینی کرده است. با این تفاسیر به نظر می‌رسد در مجموع در بخش تورم، دولت در سال ۱۳۹۳ به موفقیت نسبی دست خواهد یافت.
برخلاف تورم، وضعیت در بخش رشد اقتصادی چندان مطلوب ارزیابی نمی‌شود. رشد اقتصادی کشور در سال ۱۳۹۱ و نیمه نخست امسال، منفی بوده است. ولی‌الله سیف در گفت‌وگو با شماره ۷۷ «تجارت فردا» درباره رکود کشور گفت: «رکود اقتصادی کشور بیش از آنکه زاییده تقاضای پایین باشد، از مشکلات طرف عرضه اقتصاد ناشی می‌شود. در این خصوص می‌توان به اجرای ناقص طرح هدفمندسازی یارانه‌ها و عدم حمایت از تولید در این زمینه، بروز شوک ارزی و افزایش نوسانات نرخ ارز از این محل، محدودیت نقل و انتقالات ارزی و در نتیجه بروز مشکل برای واردات کالاهای واسطه و مواد اولیه اشاره کرد که در مجموع به کاهش سطح تولید اقتصاد منجر شده‌اند.» مسعود نیلی نیز در گفت‌وگو با شمار ۷۴ «تجارت فردا» گفت: «تورم یک بیماری شناخته‌شده در اقتصاد ایران است که اقتصاددانان و سیاستگذاران می‌توانند برای درمان آن نسخه قابل درمانی را تجویز کنند. اما برای رفع رکود این کار خیلی سخت‌تر است. رکود تا حدی به تحریم‌ها بستگی دارد. ولی نمی‌توان گفت وقتی رشد اقتصادی ما در سال ۹۱ به منفی شش درصد می‌رسد، تنها عاملش رکود بوده است.» نیلی در آن گفت‌وگو، فراخوانی را نیز مطرح کرد: «به دنبال کدام صنعت یا فعالیت برویم که بتواند تا پایان سال ۹۲ رشدمان را به حدود صفر برساند و در یک سال آینده آن را تا سه درصد افزایش دهد؟» افزایش رشد اقتصادی از نرخ منفی یا نزدیک به صفر امسال به سه درصد در سال آینده، از سوی دیگر مقام‌های اقتصادی دولت مورد تاکید قرار گرفته است. پیش از این سیف و نوبخت نیز هدف‌گذاری رشد اقتصادی سال آینده را همین رقم اعلام کرده‌اند. سوال اینجاست که آیا دولت برای رهایی از این رکود در سال ۱۳۹۳ برنامه‌ای دارد؟ تیمور رحمانی، معاون اقتصادی وزیر اقتصاد، در گفت‌وگو با شماره ۷۵ «تجارت فردا» کاهش موانع تولید و اطمینان‌بخشی به محیط کسب‌ و کار را از جمله برنامه‌های این وزارتخانه برای خروج از رکود عنوان کرده است. رحمانی، افزایش توان تسهیلات‌دهی بانک‌ها را نیز از دیگر برنامه‌های دولت می‌داند؛ برنامه‌ای که سیف نیز در گفت‌وگو با شماره ۷۷ «تجارت فردا» آن را تایید می‌کند: «در کوتاه‌مدت و در قالب بودجه ۹۳ دولت تلاش کرده تدابیری برای افزایش سرمایه بانک‌های دولتی اتخاذ کند تا قدرت تسهیلات‌دهی آنها بالا رود. تلاش داریم بانک‌های خصوصی را نیز تشویق به این کار کنیم.» همان‌طور که دولت برای افزایش رشد اقتصادی به حدود سه درصد برنامه‌هایی درنظر گرفته است، پیش‌بینی صندوق بین‌المللی پول و بیزینس مانیتور نیز نشان می‌دهد رشد اقتصادی در سال آینده مثبت خواهد بود. صندوق بین‌المللی پول رشد اقتصادی ۳/۱ درصد و بیزینس‌مانیتور رشد اقتصادی ۸/۲‌درصدی را برای اقتصاد ایران در سال ۲۰۱۴ میلادی پیش‌بینی کرده‌اند. به گفته محمدباقر نوبخت، رشد سرمایه‌گذاری است که می‌تواند موجب رشد اقتصادی شود و دولت نیز چند منبع برای رشد سرمایه‌گذاری در سال آینده در نظر دارد. طرح‌های عمرانی، سرمایه‌گذاری شرکت‌های دولتی، فاینانس و سرمایه‌گذاری خارجی و نهایتاً استفاده از منابع خارجی برای نفت، از اهم منابع مورد نظر دولت به شمار می‌رود.

دوگانه امید و اضطراب
در بخش پیش‌رو، اقتصاددانان و مسوولان کشور به تحلیل و پیش‌بینی بخش‌های مختلف اقتصاد کشور در سال آینده پرداخته‌اند. نگاهی گذرا به نظرات اهالی اقتصاد در این بخش و همچنین رسانه‌های کشور، نشان می‌دهد ساختار عمومی پیش‌بینی‌ها، بر عدم قطعیت و تزلزل در عین امید به رشد نسبی و بهبود اقتصاد کشور در سال ۱۳۹۳ استوار است. علت اصلی تردید و عدم قطعیت را می‌توان به‌طور کلی در تحریم و شیوه اجرای فاز دوم هدفمندسازی یارانه‌ها جست‌وجو کرد. در مقابل، اعتماد نسبی به تیم اقتصادی دولت در مقایسه با دولت قبل، فضای مثبت و آرامش نسبی پس از انتخابات (به عنوان سرمایه اجتماعی) و روند نسبتاً مثبت مذاکرات هسته‌ای، از عللی هستند که امید به روشن بودن فضای اقتصاد ایران در سال آتی را رقم زده‌اند. به نظر می‌رسد این ارزیابی دوگانه را نه‌تنها در بین اقتصاددانان، که در میان عموم مردم و حتی گزارش‌های خارجی منتشرشده درباره اقتصاد و سیاست ایران نیز می‌توان مشاهده کرد. یک عامل اساسی در شکل‌گیری این دوگانه که شاید تا پایان سال آینده دیگر وجود نداشته باشد، حضور دولت جدید در راس قدرت است که ارزیابی دقیق سیاست‌ها را به گذشت زمان وابسته می‌کند. اینکه میزان این وابستگی چقدر است و اصولاً اینکه «آیا می‌توان به تدبیر دولت، امیدوار بود؟» سوالی است که پاسخ آن تا حد زیادی یک سال دیگر در همین روزها مشخص خواهد شد.

منتشرشده در شماره ۸۰ تجارت فردا