آیا تحریم روسیه به سبک ایران، نتیجهای خواهد داشت؟
وقتی ایالات متحده در ماه آوریل روسیه را به تحریم تهدید کرد، مقامات ایرانی به کرملین درباره نادیده گرفتن تحریمهای آمریکا هشدار دادند. با تجربه محدودیتهایی از این دست در ایران، ظاهراً ایرانیها به روسیه توصیه کردند که تاثیر احتمالی تحریم را دستکم نگیرد. طی روزهای اخیر، اتحادیه اروپا و آمریکا، سختگیرانهترین تحریمهای خود علیه روسیه را تاکنون وضع کردند. با وجود این، به نظر میرسد مقامات روسیه در مورد تحمل ملتشان در مقابل توفان تحریم، مطمئن هستند. مهمترین سوال اکنون این است: چه مدت زمان و چه مقدار طول میکشد تا روسیه فشار را احساس کند؟ حتی اگر اثر تحریمها رویت شود، چه میزان فشار لازم است تا روسیه سیاست خود را در اوکراین تغییر دهد؟ مثال ایران، میتواند روشنگر باشد.
بین ایران و روسیه شباهتهای روشنی وجود دارد: نفت، منبع درآمد مهمی برای هر دو کشور است، و آنها هنگام جلوهگر شدن خطر تحریمهای دشوارتر، به شکلی مشابه رفتار کردند. در سال ۲۰۰۹، محمود احمدینژاد، رئیسجمهور وقت ایران، تحریمهای آمریکا را «کودکانه» خواند. ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، مدتی قبل با انتقاد از آمریکا اعلام کرد تحریمها ممکن است «برای مردم آمریکا و مصالح استراتژیک ملی بلندمدت دولت این کشور، زیانآور باشد». در واقع دو کشور رفتارهای مشابهی در مقابل تهدیدهای سیاست خارجی از خود نشان میدهند. استوارت لوی، که رهبری فعالیتهای تحریم دپارتمان خزانهداری را علیه ایران برای مدت هفت سال بر عهده داشته است، و اکنون در هلدینگ HSBC مشغول فعالیت است، در این خصوص میگوید: «وضعیت در مقابل روسیه، مشابه ایران است که شما با مشکلی در سیاست خارجی و امنیت ملی مواجهید و صحبت کردن با آنها نتیجهای دربر ندارد… دیپلماسی بدون اهرم فشار، نتیجهای ندارد.» وقتی فشارهای بینالمللی علیه ایران در سال ۲۰۰۹ افزایش یافت، این کشور میتوانست به دههها تجربه تحریم آمریکا پس از تسخیر سفارت آمریکا در سال ۱۹۷۹ رجوع کند. سوزان مالونی، متخصص ارشد مسائل ایران در انستیتو بروکینگز میگوید: «حسی از اعتماد به نفس بیش از حد وجود داشت. ایرانیها انتظار نداشتند تحریمهای بزرگ بینالمللی بدون تاثیر معکوس جدی بر غرب اجرا شوند.» اما ایرانیها قدرت تحریمهای هماهنگ غرب را دستکم گرفته بودند. در حالی که تولید نفت اوپک بعد از بحران ۲۰۰۸ به روال عادی بازگشته بود، صادرات و درآمد ایران کاهش یافت. تحریمها حدود نیمی از صادرات نفت ایران را از دور خارج و بانکهای این کشور را از ارتباط با جهان محروم کرد. امواج تحریم بسیار سنگین بودند: اقتصاد ایران در سالهای ۲۰۱۲ و ۲۰۱۳ همراه با تجربه تورم کمنظیر ۴۰درصدی، کوچک شد. متعاقباً مذاکرات فعلی درباره برنامه مناقشهآمیز هستهای ایران آغاز شد؛ اگرچه خروجی آن هنوز نامطمئن است. آیا همین استراتژی در مورد روسیه جواب میدهد؟
اگرچه هماکنون تحریمهای متعددی علیه روسیه اعلان شده است، اقدام اخیر نشاندهنده تغییر روشنی در اهداف است. بزرگترین بانک دولتی و روسنفت، شرکت دولتی نفت روسیه، در لیست تحریم قرار دارند. گذشته از آن، اقدامات اتحادیه اروپا همپای آمریکا پیش میرود. این بدان معنی است که شرکتهای روسی و بانکها باید برای تامین مالی متوجه شرق باشند. آیا این کافی است تا پوتین از اوکراین کنار بکشد؟ سرگئی گویرف از Sciences Po در پاریس ادعا میکند تنها تحریمهای اساسی تاکنون همانهایی هستند که ماه مارس اعمال شدند و نه آنهایی که اخیراً وضع شدهاند. او میافزاید: «تحریمهای جدید برای اقتصاد روسیه و مردم این کشور در آینده نزدیک، فاجعهبار نخواهد بود.»
علاوه بر این، اقتصاد روسیه بیش از ایران با اقتصاد جهان درهمتنیده است. این کشور همچنین سهم بیشتری از اقتصاد جهان دارد؛ یعنی حدود سه درصد. این در حالی است که سهم ایران در اقتصاد جهان حدود ۵/۰ درصد است. در حالی که روسیه با تحریمهای جدید مواجه شده است، میتواند تصمیم به تلافی و مصادره سرمایهگذاری مستقیم خارجی شرکتها بگیرد. با ذخایر ارزی خارجی معادل ۵۰۰ میلیارد دلار، که حدود ۲۳ درصد از تولید ناخالص داخلی روسیه است، این کشور ضربهگیر محکمتری در مقابل تحریمها نسبت به ایران دارد. ذخایر ارزی ایران ۶۸ میلیارد دلار است که ۱۹ درصد از تولید ناخالص داخلی این کشور را تشکیل میدهد. ما نباید فراموش کنیم تولید نفت این کشور حدود سه برابر ایران است و یکسوم گاز مصرفی اتحادیه اروپا را تامین میکند. کلیف کوپچان، که در زمینه هر دو کشور ایران و روسیه مطالعاتی داشته است، معتقد است تحریمها کماکان اثر قطعی نخواهند داشت. او میگوید: «پوتین و روسیه آسیبپذیر هستند، چراکه حتی پیش از بحران اوکراین نیز اقتصاد این کشور در حال دستوپا زدن بود.» پیشبینی رشد روسیه طی ماههای گذشته بدتر شده است. آیا اروپا و آمریکا کماکان حاضر به پذیرش ریسک اثر معکوس تحریمهای خود هستند؟ حتی اگر باشند، باید برای مدتی آن را کنار بگذارند. صندوق ذخیره روسیه و صندوق ثروت ملی این کشور برای کمک به روسیه در کوتاهمدت مجهز خواهند شد، و اقتصاد این کشور نشان خواهد داد که بیش از اقتصاد ایران منعطف است. بری ایکس، پروفسور دانشگاه دولتی پنسیلوانیا، پیشبینی میکند نهایتاً همه چیز به محک ارادهها ختم خواهد شد: «برای چه کسی اوکراین مهمتر است؟ و چه کسی حاضر است برای آن رنج بیشتر متحمل شود؟»
منتشرشده در شماره ۹۷ تجارت فردا