نوشته‌ها

سالنامه سه نمایه

رشد اقتصادی، تورم و بیکاری در سال ۱۳۹۵ چه وضعیتی داشت؟

یک سال پس از اجرای برجام، کمتر از چند هفته مانده به برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری، و در حالی که دولت با انبوه مشکلات و برخی انتقادات دست‌وپنجه نرم می‌کند، شاخص‌های کلان اقتصاد ایران از رشدی بالا، تورمی کنترل‌شده ولی بازگشت‌پذیر به محدوده دورقمی، و نرخ بیکاری فزاینده و صعودی حکایت می‌کنند. در یک‌سو، بسیاری از شاخص‌ها در مقایسه با وضعیت سال‌های ۱۳۹۱ و ۱۳۹۲ به مراتب بهبود یافته‌اند و در مقابل شاخص‌هایی همچون نرخ بیکاری با در نظر گرفتن ویژگی‌های جمعیتی و پیشینه اشتغال‌زایی در کشور، نگران‌کننده به نظر می‌رسند. اگرچه هدف این نوشته بررسی عملکرد میان‌مدت اقتصاد ایران یا دولت یازدهم نیست، و صرفاً سه نمایه کلان را در سال ۱۳۹۵ مورد بررسی قرار می‌دهد؛ اما برای مخاطبانی که به طور مداوم تحولات اقتصاد کشور را رصد می‌کنند، می‌تواند به ترسیم یک تصویر میان‌مدت یاری رساند.

ادامه مطلب …

سال سی

مروری بر ۳۰ رویداد اقتصادی سال ۱۳۹۵

مطابق رویه هر سال، این نوشته برخی از مهم‌ترین رویدادهای امسال را مورد بررسی قرار می‌دهد. اگرچه چنین بررسی متاثر از ذهن نگارنده و ترجیحات آن، و مقید به چارچوب‌های نوشتاری، و دچار ضیق مجال است؛ اما در عین حال خالی از فایده نخواهد بود و می‌تواند مروری گذرا باشد که در پایان، یک ارزیابی نه‌چندان جامع ولی سریع از اقتصاد ایران در سال ۱۳۹۵ به دست دهد.

ادامه مطلب …

سیاهه یک دهه

مروری بر سرگذشت متولدین دهه ۶۰

نمودار 1 - جمعیت فعال (شامل شاغل و بیکار) و غیرفعال کشور (میلیون نفر)

بیست میلیون و سیصد و هفتاد یک هزار و یکصد و بیست و دو نفر. این، تعداد افرادی است که در سال‌های ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۹ متولد شدند و جمعیت موسوم به «دهه‌شصتی‌ها» را تشکیل می‌دهند. مردان و زنانی که در یکی از سخت‌ترین شرایط اقتصادی کشور طی قرن حاضر شمسی در کنار دهه ۱۳۲۰، و شاید حتی دشوارتر از آن در برخی سال‌ها، چشم به جهان گشودند و سال‌هاست حکایت‌شان صراحتاً یا ضمنی، در فیلم‌های تلویزیونی، لطیفه‌های شبکه‌های اجتماعی و مباحث جمعیت‌شناسی، جامعه‌شناسی و اقتصاد مطرح می‌شود. باوجود آنکه معمولاً بحث درباره متولدین این دهه با گزاره‌های احساسی و روایت نوستالژیک همراه می‌شود، سخنان سال‌های اخیر کارشناسان و اقتصاددان‌های مطرح، و به طور خاص مسعود نیلی، مشاور اقتصادی رئیس‌جمهور، سویه بحث را به سمت شناخت بیشتر اثرات تحول جمعیتی دهه ۱۳۶۰ شمسی و سپس نحوه مدیریت آثار آن سوق داده است. بیش از یک سال قبل بود که نیلی، در برنامه تلویزیونی، گریزی به این موضوع زد و گفت: «اگر بخواهیم داستان پدیده پنج میلیون دختر بازمانده از ازدواج را جامع‌تر نگاه کنیم باید به سال‌های اول دهه ۶۰ بازگردیم که کشور با یک شوک بزرگ جمعیتی مواجه شد درست برعکس پدیده‌ای که هم‌اکنون با آن مواجهیم. از آن زمان شکل هرم سنی جمعیت کشور دارای برآمدگی بزرگی بود به طوری که ظرف پنج سال حدود هشت میلیون نفر به جمعیت کشور اضافه شد و این جمعیت در لایه‌های سنی به سمت سنین بالاتر حرکت می‌کرد که آن موقع پیش‌بینی می‌کردیم که این جمعیت کثیر در نیمه دوم دهه ۸۰ به سن کار، ازدواج و مسکن برسند.» روایت سال قبل، چند روز پیش مجدداً از سوی مسعود نیلی تکرار شد و او در برنامه تلویزیونی «تیتر امشب» گفت: «بیکاری جوانان را باید از ۳۵ سال پیش زمانی که به یک مرتبه با افزایش تعداد زاد‌‌و‌‌ولد در سال ۶۵ [روبه‌رو شدیم] بررسی کرد، زمانی که قاعده هرم سنی جمعیت کشور را بیشتر کودکان و نوزادان تشکیل می‌دادند… امروزه تعداد بیکاران دارای تحصیلات عالی ۴۱ درصد است و این آمار نشان می‌دهد تعداد زیادی با جذب دانشگاه‌ها عملاً تحصیل‌کرده‌هایی شده‌اند که کارآفرین نبوده‌اند. همین امر باعث شده امروز شاهد هجوم یک‌میلیون‌نفری متقاضیان کار باشیم که عموماً متولدین دهه ۶۰ بوده‌اند و الان در سن ۳۵‌سالگی هنوز بیکارند.» این نوشته، روایتی است بر بخشی از ابعاد سرگذشت متولدین دهه ۶۰ شمسی؛ نسلی که سرگذشت آنها سال‌هاست ذهن سیاستگذاران را به خود مشغول کرده است.

ادامه مطلب …

پنج رنج

پنج چالش عمده اقتصاد ایران در سال‌های اجرای برنامه ششم توسعه چیست؟

احتمالاً اگر تورم نقطه به نقطه در اسفندماه به ۳ /۸ درصد نمی‌رسید، لیست اصلی‌ترین چالش‌های اقتصاد ایران با این مشکل اساسی و به عقیده برخی ساختاری آغاز می‌شد. با وجود این، لیست چالش‌های اقتصاد ایران آن قدر طولانی است که کم شدن یک مورد از آن، تاثیر چندانی بر تعداد و شدت چالش‌ها نداشته باشد. از رشد اقتصادی اندک و به عقیده بسیاری بی‌کیفیت سال‌های ۱۳۹۳ به بعد گرفته تا معضلاتی همچون خشکسالی که دیگر به صفحات محیط‌زیست روزنامه‌ها محدود نیستند و به تهدیدی برای اقتصاد و اجتماع تبدیل شده‌اند.

رازِ رشد
پس از تجربه رشد اقتصادی منفی ۸ /۶درصدی در سال ۱۳۹۱ و منفی ۹ /۱‌درصدی در سال ۱۳۹۲، شاید صرف مثبت شدن رشد اقتصادی در سال ۱۳۹۳ می‌توانست یک دستاورد نسبتاً مهم ارزیابی شود، اما در ادامه مسیر به نظر می‌رسد وضعیت به مراتب دشوارتری در پیش است. اگرچه لغو تحریم‌ها به افزایش صادرات نفت منجر و روند نزولی قیمت نفت نیز فعلاً متوقف شده است، اتکا به رشد بخش نفت برای ایجاد یک رشد اقتصادی مناسب چندان راهگشا به نظر نمی‌رسد. مواردی از قبیل تداوم رشد اقتصادی منفی در بخش ساختمان، مثبت شدن و افزایش تدریجی نرخ حقیقی بهره با توجه به کاهش بیشتر تورم در مقایسه با نرخ بهره و تعویق خرید در برخی کالاهای مصرفی بادوام در نتیجه انتظار کاهش قیمت‌ها پس از لغو تحریم، می‌توانند شواهدی در حمایت از این نظر باشند که راه رشد، هموار نیست. در عین حال مشکل تنگنای اعتباری بانک‌ها باعث شده بنگاه‌ها در زمینه تامین سرمایه‌ در گردش با مشکل مواجه شوند و بسیاری از آنها زیر ظرفیت اسمی به فعالیت می‌پردازند. با توجه به محدودیت شدید منابع مالی، دولت در اثر کاهش درآمدهای نفتی و همچنین دشواری افزایش مالیات در نتیجه صورت‌های مالی نه‌چندان مناسب شرکت‌ها طی دوران تحریم، تحت فشار قرار دارد و در نتیجه اتکا به سرمایه‌گذاری‌های دولت برای ایجاد رشد چندان کارآمد به نظر نمی‌رسد. مجموع موارد یادشده چشم‌انداز رشد اقتصادی را در سال‌های پیش‌رو در ابهام قرار داده است.

غمِ نفت
۲۲ میلیارد دلار، کل رقمی است که از فروش نفت در سال گذشته نصیب اقتصاد کشور شده است. این تخمین وزیر امور اقتصادی و دارایی، نشان می‌دهد درآمد نفتی سال ۱۳۹۴، حدود یک‌پنجم سال ۱۳۹۰ بوده است. اگرچه به دلیل تاثیر قابل‌توجه تحریم‌ها، کاهش کم‌سابقه درآمدهای نفتی اقتصاد ایران را کمتر از کشورهایی مثل ونزوئلا و روسیه متاثر ساخته است؛ فشار کاهش قیمت نفت بر منابع بودجه عمومی دولت بسیار چشمگیر به نظر می‌رسد. مجموع صادرات نفت و میعانات گازی ایران طی دوران تحریم کمابیش حدود ۳ /۱ میلیون بشکه در روز بود که این رقم پس از لغو تحریم‌ها رو به فزونی نهاد و بر اساس اعلام اخیر وزیر نفت، هم‌اکنون از مرز دو میلیون بشکه در روز عبور کرده است. باوجود این، نوسان قیمت سبد نفتی اوپک در محدوده ۳۰ تا ۴۰ دلار، کماکان چشم‌انداز درآمدهای نفتی را مه‌آلود نشان می‌دهد؛ به ویژه آنکه بخش عمده رشد بالقوه تولید میعانات گازی در پارس جنوبی تا سال ۱۳۹۶ و با اتمام توسعه در اغلب فازها، محقق خواهد شد و در نتیجه رشد دیگری از این محل وجود ندارد. ضمناً به گفته کارشناسان، افزایش تولید نفت بیش از رقم ظرفیت تولید چهار میلیون بشکه در روز فعلی، نیازمند سرمایه‌گذاری و چندین سال زمان است. همه اینها نشان می‌دهد غم نفت، لااقل تا چند سالی گریبانگیر اقتصاد کشور خواهد بود و البته رهایی از آن نیز چندان آسان نیست.

بن‌بست کار
نرخ بالا و معمولاً دورقمی بیکاری در شرایطی که قسمتی از رشد اقتصادی به بخش سرمایه‌بری همچون نفت بستگی دارد و از سوی دیگر آمارها از ظرفیت خالی در بسیاری از بخش‌های صنعت حکایت می‌کنند، ماجرای چندان عجیبی نیست و البته سال‌هاست که ویژگی لاینفک اقتصاد کشور به شمار می‌رود. البته واقعیت بیکاری در سال‌های اخیر به مراتب تلخ‌تر شده و ورود تدریجی جوانان تحصیل‌کرده به بازار کار، دشواری‌های حل مشکل بیکاری را دوچندان کرده است. در شرایطی که تحصیل در دانشگاه طی برخی سال‌ها به عنوان راه‌حلی برای تاخیر در ورود آنان به بازار کار مطرح می‌شد، اکنون به نظر می‌رسد این راه‌حل تنها پیچیدگی مساله را بیشتر کرده است و البته باید به کل داستان، تلاش بیش از گذشته زنان جهت حضور در فعالیت‌های اقتصادی را افزود که مختصاتی جدید را برای بازار کار رقم زده است. آمارها نشان می‌دهند حدود یک‌چهارم جوانان ۲۰، ۲۴ساله و یک‌پنجم جوانان ۲۵، ۲۹ساله بیکار هستند که این پدیده به نوبه خود می‌تواند تبعات اجتماعی دیگری نیز داشته باشد. باوجود مطرح شدن برخی راه‌حل‌های کوتاه‌مدت، به نظر نمی‌رسد که بهبود وضعیت اشتغال جز از مجرای بهبود وضعیت تولید روی دهد. در نتیجه با چشم‌انداز کنونی اقتصاد کشور، احتمالاً نمی‌توان انتظار بهبود سریع در اشتغال را داشت و شاید بتوان گفت نماگرهای بخش اشتغال در سال‌های آتی با ورود نیروی جدید به بازار کار، وضع چندان مطلوبی را تصویر نخواهند کرد.

رنجِ کم‌آبی
اتفاقاتی همچون خشکی دریاچه ارومیه و افزایش گرد و غبار در مناطق جنوبی و غربی باعث شده توجه به مساله کم‌آبی در سال‌های اخیر افزایش پیدا کند. باوجود این، عدم بهره‌گیری بهینه از منابع آب پدیده چندان جدیدی نیست و حداقل نیم‌قرن قدمت دارد. حفر چاه‌های غیرمجاز توسط بسیاری از کشاورزان، باعث افت سطح منابع آب‌های زیرزمینی شده و به نشست تدریجی زمین و از بین رفتن مخازن زیرزمینی در بسیاری از مناطق کشور انجامیده است. کم‌آبی در نتیجه کاشت محصولات آب‌بَر و ایجاد صنایعی همچون فولاد، پتروشیمی و پالایشگاه در نقاط کم‌آب باعث شده بحران آب بسیاری از مناطق مرکزی کشور همچون اصفهان را به صورت جدی تهدید کند. بخش کشاورزی، که بر اساس اغلب برآوردها بیش از ۹۰ درصد منابع آب تجدیدپذیر کشور در آن مصرف می‌شود، اصلی‌ترین عامل کم‌آبی در کشور نام گرفته و در عین حال با بیشترین تهدیدها از سوی این معضل روبه‌روست. راندمان ۳۰ تا ۴۰‌درصدی آبیاری، عدم قیمت‌گذاری منابع آب زیرزمینی و عدم کشت متناسب با شرایط اقلیمی، از جمله اصلی‌ترین دلایل مصرف بالای آب در این بخش عنوان می‌شود. اگرچه هنوز کمبود آب در کشور تامین آب برای مصرف شرب و بهداشتی را به صورت اساسی تهدید نمی‌کند، کم‌آبی هم‌اکنون یک چالش اصلی در کشور به شمار می‌رود و ایران نیز در لیست کشورهای با تنش آبی بالا قرار دارد.

صندوق‌های خالی
اگرچه روزگاری تصور غالب این بود سازمان تامین اجتماعی به لحاظ منابع در وضعیت خوبی قرار دارد، این روزها اخبار خوبی از آن به گوش نمی‌رسد. وضعیت در برخی از صندوق‌های تامین اجتماعی از این بدتر است و آنها جهت مصارف خود به منابع عمومی وابسته هستند. به گفته نوبخت، دولت هم‌اکنون حقوق بازنشستگان لشگری و کشوری را از جیب خود می‌پردازد. ماجرا نسبتاً ساده است: در نتیجه تحولات اقتصادی همچون خصوصی‌سازی یا تغییر تعداد کارکنان تحت پوشش به دلایلی همچون قانون مدیریت خدمات کشوری و وضعیت منابع ورودی سازمان دستخوش تغییر شده است. همزمان امید به زندگی در کشور افزایش یافته، ولی سن بازنشستگی متناسب با آن تغییر نکرده و در نتیجه سازمان تامین اجتماعی باید سال‌های بیشتری را صرف پرداخت مستمری به بازنشستگان و ارائه خدمات به خانواده‌های آنها کند. رکود اقتصاد و افزایش نرخ بیکاری در برخی دوره‌ها، به کاهش تعداد بیمه‌پردازان و در نتیجه منابع ورودی دامن زده است. نسبت پشتیبانی در برخی صندوق‌های بازنشستگی از حد ورشکستگی عبور کرده و در صندوق تامین اجتماعی در نزدیکی مرز قرار دارد. این نسبت نشان می‌دهد به ازای هر مستمری‌بگیر، چند بیمه‌پرداز وجود دارد و رقم شش به عنوان حد بحران در نظر گرفته می‌شود. اگرچه بخش عمده منابع ورودی به سازمانی همچون تامین اجتماعی از محل حق بیمه تامین می‌شود، اما برخی از بنگاه‌های واگذارشده به این سازمان بابت رد دیون دولتی، سودده نبوده و در نتیجه وضعیت اقتصادی و نقدشوندگی دارایی‌های این سازمان چندان مناسب نیست.

منتشرشده در شماره ۱۷۱ تجارت فردا

زخم‌های اقتصاد

اگر پنج سال قبل این پرسش مطرح می‌شد که اصلی‌ترین چالش‌های اقتصاد ایران در دهه جاری چیست، تورم و افزایش رشد اقتصادی در رده نخست قرار داشتند. در دوران وفور درآمدهای نفتی و روزگاری که هنوز تحریم‌ها به صورت جدی بر اقتصاد کشور تاثیر نگذاشته بودند، این اولویت‌بندی دور از انتظار نبود. اکنون اما وضعیت به کلی تغییر کرده است و به استثنای تورم که در وضعیت نزولی قرار دارد، اولویت‌بندی چالش‌ها دچار تغییر اساسی شده است. کاهش صادرات و قیمت نفت، درآمدها را کاهش داده، اقتصاد پس از دو سال پیاپی رکود، رشدی بسیار شکننده را تجربه کرده و معضل بیکاری بیش از هر زمانی خودنمایی می‌کند. در این میان برخی چالش‌ها همچون اشتغال، پیوندی بسیار عمیق با اجتماع و سیاست دارند. مساله محیط‌زیست و به طور خاص کم‌آبی و بیابان‌زایی، به صورت جدی حیات اقتصادی را در روستاها و شهرها تهدید می‌کند و البته ابعاد اجتماعی آن نیز روزبه‌روز پررنگ‌تر و نمایان‌تر می‌شود. در کنار چهار چالش نام‌آشنای مذکور، چالش پنجمی نیز هست که اگرچه کمتر به آن پرداخته‌ شده، با توجه به روندهای جمعیتی فعلی دیری نخواهد پایید که بخش بیشتری از مشغولیت ذهنی سیاستگذاران و مردم را به خود اختصاص دهد: صندوق‌های بازنشستگی. تغییر وضعیت شاخص‌های بازار کار و شاخص‌های جمعیتی همچون امید به زندگی باعث شده است که اکنون بسیاری از صندوق‌ها با مشکل تامین منابع جهت پرداخت مواجه شوند و برخی دیگر در مرز بحران به سر برند. این تنوع از چالش‌های جدی به ویژه در شرایط تنگنای مالی و اعتباری کشور، نسبتاً کم‌سابقه به نظر می‌رسد و پرداختن به آن را ضروری می‌سازد. «تجارت فردا» در پرونده پیش‌رو از نگاه اقتصاددان‌ها و کارشناسان، ابعاد مختلف این چالش‌ها را بررسی و بعضاً به راه‌حل‌هایی نیز اشاره کرده است.

منتشرشده در شماره ۱۷۱ تجارت فردا

ثبات نسبی بیکاری

نرخ بیکاری بهار به ۷/۱۰ درصد افزایش یافت

آخرین گزارش منتشر‌شده توسط مرکز آمار ایران در بهار امسال، نشان می‌دهد نرخ بیکاری (نرخ بیکاری جمعیت ۱۰‌ساله و بیشتر) در بهار ۱۳۹۳ معادل ۷/۱۰ درصد بوده است. این رقم در سال ۱۳۹۲ معادل ۴/۱۰ درصد گزارش شده است که نشان از افزایش ۳/۰‌درصدی نرخ بیکاری بهار امسال نسبت به متوسط سال ۱۳۹۲ دارد. در مقایسه نرخ بیکاری بهار با آمارهای فصلی نیز باید گفت در سال گذشته نرخ بیکاری زمستان ۵/۱۰ درصد، پاییز ۳/۱۰ درصد و تابستان ۴/۱۰ درصد بوده است.

بیکاری جوانان و زنان
نرخ بیکاری جوانان همچنان در سطوح بالاتر از ۲۰ درصد قرار دارد: برای جوانان ۱۵ تا ۲۴ سال، نرخ مذکور ۸/۲۴ درصد گزارش شده است که همچون نرخ بیکاری کشوری، در نقاط شهری بالاتر از نقاط روستایی است. در بهار امسال، ۵/۲۸ درصد از جوانان شهری و ۹/۱۷ درصد از جوانان روستایی بین ۱۵ تا ۲۴ سال بیکار بوده‌اند. نرخ بیکاری جوانان ۱۵ تا ۲۹ سال، کمتر از ارقام پیشین بوده است: ۲/۲۲ درصد. در بازه سنی مذکور بیکاری جوانان شهری ۸/۲۴ درصد و بیکاری جوانان روستایی ۹/۱۵ درصد گزارش شده است. شکاف نابرابری نرخ بیکاری علاوه بر نقاط روستایی و شهری، بین مردان و زنان نیز به صورت نسبتاً گسترده‌ای مشاهده می‌شود.
در بهار امسال، ۹ درصد مردان و ۴/۱۹ درصد بیکار بوده‌اند که این یعنی نرخ بیکاری زنان بیش از دو برابر مردان بوده است. ارقام مذکور، برای جمعیت بالاتر از ۱۰ سال و بالاتر از ۱۵ سال یکسان گزارش شده است. نسبت بیش از دوبرابری بیکاری مردان و زنان، برای جوانان نیز پابرجاست: در گروه سنی بین ۱۵ تا ۲۴ سال، ۲۱ درصد مردان و ۴/۴۳ درصد زنان بیکار بوده‌اند. نرخ بیکاری برای گروه سنی ۱۵ تا ۲۹ سال به ترتیب ۹/۱۷ درصد و ۶/۴۱ درصد گزارش شده است.

سهم ۵۰‌درصدی بخش خدمات
بر اساس آمارهای مرکز آمار ایران، سهم اشتغال در بخش خدمات کشور ۳/۴۷ درصد بوده است که بالاترین سهم در میان سه بخش اصلی به شمار می‌رود. این رقم برای بخش‌های صنعت و کشاورزی به ترتیب ۳۳ درصد و ۶/۱۹ درصد است. سهم اشتغال بخش‌ها در نقاط روستایی و شهری تفاوت اساسی دارد. در نقاط شهری، خدمات با ۴/۵۸ درصد سهم بیشترین نقش را در اشتغال دارد و بعد از آن به ترتیب بخش‌های صنعت با ۱/۳۶ درصد و کشاورزی با ۵/۵ درصد قرار دارند. در نقاط روستایی، این ترتیب کاملاً وارونه است: بخش کشاورزی با ۷/۵۲ درصد بیشترین سهم را دارد و بعد از آن بخش‌های صنعت با ۲۶ درصد و خدمات با ۳/۲۱ درصد قرار دارند.

توزیع بیکاری در استان‌ها
باوجود متوسط ۷/۱۰‌درصدی نرخ بیکاری کل کشور، توزیع این نرخ در کل کشور یکنواخت نیست و بازه بیش از ۱۳‌درصدی را دربر می‌گیرد. بیشترین نرخ بیکاری متعلق به استان لرستان با ۳/۲۰ درصد است. بعد از استان لرستان، به ترتیب استان‌های سمنان با ۴/۱۷ درصد، چهارمحال و بختیاری با ۹/۱۶ درصد، کرمانشاه و کهگیلویه و بویراحمد با ۷/۱۴ درصد و هرمزگان با ۸/۱۳ درصد قرار دارند. در نقطه مقابل استان‌های تهران و مرکزی با نرخ بیکاری ۲/۷ درصد، کمترین درصد بیکاری را در کشور دارند. بعد از استان‌های مذکور به لحاظ پایین بودن نرخ بیکاری، استان‌های یزد با ۳/۷ درصد، کرمان با ۴/۷ درصد، خراسان جنوبی با ۴/۸ درصد، آذربایجان غربی با ۵/۸ درصد و همدان با ۷/۸ درصد قرار دارند.

نرخ مشارکت اقتصادی
وضعیت اشتغال را از طریق نرخ مشارکت اقتصادی نیز می‌توان پایش کرد که نشان‌دهنده درصد افرادی است که در سن کار قرار دارند و به لحاظ اقتصادی فعال به شمار می‌روند. نرخ فعالیت اقتصادی در بهار سال جاری ۱/۳۷ درصد بوده است که نسبت به متوسط ۶/۳۷‌درصدی سال گذشته، کاهش ۵/۰‌درصدی را نشان می‌دهد. این رقم در تابستان، پاییز و زمستان سال گذشته به ترتیب ۱/۳۹ درصد، ۷/۳۶ درصد و ۴/۳۵ درصد بوده است. بر اساس آمارها در بهار امسال نرخ فعالیت اقتصادی مردان ۶۲ درصد و زنان ۲/۱۲ درصد بوده است که از تفاوت قابل توجه نرخ مشارکت بین دو جنس حکایت می‌کند.

منتشرشده در شماره ۱۰۰ تجارت فردا